1. a whirlwind courtship and marriage
خواستگاری و ازدواج بی تامل و تفکر
2. a whirlwind of activity
توفان فعالیت
3. sow the wind and reap the whirlwind
(باد کاشتن و گردباد درو کردن) تاوان اعمال بد خود را دادن
4. Sow the wind and reap the whirlwind.
[ترجمه ترگمان]باد می وزید و گردباد را درو می کرد
[ترجمه گوگل]باد را بچرخان و گردباد را بچرخان
5. They that sow the wind, shall reap the whirlwind.
[ترجمه ترگمان]آن ها باد را درو می کنند و گردباد را درو می کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که باد را می برند، گردباد را می برند
6. They married after a whirlwind romance.
[ترجمه ترگمان]اونا بعد از یه داستان عاشقانه ازدواج کردن
[ترجمه گوگل]آنها پس از عاشق خورشید ازدواج کردند
7. After a whirlwind romance the couple announced their engagement in July.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ماجرای عاشقانه، این زوج در ماه ژوئیه نامزدی خود را اعلام کردند
[ترجمه گوگل]پس از یک عاشق خورشید، زن و شوهر اعلام کردند که در ماه ژوئیه درگیر شدند
8. Michelle married him after a whirlwind romance .
[ترجمه ترگمان]میشل بعد از یه داستان عاشقانه با اون ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]میشل او را پس از عاشقانه گردباد ازدواج کرد
9. The school was seriously damaged by a whirlwind.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه به طور جدی به وسیله گردباد آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]مدرسه به شدت توسط گردباد آسیب دیده است
10. Let the whirlwind mourn its requiem.
[ترجمه ترگمان]بگذار این گردباد در مراسم نماز میت عزاداری کند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید که گرد و غبار به اجداد خود رحم کند
11. A freak whirlwind has destroyed over 20 caravans in west Wales.
[ترجمه ترگمان]یک گردباد غیر عادی بیش از ۲۰ کاروان را در غرب ولز از بین برده است
[ترجمه گوگل]گردباد فجیع بیش از 20 کاروان در غرب ولز را نابود کرده است
12. A black whirlwind, they fill the air with the click of leathery wings as they spiral through the trees.
[ترجمه ترگمان]یک گردباد سیاه، هوا را با صدای بال های چرمی اش پر می کنند که از میان درختان عبور می کنند
[ترجمه گوگل]گردباد سیاه و سفید، آنها هوا را با کلیک بال های چرمی به عنوان آنها از طریق درختان مارپیچی
13. Caring for a new baby is a breathless whirlwind, leaving no time for reassessment of self.
[ترجمه ترگمان]اهمیت دادن به یک نوزاد جدید، یک گردباد نفس گیر است، و هیچ وقت برای reassessment از خود باقی نمی ماند
[ترجمه گوگل]مراقبت از یک نوزاد جدید، یک گردباد نفس گیر است، هیچ وقت برای ارزیابی مجدد خود، وقت نگذارید
14. Love seemed to pale in the whirlwind of conflicts I felt.
[ترجمه ترگمان]در میان گردبادی که احساس می کردم، عشق به نظر رنگ پریده می رسید
[ترجمه گوگل]عشق به نظر می رسید در گردباد درگیری هایی که من احساس کردم کم رنگ بود