کلمه جو
صفحه اصلی

abbreviated


کوتاهشده، مختصر، مخفف

انگلیسی به فارسی

به اختصار، مختصر کردن، کوتاه کردن


انگلیسی به انگلیسی

• shortened, reduced in length, made brief

جملات نمونه

1. an abbreviated story
داستان خلاصه شده

2. the marriage ceremony was abbreviated by rain
باران موجب شد که مراسم ازدواج کوتاه بشود.

3. 'Daniel' is often abbreviated to 'Dan'.
[ترجمه ترگمان]دنیل اغلب به طور مختصر به دن
[ترجمه گوگل]'دانیل' اغلب به 'دن' مختصر است

4. The ceremony was abbreviated by rain.
[ترجمه ترگمان]مراسم به سبک باران شسته شده بود
[ترجمه گوگل]مراسم با باران کم شده است

5. The name Susan is often abbreviated to Sue.
[ترجمه ترگمان]نام سوزان اغلب به سمت سو می is
[ترجمه گوگل]نام سوزان اغلب به سو سوق می خورد

6. Esquire can be abbreviated to Esq.
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، اسکوایر می تواند به طور خلاصه به شما کمک کند
[ترجمه گوگل]Esquire را می توان به Esq تقسیم کرد

7. September is usually abbreviated to Sep.
[ترجمه ترگمان]سپتامبر معمولا با حروف اختصاری Sep
[ترجمه گوگل]سپتامبر معمولا به سپتامبر محدود می شود

8. 'Chief Executive Officer' is abbreviated as 'CEO'.
[ترجمه ترگمان]مدیر اجرایی مدیر اجرایی به اختصار مدیرعامل است
[ترجمه گوگل]'مدیر اجرایی' به اختصار 'مدیرعامل' نامیده میشود

9. He abbreviated so much that it was hard to understand his article.
[ترجمه ترگمان]او آن قدر به اختصار حرف می زد که درک مقاله او برایش مشکل بود
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی مخلوط کرده بود که مقالۀ خود را درک کرده بود

10. Where appropriate, abbreviated forms are used.
[ترجمه ترگمان]در صورت استفاده از فرم های مناسب، به صورت خلاصه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در صورت مناسب، از فرم های اختصاری استفاده می شود

11. 'Di' is the abbreviated form of 'Diane'.
[ترجمه ترگمان]دی the به صورت مخفف عبارت از \"دایان\" نام دارد
[ترجمه گوگل]'دی' فرم اختصاری 'دیان' است

12. A Latino in an abbreviated muscle-alone with uninhibited grace.
[ترجمه ترگمان]یک لاتینی در یک ماهیچه مختصر - به تنهایی با لطف uninhibited
[ترجمه گوگل]یک لاتین در یک عضله کوتاه، تنها با فیض غیرقابل انکار

13. The abbreviated lower horn works well with the tight curve of the waist, and aids comfort when sitting to play.
[ترجمه ترگمان]این شاخ کوچک به خوبی با انحنای تنگ کمر کار می کند و وقتی نشستن در بازی را به راحتی به شما کمک می کند
[ترجمه گوگل]شاخۀ پایین تر به کار می رود با منحنی تنگ کمر و راحتی در هنگام نشستن برای بازی

14. The pace bowlers capitalised during the abbreviated first day, even if the close catchers didn't.
[ترجمه ترگمان]این پرتاب گران سرعتی در طول روز اول ماه اوت برگزار شد، حتی اگر صیادان نزدیک هم این کار را نمی کردند
[ترجمه گوگل]بولدرهای سرعت در طول روز اول کاهش یافت، حتی اگر گیرندگان نزدیک نباشند

15. Tag-Controlled Deletion is a rule of the abbreviated style in informal language.
[ترجمه ترگمان]حذف کنترل شده یک قاعده از سبک abbreviated به زبان غیر رسمی است
[ترجمه گوگل]حذف برچسب کنترل شده، یک قاعده سبک مخفف در زبان غیر رسمی است

پیشنهاد کاربران

به اختصار


کلمات دیگر: