کلمه جو
صفحه اصلی

warble


معنی : سرود، چهچه، چهچه زدن، سراییدن، چهچهه زدن
معانی دیگر : (به ویژه پرنده) چهچه زدن، به صورت ترانه یا آواز بیان کردن، چهچهه، آواز، (با کتابت) آواز خواندن، (اسب) جای زین، غده ای که در اثر فشار زین بر پشت اسب به وجود می آید

انگلیسی به فارسی

سراییدن، چه چه زدن، سرود، چهچه


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: warbles, warbling, warbled
• : تعریف: to sing or make sounds with trilling or quivering notes.
مشابه: quaver

- A nightingale warbled in the woods, and we stopped walking in order to listen.
[ترجمه ترگمان] یک بلبل در جنگل زمزمه کرد و ما به راه رفتن ادامه دادیم تا به آن ها گوش دهیم
[ترجمه گوگل] یک سگ زنی در جنگل خرد شد و ما برای گوش دادن به راه رفتن متوقف شدیم
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to sing (a song or the like) with trills and quavers.
مشابه: quaver
اسم ( noun )
• : تعریف: the act or sound of warbling.

• trilled and modulated voice; hard lump on horse´s back caused by a saddle
sing with trilled and modulated voice
when a bird warbles, it sings pleasantly; a literary word.

مترادف و متضاد

سرود (اسم)
singing, song, sing, anthem, hymn, chant, chanson, cantata, canticle, psalm, canto, carol, twitter, twittering, warble, hymnody

چهچه (اسم)
carol, twitter, twittering, warble, chatter, chirrup

چهچه زدن (فعل)
chitter, twitter, warble, chatter, trill

سراییدن (فعل)
sing, intone, warble, vocalize, troll

چهچهه زدن (فعل)
warble

جملات نمونه

1. our canary's warble
آواز قناری ما

2. Was that you I heard warbling in the bathroom this morning?
[ترجمه ترگمان]این چیزی بود که امروز صبح توی دستشویی شنیدم؟
[ترجمه گوگل]این بود که شما امروز صبح در حمام عصبانی شدید؟

3. A flock of birds was already warbling a cheerful morning chorus.
[ترجمه ترگمان]یک دسته پرنده از هم اکنون سرود نشاط انگیز صبحگاهی را در حال چهچهه زدن می خواندند
[ترجمه گوگل]یک گله پرندگان قبلا صبح بخیر شاد بود

4. The bird continued to warble.
[ترجمه ترگمان]پرنده به خواندن warble ادامه داد
[ترجمه گوگل]پرنده ادامه داد:

5. Perhaps Clinton will inexplicably start warbling bird calls.
[ترجمه ترگمان]شاید کلینتون به طور غیرقابل توجیهی تماس پرنده خود را آغاز کند
[ترجمه گوگل]شاید کلینتون بی ادعا شروع به زنگ زدن تماس پرنده کند

6. And what kind of tunes would be warbling along in the background?
[ترجمه ترگمان]و چه نوع آهنگ هایی در پس زمینه پخش خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]و چه نوع آهنگ ها در پس زمینه به هم می خورد؟

7. Charity woke to a warbling voice singing happily.
[ترجمه ترگمان]چریتی با خوشحالی شروع به آواز خواندن کرد
[ترجمه گوگل]خیریه با صدای بلند آواز خواندن را خوشحال کرد

8. The trimphone extension warbled urgently from the wall.
[ترجمه ترگمان]دنباله trimphone مصرانه از دیوار به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]فرمت trimphone به صورت فوری از دیوار خرد شد

9. Mills warbled a few notes.
[ترجمه ترگمان]میلز چند یادداشت را می خواند
[ترجمه گوگل]میلز چند یادداشت را خرد کرد

10. She warbled as she worked.
[ترجمه ترگمان]همچنان که کار می کرد، می خواند
[ترجمه گوگل]او مشغول کار کردن بود

11. I feel like singing, warbling, yodeling to Mr B and the Duke.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد آواز بخوانم، آواز بخوانم، آواز بخوانم، آقای بی کر و دوک
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم آواز خواندن، آویزان کردن، yodeling به آقای B و دوک

12. I heard a peculiar warbling from the living room.
[ترجمه ترگمان]صدای warbling عجیبی از اتاق نشیمن شنیدم
[ترجمه گوگل]من از یک اتاق نشیمن از یک اتاق نشیمن عجیب و غریب شنیدم

13. It leapt back into the air with an explosive flutter of wing and tail, warbling consternation, signalling alarm.
[ترجمه ترگمان]به سرعت به هوا پرید و در حالی که آژیر و دمش را به صدا در اورده بود، در حالی که زنگ خطر را به صدا در می اورد، زنگ هشدار را به صدا در آورد
[ترجمه گوگل]آن را به هوا پرتاب با یک تکان خوردگی انفجاری بال و دم، ترس وحشی، زنگ سیگنال

early in the morning when birds were warbling in the bushes

در صبح زود هنگامی که پرندگان در بته‌ها چهچه می‌زدند


choirboys warbling the praises of God

گروه پسران آواز‌خوان که خدا را با ترنم تمجید می‌کردند


our canary's warble

آواز قناری ما


پیشنهاد کاربران

چهچه
larks were warbling in the trees

Warbling sirens rose in the air.


کلمات دیگر: