کلمه جو
صفحه اصلی

warpath


معنی : تنگنا، مسیر جنگی
معانی دیگر : (سرخپوستان - سابقا) حرکت به جبهه ی جنگ، جنگ و گریز

انگلیسی به فارسی

تنگنا، مسیر جنگی


پیچ و تاب، تنگنا، مسیر جنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: on the warpath
• : تعریف: among North American Indians, a condition of preparing for, traveling in search of, or engaging in war or warlike actions (prec. by on the).

• path leading to a battle or a warlike operation (originally said of the route taken by american indian warriors on their way to war)
if someone is on the warpath, they are angry and are getting ready for a fight or an argument; an informal expression.

مترادف و متضاد

تنگنا (اسم)
fix, bottleneck, pinch, impasse, warpath, strait, jaw, cul-de-sac, hairbreadth

مسیر جنگی (اسم)
warpath

جملات نمونه

1. on the warpath
1- در حال جنگ 2- آماده ی جنگ 3- در پی بهانه برای جنگ،مستعد جنگ

2. Look out the boss is on the war-path again!
[ترجمه ترگمان]ببینید رئیس دوباره سر راه جنگه
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید رئیس در مسیر جنگ دوباره است!

3. We heard Sparta was on the warpath.
[ترجمه ترگمان]ما شنیدیم که اسپارتا در تنگنا قرار گرفته
[ترجمه گوگل]ما شنیده بودیم که اسپارت در حال حرکت است

4. The chief is on the warpath today.
[ترجمه ترگمان] رئیس امروز در تنگنا قرار داره
[ترجمه گوگل]رئیس امروز در حال حرکت است

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. The police commissioner is on the warpath because the suspect hasn't been found.
[ترجمه ترگمان]پلیس در تنگنا قرار گرفته، چون مظنون پیدا نشده
[ترجمه گوگل]کمیساریای پلیس در حال فرار است، زیرا مظنون در آنجا پیدا نشده است

7. His nation would not go on the warpath, because they did not think it well.
[ترجمه ترگمان]ملت او راه جنگ را پیش نمی برد، زیرا آن ها به خوبی فکر نمی کردند
[ترجمه گوگل]ملتش نمی تواند به راهپیمایی ادامه دهد، زیرا آنها اینطور فکر نمی کردند

8. Those politicians are on the warpath for higher taxes again.
[ترجمه ترگمان]آن سیاستمداران دوباره برای مالیات های بیشتر در حال جنگ هستند
[ترجمه گوگل]این سیاستمداران مجددا برای افزایش مالیات مجددا تلاش می کنند

9. The government went on the warpath against drug traffickers.
[ترجمه ترگمان]دولت به مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر ادامه داد
[ترجمه گوگل]حکومت بر ضد قاچاقچیان مواد مخدر پیوست

10. The two countries are on the warpath again.
[ترجمه ترگمان]دو کشور دوباره در حال جنگ هستند
[ترجمه گوگل]دو کشور در حال بارگذاری مجدد هستند

11. The boss is on the warpath. Be careful!
[ترجمه ترگمان] رئیس توی تنگنا قرار داره مواظب باش!
[ترجمه گوگل]رئیس بر روی پیچ و خم است مراقب باش!

12. The students came into the office on the warpath about the tuition increase.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در مورد افزایش شهریه وارد دفتر کار شدند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در مورد مداوای در مورد افزایش هزینه تحصیل وارد دفتر شدند

13. I had warned the children that daddy was on the warpath.
[ترجمه ترگمان]به بچه ها هشدار داده بودم که بابا در تنگنا قرار دارد
[ترجمه گوگل]من بچه ها را هشدار داده بودم که بابا در حال فرار بود

14. If there was one thing she couldn't face in the morning it was her mother on the warpath.
[ترجمه ترگمان]اگر یک چیزی بود که صبح نمی توانست صورت بگیرد، مادرش در تنگنا قرار داشت
[ترجمه گوگل]اگر یک چیز بود که او نمی توانست صبح با آن روبرو شود، مادرش بر روی پیچ و خم بود

15. After two accidents in the same week outside the school, the Parents' Association is on the warpath.
[ترجمه ترگمان]بعد از دو تصادف در همان هفته خارج از مدرسه، انجمن والدین در حال جنگ است
[ترجمه گوگل]پس از دو حادثه در همان هفته خارج از مدرسه، انجمن والدین بر روی تنگنا قرار گرفته است

اصطلاحات

on the warpath

1- درحال جنگ 2- آماده‌ی جنگ 3- در پی بهانه برای جنگ، مستعد جنگ


پیشنهاد کاربران

کج خلق، از دنده کج بلند شدن


کلمات دیگر: