1. whet one's appetite
اشتهای خود (یا کسی را) تحریک کردن
2. to whet a sword
شمشیری را تیز کردن
3. to whet the appetite
اشتها را تیز کردن
4. If the ox falls, whet your knife.
[ترجمه ترگمان]اگه آکس حرکت کنه، knife را تیز کن
[ترجمه گوگل]اگر آهو سقوط کند، چاقوی خود را بچرخان
5. The preview was intended to whet your appetite .
[ترجمه ترگمان]این پیش نمایش در نظر گرفته شد که اشتهای شما را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]پیش نمایش در نظر گرفته شده بود که اشتهای شما را تحریک کند
6. The book will whet your appetite for more of her work.
[ترجمه ترگمان]این کتاب اشتهای شما را برای کاره ای او افزایش خواهد داد
[ترجمه گوگل]این کتاب اشتهای بیشتری را برای بیشتر کارهایش به ارمغان می آورد
7. To whet your appetite, here are some of the most commonly asked questions about fine vintage wines.
[ترجمه ترگمان]برای این که اشتهای شما را به خود جلب کنید، برخی از متداول ترین سوالاتی در مورد شراب انگور عالی هستند
[ترجمه گوگل]برای اینکه اشتهای خود را از بین ببرید، در اینجا برخی از سؤالات پرطرفدار دربارهی شرابهای پرنعمت خوب است
8. To whet your appetite for a trip to Santa Fe, here is a list of our favorite sights.
[ترجمه ترگمان]برای این که اشتهای خود را برای سفر به سانتا فه پیدا کنید، اینجا لیستی از مکان های مورد علاقه ما است
[ترجمه گوگل]برای جلب اشتیاق شما برای سفر به سانتافه، در اینجا یک لیست از مناظر مورد علاقه ما است
9. These are designed to whet rather than satisfy the appetite - but short bibliographies help would-be students to delve further.
[ترجمه ترگمان]این ها به این منظور طراحی می شوند تا اشتها را ارضا کنند - اما bibliographies کوتاه به دانش آموزان کمک می کند تا بیشتر به کاوش بپردازند
[ترجمه گوگل]اینها به جای اشتیاق برای رفع اشتباه طراحی شده اند - اما کتابشناسی کوتاه کمک می کند تا دانش آموزان آینده بتوانند بیشتر بفهمند
10. The material to send in the whet room directly, adopt special stir to anticipate centrifugal wing wheel to separate compellable inlet pulp the machine.
[ترجمه ترگمان]مواد لازم برای ارسال مستقیم به اتاق گیرنده، یک حرکت مخصوص برای پیش بینی چرخ بال گریز از مرکز برای جدا کردن ورودی compellable از ماشین را اتخاذ می کنند
[ترجمه گوگل]مواد به طور مستقیم در اتاق گودال ارسال می شود، برای جلوگیری از چرخ بال های گریز از مرکز، برای جدا کردن پالپ ورودی مجاور دستگاه
11. They wondered whet the manager would not agree to the suggestion.
[ترجمه ترگمان]آن ها از خود می پرسیدند که این مدیر با این پیشنهاد موافقت نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]آنها تعجب کردند که مدیر این پیشنهاد را قبول نمی کند
12. We wonder whet IT we may conclude a long term agency contract with you.
[ترجمه ترگمان]ما با این فکر هستیم که ممکن است یک قرارداد بلند مدت با شما منعقد کنیم
[ترجمه گوگل]ما تعجب می کنیم که چه چیزی می تواند ما قرارداد آژانس بلند مدت را با شما به پایان برسانیم
13. Bill doesn't give a hoot whet IT he passes his examination or not.
[ترجمه ترگمان]بیل)یک هو هو هو می کند و می گوید: نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه گوگل]بیل می گوید که او معاینه اش را انجام می دهد یا نه