کلمه جو
صفحه اصلی

bacchanalian


وابسته به جشن باده گساری و شادمانی

انگلیسی به فارسی

وابسته به جشن باده‌گساری و شادمانی


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the bacchanalia (roman holiday celebrating bacchus, god of wine); pertaining to a drunken revelry
a bacchanalian party is one at which people drink a lot of alcohol and behave in an extremely uncontrolled way, often involving sexual activity; a literary word.

جملات نمونه

1. The spirit of this bacchanalian revelry of Europe found entrance into our demurely well-behaved social world, woke us up, and made us lively.
[ترجمه ترگمان]روح این عیاشی و عیاشی و عیاشی اروپا ورود ما را به دنیای اجتماعی متین و خوشی یافته ما جلب کرد و ما را بیدار کرد و ما را زنده کرد
[ترجمه گوگل]روحیه این حواس پرتگاه اروپایی اروپا، ورود به دنیای اجتماعی دیرینه رفتار ما را برانگیخت، ما را بیدار کرد و ما را پررنگ کرد

2. No vivacious Bacchanalian flame leaped out of the pressed grape of monsieur Defarge: but, a smouldering fire that burnt in the dark, lay hidden in the dregs of it.
[ترجمه ترگمان]شعله vivacious از انگور فشرده مسی و دوفارژ بیرون جست، اما آتشی که در تاریکی زبانه می کشید، در قعر آن نهفته بود
[ترجمه گوگل]هیچ شعاری از باکانالای زنده، از انگور فشرده ای از مدافع دفاع فرار نکرده است: اما یک آتش سوزاننده که در تاریکی سوزانده شده است، در لایه های آن پنهان شده است

3. And Mardi Gras, today, is a boisterous, bacchanalian splurge of music and mayhem.
[ترجمه ترگمان]و ماردی گرس امروز یک تفریح پر سر و صدا و پر هیاهو از موسیقی و ضرب و ضرب است
[ترجمه گوگل]و Mardi Gras، امروز، پراکنده موسیقی و ضرب و شتم پر سر و صدا، bacchanalian است

4. Emperor Nero attended the bacchanalian orgy.
[ترجمه ترگمان]امپراطور نرون در مجلس عیاشی و عیاشی bacchanalian شرکت می جست
[ترجمه گوگل]امپراتور نرو در قسمت اعظم بچکانلی حضور داشت

5. More and more leaves had begun to fall, some on his naked back, and some scattered in his hair, where they remained like Bacchanalian vine leaves.
[ترجمه ترگمان]تعداد بیشتری از برگ ها شروع به باریدن کرده بودند، برخی روی شانه لخت او، و بعضی پراکنده در موهایش، جایی که از برگ های درخت Bacchanalian باقی مانده بودند
[ترجمه گوگل]برگ های بیشتر و بیشتر شروع به سقوط کردند، برخی در پشت برهنه و برخی در موهایشان پراکنده بودند، جایی که آنها مانند برگ های انگور Bacchanalian باقی مانده بودند

6. At 2 A. M. the neighbors called the police to quell the bacchanalian revelry in the upstairs apartment.
[ترجمه ترگمان] در ساعت ۲ ام - - م همسایه ها به پلیس زنگ می زدند تا عیش و عیاشی bacchanalian را در طبقه بالا سرکوب کنند
[ترجمه گوگل]در 2 م, همسایگان پلیس را صدا زدند و در کنار آپارتمان طبقه بالا سرپوش گذاشتند

7. And when they told him what one would expect of their age, he began to be merry, declaring that a vintage celebrated in such a manner was truly bacchanalian .
[ترجمه ترگمان]و هنگامی که به او گفتند که در سن و سال خود چه انتظاری می توان داشت، شاد و شاد به نظر می رسید و اعلام می کرد که یک جشن قدیمی با چنین رفتاری واقعا bacchanalian است
[ترجمه گوگل]و هنگامی که آنها به او گفتند چه چیزی از سنشان انتظار می رود، او شروع به سرگرمی کرد و اعلام کرد که محصولی که به گونه ای جشن گرفته شده بود واقعا حشره کش بود

8. In a city where a “stag night” is an excuse for a bacchanalian party, that phrase took a new meaning with antlers and horns attached to the heads of the models.
[ترجمه ترگمان]در شهری که یک \"شب گوزن\" بهانه ای برای حزب bacchanalian است، این عبارت معنای جدیدی با شاخ و شاخ دارد که به سره ای مدل ها متصل است
[ترجمه گوگل]در یک شهر که یک "شب عاقلانه" بهانه ای برای یک حزب باخانی است، این اصطلاح معنای جدیدی را با شاخ و شاخهای متصل به سرنشینان مدل می گیرد

9. The guzzlers of Munich's beer halls are the stuff of bacchanalian legend: now they have to contend with rivals hailing from the bars and street stalls of Hanoi and New Delhi.
[ترجمه ترگمان]The تالارهای آبجو مونیخ مملو از افسانه bacchanalian هستند: اکنون آن ها باید با رقبای خود از میله های زندان و غرفه های خیابانی هانوی و دهلی نو دست و پنجه نرم کنند
[ترجمه گوگل]جادوگران سالن های آبجو مونیخ، مواردی از افسانه های باکانهالی هستند: اکنون آنها باید با رقبای فراوانی از بارها و خیابان های خیابانی هانوی و دهلی نو مبارزه کنند


کلمات دیگر: