کلمه جو
صفحه اصلی

waterpower


معنی : نیروی ابی
معانی دیگر : نیروی ابی، نیروی آب، آب نیرو

انگلیسی به فارسی

نیروی ابی


نیروی آب، نیروی ابی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the power of flowing water, esp. when used to run machinery, as for generating electricity.

(2) تعریف: a source, such as a waterfall, from which this power is obtained.

(3) تعریف: the legal right to this power as claimed by a mill.

• power generated by the force of running or falling water (used to drive machinery), turbine water power
power generated by the force of running or falling water (used to drive machinery), turbine water power
water power is the power obtained from flowing water which is used to drive machines or to make electricity.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] نیروی آب - قدرت آب در حال حرکت یا ریزشی که زمانی برای به کار انداختن مستقیم ماشین آلات، مثلاً بوسیله چرخ آب استفاده می شد، اما در حال حاضر بطور رایج تری برای تولید الکتریسیته بوسیله یک ژنراتور یا مولد نیرو استفاده می شود که با یک توربین که از درون آن آب می گذرد، جفت می شود. مقایسه شود با: نیروی برق آبی. نیروی آبی.
[زمین شناسی] آب نیرو- نیروی برقابی- توان برقابی- انرژی برقابی

مترادف و متضاد

نیروی ابی (اسم)
waterpower

جملات نمونه

1. The experimental farm is near the waterpower station.
[ترجمه ترگمان]مزرعه آزمایشی نزدیک ایستگاه waterpower است
[ترجمه گوگل]مزرعه آزمایشی نزدیک ایستگاه آبزی است

2. In the 19 th century waterpower was widely utilized to generate electricity.
[ترجمه ترگمان]در قرن ۱۹، waterpower به طور گسترده برای تولید برق مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در قرن نوزدهم قدرت آب برای تولید برق به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفت

3. It was then that a friend who was also a water-power enthusiast suggested a compressor.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان بود که یک دوست دارای قدرت آب، یک کمپرسور را پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]پس از آن یک دوست که یک طرفدار قدرت آب بود، یک کمپرسور پیشنهاد داد

4. At Wanlockhead, to the south, the Straitsteps mine remains include a primitive water-powered beam engine for draining the mine.
[ترجمه ترگمان]در Wanlockhead، در جنوب، معدن Straitsteps شامل یک موتور beam با آب اولیه برای تخلیه معدن است
[ترجمه گوگل]در Wanlockhead، به جنوب، معادن متعلق به Steitsteps عبارتند از یک موتور پرتوهای مبتنی بر آب برای تخلیه معدن

5. The water-power age produced hamlets, at the most small villages, gathered around a new mill.
[ترجمه ترگمان]در روستاهای کوچک و کوچک که در اطراف یک آسیاب جدید جمع شده بودند، در عصر آب و برق، دهکده ها تولید می شد
[ترجمه گوگل]سن آب-قدرت، روستاهای کوچکی را که در اطراف یک کارخانه جدید جمع شده بودند، در دهکده های کوچک تولید کردند

6. Waterpower could be used to drive machinery, but few contemplated converting it into electricity.
[ترجمه ترگمان]Waterpower می توانند برای رانندگی ماشین آلات مورد استفاده قرار گیرند، اما تعداد کمی از آن ها در حال تبدیل آن به برق هستند
[ترجمه گوگل]قدرت آب را می توان برای رانندگی در ماشین آلات استفاده کرد، اما اندکی در نظر داشت که تبدیل آن به برق شود

7. He had begun building a water-powered factory and consolidating his landed estate by purchase.
[ترجمه ترگمان]او ساخت یک کارخانه برق آبی را آغاز کرده و املاک خود را با خرید تثبیت کرده است
[ترجمه گوگل]او شروع به ساخت یک کارخانه با آب و ساخت و ساز املاک و مستغلات خود را با خرید

8. Water-powered fulling mills were not new; indeed they go back at least as far as the thirteenth century.
[ترجمه ترگمان]fulling که با آب و آب کار می کنند جدید نیستند؛ در واقع حداقل تا قرن سیزدهم عقب می روند
[ترجمه گوگل]کارخانه های آب شیرین کاری تازه ای نیستند؛ در واقع آنها حداقل تا قرن سیزدهم باز می گردند

9. Waterpower international seminar held two successfully 1998 at was being mixed 1996 early or late.
[ترجمه ترگمان]سمینار بین المللی Waterpower که در سال ۱۹۹۸ دو با موفقیت برگزار شد، در اوایل یا اواخر سال ۱۹۹۶ ترکیب شد
[ترجمه گوگل]سمینار بین المللی آب و نیرو که دو بار با موفقیت در سال 1998 برگزار شد، در اوایل یا اوایل 1996 مخلوط شد

10. Results of this thesis provide guiding significance to waterpower design of impeller of the low specific speed centrifugal pump.
[ترجمه ترگمان]نتایج این پایان نامه، اهمیت راهبردی برای طراحی waterpower (impeller)از پمپ سانتریفوژ با سرعت خاص پایین را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]نتایج این پایان نامه، اهمیت هدایت به طراحی نیروی آب پروانه پمپ سانتریفوژ با سرعت پایین را ارائه می دهد

11. The joint operation and united management of cascade waterpower stations in Mudanjiang river are imperative.
[ترجمه ترگمان]عملیات مشترک و مدیریت نیروگاه های cascade در رودخانه Mudanjiang ضروری است
[ترجمه گوگل]عملیات مشترک و مدیریت یکپارچه از ایستگاه های آبشار آبشار در رود Mudanjiang ضروری است

