1. while he was burlesquing the teacher, the teacher stepped in!
همین طور که داشت ادای معلم را در می آورد معلم وارد شد!
2. while he was not poor, he had no ready cash
با آنکه فقیر نبود پول نقد در دسترس نداشت.
3. while quarreling, he saw his teacher but was ashamed to greet him
حین دعوا معلمش را دید ولی رویش نشد به او سلام کند.
4. while you were away, i took the liberty of smoking your cigarets
وقتی که بیرون بودی به خودم اجازه دادم که سیگارهایت را بکشم.
5. while you're up, close the window
حالا که از جا برخاسته ای،پنجره را ببند.
6. while the cat's away, the mice will play
موش که چشم گربه را دور ببیند دم در می آورد
7. a while ago
مدتی پیش
8. to while away the morning
بامداد را به بطالت گذراندن
9. strike while the iron is hot
از فرصت استفاده کردن،تا تنور داغ است نان را چسباندن
10. strike while the iron is hot
تا تنور داغ است نان را چسباندن،تا آهن داغ است چکش کاری کردن،تا فرصت باقی است کاری را انجام دادن
11. the while
در همان هنگام،همزمان (با)،در همان وقت
12. a great while
مدتی طولانی
13. a little while
یک لحظه،مدت کوتاه
14. a little while after napoleon's downfall
کمی پس از سرنگونی ناپلئون
15. after a while he reverted to his addiction
پس از چندی به اعتیاد خود بازگشت.
16. after a while these shoes will stretch
پس از مدتی این کفش ها گشاد خواهند شد.
17. for a while after the death of nadershah, chaos gripped the country
پس از مرگ نادرشاه تا مدتی کشور دستخوش هرج و مرج بود.
18. for a while it hailed, then it turned into rain
تامدتی تگرگ آمد و سپس تبدیل به باران شد.
19. italians gesticulate while speaking
ایتالیایی ها هنگام صحبت دست ها و انگشت ها را به حرکت در می آورند.
20. we dined while the baby slept
در مدتی که کودک خواب بود شام خوردیم.
21. your visit while i was ill did me a power of good
ملاقات شما هنگامی که بیمار بودم یک دنیا بمن کمک کرد.
22. make hay while the sun shines
تا تنور داغ است نان را بچسبان،از فرصت استفاده کن
23. worth one's while
مفید،به درد خور،چیزی که به وقتش می ارزد
24. worth one's while
سودمند،قابل صرف وقت
25. air is fluid while water is both fluid and liquid
هوا روان است در صورتی که آب هم روان است هم مایع.
26. drink the tea while it is still warm
چای را تا هنوز گرم است بخور.
27. gather ye rosebunds while you may
(رابرت هریک) تا می توانید شکوفه های گل جمع کنید.
28. he nicked himself while shaving
او موقع ریش تراشی صورت خود را کمی برید.
29. he was killed while trying to escape
وقتی که می خواست فرار کند کشته شد.
30. i like tea while iraj prefers coffee
من چای دوست دارم درحالی که ایرج قهوه را ترجیح می دهد.
31. i met him while i was waiting for a taxi
هنگامی که منتظر تاکسی بودم به او برخوردم.
32. mind the baby while i am cooking
تا دارم آشپزی می کنم از بچه مواظبت کن.
33. population grows exponentially while food production grows mathematically
جمعیت به طور تصاعدی (فرایازی) رشد می کند در حالی که رشد تولید خوراک به صورت حسابی است.
34. the story itself, while badly written, is not only true but interesting, too
خود داستان با وجود آنکه بد نگاشته شده است نه تنها واقعیت دارد بلکه جالب هم هست.
35. women grubbed potatoes while men put them in sacks
زن ها از زیر زمین سیب زمینی در می آورند و مردها آن ها را در کیسه می ریختند.
36. once in a while
هر چند وقت یک بار،گهگاه
37. akbar held the rudder while the other five rowed rapidly
اکبر سکان را در دست گرفت در حالیکه آن پنج نفر دیگر به سرعت پارو می زدند.
38. don't enter the room while the class is in progress
وقتی که کلاس هست وارد اتاق نشوید.
39. don't go near him while he's creating
تا داد و بیدادش تمام نشده نزدش نرو.
40. don't interfere with him while he is reading
وقتی که دارد می خواند سر به سرش نگذار.
41. he managed the school while his father was away
در غیاب پدرش مدرسه را اداره می کرد.
42. he waited for a while and then left
مدتی منتظر شد و سپس رفت.
43. he was having fun while his son languished in prison
او خوش بود درحالی که پسرش در زندان رنج می کشید.
44. it isn't worth my while to go to that meeting
رفتن به آن جلسه برای من صرف نمی کند.
45. she scorched my shirt while ironing it
هنگام اتو کشی پیراهن مرا سوزاند.
46. the plane was hijacked while on a flight to paris
هواپیما حین پرواز به پاریس ربوده شد.
47. the walls are white while the doors are brown
دیوارها به رنگ سفید هستند درحالی که درها قهوه ای اند.
48. to snatch some rest while there is still time
تا وقت هست قدری استراحت کردن
49. to sneak a smoke while the parents are out
تا والدین نیستند یواشکی سیگار کشیدن
50. who minds the shop while you go home for lunch?
وقتی برای ناهار به خانه می روی مغازه را کی نگهداری می کند؟
51. (r. herrick) gather ye rosebuds while you may
تا می توانی شکوفه های گل سرخ جمع کن.
52. (r. herrick) gather ye rosebuds while you may. . .
تا فرصت داری گل غنچه گردآوری کن . . .
53. he returned after a little while
پس از مدت کمی مراجعت کرد.
54. i married her outright there, while i had a chance
همانجا تا فرصت باقی بود با او ازدواج کردم.
55. their business throve for a while and then peaked out
کاسبی آنها چند صباحی رونق داشت و سپس رو به کسادی گذاشت.
56. these airplanes retract their wheels while flying
این هواپیماها هنگام پرواز چرخ های خود را تو می کشند.
57. to lie snug for a while
برای چندی مخفی ماندن
58. he came back again in a while
کمی بعد دوباره بازگشت.
59. he choked two or three times while talking
دو سه بار در حین صحبت حرف در گلویش گیر کرد.
60. let the matter rest for a while
بگذار تا مدتی این قضیه به حال خود بماند.
61. this offshoot grows its own roots while still attached to the parent tree
این گیاه نورس در حالی که هنوز به درخت مادر وصل است شروع به ریشه دواندن می کند.
62. why does one literary work endure while others do not?
چرا یک اثر ادبی پایدار می ماند و آثار دیگر نمی ماند؟
63. before cooking, steep the beans for a while
پیش از پختن لوبیا را قدری بخیسان.
64. he deserted his unit, and after a while was captured and punished
او واحد خود را ترک کرد و پس از چندی گرفتار و تنبیه شد.
65. in answer to the boss, he fumbled a while and left suddenly
او در پاسخ به رئیس قدری من من کرد و ناگهان رفت.
66. let's sit here and visit together for a while
بیا اینجا بنشینیم و قدری با هم اختلاط کنیم.
67. two men pinned the burglar to the ground while i called the police
دو مرد دزد را روی زمین نگه داشتند و من به کلانتری تلفن زدم.
68. cholera was endemic in india and once in a while became epidemic in europe
وبا در هندوستان بوم گیر بود و گاهی در اروپا همه گیر می شد.
69. wouldn't it be a laugh to shave his beard while he is sleeping?
آیا خنده دار نخواهد بود اگر ریشش را در خواب بتراشیم ؟
70. the chemistry between the two was strong and after a while they got married
جاذبه ی آن دو نسبت به یکدیگر قوی بود و پس از چندی ازدواج کردند.