1. our canary's warble
آواز قناری ما
2. Was that you I heard warbling in the bathroom this morning?
[ترجمه ترگمان]این چیزی بود که امروز صبح توی دستشویی شنیدم؟
[ترجمه گوگل]این بود که شما امروز صبح در حمام عصبانی شدید؟
3. A flock of birds was already warbling a cheerful morning chorus.
[ترجمه ترگمان]یک دسته پرنده از هم اکنون سرود نشاط انگیز صبحگاهی را در حال چهچهه زدن می خواندند
[ترجمه گوگل]یک گله پرندگان قبلا صبح بخیر شاد بود
4. The bird continued to warble.
[ترجمه ترگمان]پرنده به خواندن warble ادامه داد
[ترجمه گوگل]پرنده ادامه داد:
5. Perhaps Clinton will inexplicably start warbling bird calls.
[ترجمه ترگمان]شاید کلینتون به طور غیرقابل توجیهی تماس پرنده خود را آغاز کند
[ترجمه گوگل]شاید کلینتون بی ادعا شروع به زنگ زدن تماس پرنده کند
6. And what kind of tunes would be warbling along in the background?
[ترجمه ترگمان]و چه نوع آهنگ هایی در پس زمینه پخش خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]و چه نوع آهنگ ها در پس زمینه به هم می خورد؟
7. Charity woke to a warbling voice singing happily.
[ترجمه ترگمان]چریتی با خوشحالی شروع به آواز خواندن کرد
[ترجمه گوگل]خیریه با صدای بلند آواز خواندن را خوشحال کرد
8. The trimphone extension warbled urgently from the wall.
[ترجمه ترگمان]دنباله trimphone مصرانه از دیوار به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]فرمت trimphone به صورت فوری از دیوار خرد شد
9. Mills warbled a few notes.
[ترجمه ترگمان]میلز چند یادداشت را می خواند
[ترجمه گوگل]میلز چند یادداشت را خرد کرد
10. She warbled as she worked.
[ترجمه ترگمان]همچنان که کار می کرد، می خواند
[ترجمه گوگل]او مشغول کار کردن بود
11. I feel like singing, warbling, yodeling to Mr B and the Duke.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد آواز بخوانم، آواز بخوانم، آواز بخوانم، آقای بی کر و دوک
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم آواز خواندن، آویزان کردن، yodeling به آقای B و دوک
12. I heard a peculiar warbling from the living room.
[ترجمه ترگمان]صدای warbling عجیبی از اتاق نشیمن شنیدم
[ترجمه گوگل]من از یک اتاق نشیمن از یک اتاق نشیمن عجیب و غریب شنیدم
13. It leapt back into the air with an explosive flutter of wing and tail, warbling consternation, signalling alarm.
[ترجمه ترگمان]به سرعت به هوا پرید و در حالی که آژیر و دمش را به صدا در اورده بود، در حالی که زنگ خطر را به صدا در می اورد، زنگ هشدار را به صدا در آورد
[ترجمه گوگل]آن را به هوا پرتاب با یک تکان خوردگی انفجاری بال و دم، ترس وحشی، زنگ سیگنال