12. Of particular feature of waterpower and deep penetration perforation manner makes it popular in oilfield.
[ترجمه ترگمان]ویژگی خاص of و manner نفوذ عمیق، آن را در میدان نفتی محبوب می کند
[ترجمه گوگل]از ویژگی های خاصی از نیروی آب و عمق نفوذ نفوذ آن باعث می شود آن را در میدان نفتی محبوب شود

13. Rich in waterpower resources, with annual rainfall of 199 6 millimeters.
[ترجمه ترگمان]غنی از منابع waterpower با بارش سالانه ۱۹۹ میلی متر
[ترجمه گوگل]غنی از منابع آب، با بارندگی سالانه 199 6 میلی متر

14. We should exploit more mines and waterpower.
[ترجمه ترگمان]ما باید از معادن و waterpower بیشتر بهره برداری کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از معادن و نیروی آبی بیشتر بهره ببریم

15. We can transmute water power into electrical power.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم قدرت آب را به توان الکتریکی تبدیل کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم قدرت آب را به برق تبدیل کنیم

16. We can transmute water power into electric power.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم قدرت آب را به نیروی برق تبدیل کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم قدرت آب را به برق تبدیل کنیم

17. Steam and water power are used for the generation of electricity.
[ترجمه ترگمان]از نیروی بخار و آب برای تولید برق استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نیروی بخار و آب برای تولید برق استفاده می شود

18. Water power is our country's most important natural resource.
[ترجمه ترگمان]قدرت آب مهم ترین منبع طبیعی کشور ما است
[ترجمه گوگل]قدرت آب مهمترین منبع طبیعی کشور ما است

19. The Yek used wind and water power, but this was clearly independent of both.
[ترجمه ترگمان]The از باد و قدرت آب استفاده می کردند، اما این به وضوح مستقل از هر دو بود
[ترجمه گوگل]یک با استفاده از قدرت باد و آب، اما این به وضوح مستقل از هر دو بود

20. Water power is put to use in various ways throughout the brewery, including the pumping of beer to different tanks.
[ترجمه ترگمان]قدرت آب به روش های مختلفی در سراسر آبجوسازی از جمله پمپ آبجو به تانک های مختلف استفاده می شود
[ترجمه گوگل]از طریق راه های مختلف در سراسر آبجوسازی، از جمله پمپاژ آبجو به مخازن مختلف، از قدرت آب استفاده می شود

21. There they used the water power to drive large hammers and grinding wheels made of the local Millstone Grit.
[ترجمه ترگمان]در آنجا از نیروی آب برای راندن hammers بزرگ و چرخ های خرد شده از سنگ millstone محلی استفاده کردند
[ترجمه گوگل]در آنجا آنها از قدرت آب برای راندن چکش های بزرگ و چرخ های سنگ زنی ساخته شده از خاکستر محلی Millstone استفاده می کردند

22. The equipment is according to the water power whirlpool principle design, compares with the single whirlpool pulper . It will save electricity above 40%.
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات مطابق با طرح اصل منبع آب است که با واحد گردابی واحد مقایسه می شود این کارخانه برق بیش از ۴۰ درصد برق را حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این تجهیزات با توجه به اصل طراحی گرداب قدرت آب، در مقایسه با پالپ گرداب یکپارچه است این انرژی بیش از 40٪ صرفه جویی خواهد کرد

23. Mills used to depend on wind power or water power.
[ترجمه ترگمان]میلز سابقا به قدرت باد یا قدرت آب بستگی داشت
[ترجمه گوگل]میلز به نیروی باد یا قدرت آب بستگی دارد

24. Extruding of water power increases the speed of gas scattering, which makes gas fully release, reduce the gas pressure goes beyond the limit and have remarkable effect to safety production.
[ترجمه ترگمان]کاهش توان آب، سرعت پخش گاز را افزایش می دهد که باعث انتشار کامل گاز می شود و فشار گاز فراتر از حد مجاز است و تاثیر قابل توجهی بر تولید ایمنی دارد
[ترجمه گوگل]اکسترود کردن قدرت آب باعث افزایش سرعت پراکندگی گاز می شود که باعث می شود گاز به طور کامل آزاد شود، فشار گاز را از حد مجاز کاهش می دهد و تاثیر قابل توجهی بر تولید ایمنی دارد

25. It is still at work, producing animal feed and, unlike many others, continues to make use of water power.
[ترجمه ترگمان]آن هنوز در حال کار است، تولید غذای حیوانات و بر خلاف بسیاری دیگر، به استفاده از قدرت آب ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]هنوز هم در حال کار است، خوراک حیوانات تولید می کند و، بر خلاف بسیاری دیگر، همچنان از قدرت آب استفاده می کند

26. Factory owners added chimneys and extra workshops to their factories as they replaced water power by steam power.
[ترجمه ترگمان]صاحبان کارخانه، دودکش و کارگاه های اضافی را به کارخانجات خود اضافه کردند و قدرت آب را با قدرت بخار جایگزین کردند
[ترجمه گوگل]کارخانه ها کارخانه های خود را به دیماه ها و کارگاه های اضافی اضافه کرده اند، زیرا آنها با استفاده از انرژی بخار جایگزین آب می شوند

27. Technical progress in the industry lay above all in the increased exploitation of water power.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت فنی در این صنعت فراتر از افزایش بهره برداری از قدرت آب است
[ترجمه گوگل]پیشرفت فنی در صنعت در بیشتر از افزایش بهره وری از قدرت آب است

28. It was expounded about the structure, work principle and field test effect of water power jar knocker with slide valve.
[ترجمه ترگمان]این موضوع در مورد ساختار، اصل کار و اثر آزمایش میدان قدرت آب در knocker با شیر لغزش نشان داده شد
[ترجمه گوگل]در مورد ساختار، اصل کار و اثر آزمایش میدان شوک آب قطره آب با شیر اسلاید توضیح داده شد


کلمات دیگر: