1. want of money forced the school to close
نداشتن پول،مدرسه را وادار به تعطیل کرد.
2. want of wisdom
فقدان عقل و درایت
3. want in
خواستار یا مایل به وارد شدن (به جا یا شغل و غیره) بودن
4. want out (or off)
خواستار یا مایل به خارج شدن (از جا یاشغل و غیره) بودن
5. i want a good pair of shoes and money is no object
من یک جفت کفش خوب می خواهم و پول (آن) اهمیتی ندارد.
6. i want a more compact computer
یک کامپیوتر کم حجم تر می خواهم.
7. i want a shishkebab to go
یک چلوکباب برای بردن به منزل می خواهم.
8. i want my childern to have the best
می خواهم فرزندانم از بهترین ها برخوردار باشند.
9. i want none of it
اصلا نمی خواهم.
10. i want the seventh
هفتمی را می خواهم.
11. i want to be far from the maddenning noise of the city
می خواهم از سروصدای دیوانه کننده ی شهر دور شوم.
12. i want to go
می خواهم بروم.
13. i want to go back to iran again
دلم می خواهد دوباره به ایران برگردم.
14. i want to leave early, hopefully before six
می خواهم زود حرکت کنم،اگر بشود قبل از شش.
15. i want to level with you
می خواهم با تو روراست باشم.
16. i want to meet her badly
شدیدا مایلم او را ملاقات کنم.
17. i want to say loud and clear that . . .
می خواهم با صدای بلند و آشکار بگویم که . . .
18. i want to split now
حالا دیگه میخوام برم.
19. i want to succeed and i'll do what it takes
می خواهم موفق بشوم و هر کاری که لازم باشد خواهم کرد.
20. i want to thank all of you, in particular iraj and naheed
می خواهم از همه ی شما سپاسگزاری کنم به ویژه از ایرج و ناهید
21. people want to live in peace and quiet
مردم می خواهند در صلح و آرامش زندگی کنند.
22. they want courtesy
آنان فاقد نزاکت هستند.
23. they want to preserve their tribal entity
آنان می خواهند موجودیت عشیره ای خود را حفظ کنند.
24. they want to prevent the migration of rural inhabitants into cities
می خواهند از مهاجرت روستانشینان به شهر جلوگیری کنند.
25. they want to return to their native land
آنها می خواهند به سرزمین بومی (یا اصلی) خود بازگردند.
26. they want to stop the constant penetration of their country by illegal immigrants
آنان می خواهند رسوخ دایم مهاجران غیر قانونی به کشورشان را متوقف کنند.
27. we want to broaden the base of the company's activities
می خواهیم پایه ی فعالیت های شرکت را گسترده تر کنیم.
28. we want to expedite the enemy's withdrawal
می خواهیم عقب نشینی دشمن را تسریع بکنیم.
29. we want to leave a better world for our posterity
می خواهیم دنیای بهتری را تحویل نسل های آینده ی خود بدهیم.
30. we want to mesh our vast natural resources with their capital and know-how
می خواهیم منابع عظیم طبیعی خود را با سرمایه و دانش آنها تلفیق کنیم.
31. we want to understand the individualities of each group
ما می خواهیم ویژگی های هر گروه را درک کنیم.
32. you want to act politely in all situations
باید در تمام مواقع مودبانه رفتار کنی.
33. for want of (something)
به خاطر فقدان (چیزی)،به واسطه ی نداشتن (چیزی)
34. in want of (something)
نیازمند به (چیزی)،خواستار (چیزی)
35. do you want a car with automatic (gearshift) or manual gearshift?
اتومبیل با دنده ی اتوماتیک می خواهید یا (دنده ی) دستی ؟
36. do you want any more tea?
باز هم چای میخواهی ؟
37. do you want loose pistachios or packaged pistachios?
پسته ی بسته بندی نشده می خواهید یا بسته بندی شده ؟
38. do you want more tea?
باز هم چای می خواهی ؟
39. do you want this book or not?
این کتاب را می خواهی یا نه ؟
40. do you want your coffee black?
قهوه ی سیاه (بدون شیر) می خواهید؟
41. do you want your drink with or without ice?
نوشابه ی خود را با یخ یا بدون یخ می خواهی ؟
42. do you want your hamburger with or without relish?
همبرگر خود را با ترشی و مخلفات می خواهید یا بدون آن ؟
43. freedom from want
رهایی از نیاز
44. i didn't want to be the butt of their jokes
نمی خواستم هدف شوخی آنها بشوم.
45. i didn't want to go to the bother of renting a car
حوصله ی ماشین کرایه کردن را نداشتم.
46. i don't want that matter on my conscience
نمی خواهم آن موضوع وجدانم را ناراحت بکند.
47. i don't want to burden you with my problems
نمی خواهم بار مشکلات خود را به دوش شما بیاندازم.
48. i don't want to intrude on your family
نمی خواهم مزاحم خانواده ی شما بشوم.
49. i don't want to listen to their nonsense
نمی خواهم به یاوه گویی های آنها گوش بدهم.
50. i don't want to make a thing of it but you were late again!
نمی خواهم خیلی بزرگش کنم ولی شما دوباره تاخیر داشتید!
51. i don't want to offend such important people as yourselves
نمی خواهم اشخاص مهمی مثل شماها را برنجانم.
52. if you want success you must sweat for it
اگر موفقیت می خواهی باید در راه آن تلاش کنی.
53. if you want to get anyplace, study (your lesson)
اگر می خواهی به جایی برسی درس بخوان.
54. if you want to go swimming, i am game
اگر می خواهی شنا برویم آماده ام.
55. if you want to lose weight, consume fewer calories
اگر می خواهی وزن کم کنی کمتر کالری مصرف کن.
56. if you want to marry my daughter you must get rid of this ugly mustache!
اگر می خواهی دختر مرا بگیری باید این سبیل زشت را بتراشی !
57. if you want to succeed you must exert yourself!
اگر می خواهی کامیاب شوی باید همت کنی !
58. if you want your father's inheritance, acquire his learning . . .
میراث پدرخواهی علم پدرآموزی . . .
59. the people want him but the left is against him
مردم او را می خواهند ولی دست چپی ها با او مخالفند.
60. the republicans want to prune the welfare budget
جمهوری خواهان می خواهند بودجه امور رفاهی را کاهش دهند.
61. waste not, want not
اسراف نکن تا مفلس نشوی
62. what i want to say is this. . .
آنچه که می خواهم بگویم این است. . .
63. what i want to say refers to you directly
آنچه که می خواهم بگویم مستقیما به شما مربوط می شود.
64. when you want to change lanes, you must first signal
وقتی می خواهید خط عبوری خود را عوض کنید علامت بدهید.
65. when you want to turn right or left use the blinker
وقتی می خواهی به چپ یا راست بپیچی چراغ راهنما را بزن !
66. whether you want it or not
چه بخواهی چه نخواهی
67. (c. popper) we want to moralize politics and not to politicize morals
ما می خواهیم سیاست را اخلاقی کنیم ولی نمی خواهیم اخلاقیات را سیاسی کنیم.
68. any time you want
هرگاه که تو بخواهی
69. fuck off! i want to be alone
گمشو! می خواهم تنها باشم.
70. he did not want to drag the country into a useless war
نمی خواست کشور را وارد جنگ بیهوده ای بکند.