کلمه جو
صفحه اصلی

warrantee


معنی : متعهدله
معانی دیگر : (حقوق) متعهدله، دارنده ی حواله، مضمون له

انگلیسی به فارسی

(حقوق) متعهدله، مضمونله


ضمانت نامه، متعهدله


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one to whom a warrant has been made or given.

• one who is legally authorized; one who receives document of warranty

مترادف و متضاد

متعهدله (اسم)
obligee, promisee, warrantee

جملات نمونه

1. To deepen the study of engineering guarantee warrantee, and then to quicken the establishment of it, is very significant to improve China's risk management level.
[ترجمه ترگمان]برای عمق بخشیدن به مطالعه تضمین مهندسی (warrantee)، و سپس برای تسریع تاسیس آن، بسیار مهم است که سطح مدیریت ریسک چین را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]برای تشدید مطالعه ضمانت تضمین مهندسی و سپس تسریع در ایجاد آن، برای بهبود وضعیت مدیریت ریسک چین بسیار مهم است

2. No warrantee is given or implied, and you cannot obtain help with it from IBM.
[ترجمه ترگمان]هیچ توضیحی داده نشد و یا تلویحا به آن اشاره نشد، و شما نمی توانید با آن از IBM کمک بگیرید
[ترجمه گوگل]هیچ ضمانت یا ضمانت ارائه نشده است و شما نمیتوانید از IBM آن را دریافت کنید

3. The warrantee period covers all product life. Maintenance under any weather conditions service and calling service are available. Regular inspection and maintenance is provided once annually.
[ترجمه ترگمان]دوره warrantee تمام عمر محصول را پوشش می دهد تعمیر و نگهداری تحت هر شرایط آب و هوایی و تماس تلفنی در دسترس است بازرسی منظم و تعمیر و نگهداری منظم سالانه تامین می شود
[ترجمه گوگل]دوره تأمین تمام زندگی محصول را پوشش می دهد تعمیر و نگهداری تحت هر شرایط آب و هوایی خدمات و خدمات تماس در دسترس هستند بازرسی و نگهداری منظم یک ساله ارائه می شود

4. Supplier represents and warrantee that the supplied merchandise are of first quality and without any defects either in materials or workmanship.
[ترجمه ترگمان]تامین کننده: تامین کننده و warrantee که کالاهای عرضه شده عبارتند از کیفیت اول و بدون هیچ گونه نقص در مواد یا ساخت
[ترجمه گوگل]ارائه دهنده و ضمانت می کند که کالاهای عرضه شده از کیفیت اول و بدون هیچ گونه نقص در مواد یا کارایی باشد

5. Our warrantee responsibility is only limited in repair and replacement. The practical solution would be decided by us.
[ترجمه ترگمان]مسیولیت محدود ما فقط محدود به تعمیر و تعویض است راه حل عملی از سوی ما حل خواهد شد
[ترجمه گوگل]مسئولیت ضمانت ما فقط در تعمیر و تعویض محدود می شود راه حل عملی ماست

6. How could they offer a warrantee if simply changing climates would adversely affect them?
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است در صورتی که شرایط در حال تغییر آب و هوا به طور زیان آور بر روی آن ها تاثیر بگذارد، یک warrantee ارائه دهند؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان آنها را به عنوان یک ضمانت نامه ارائه داد، اگر به سادگی تغییرات آب و هوایی می تواند بر آنها تاثیر بگذارد؟

7. We provide a one - year warrantee against any prblems with our washing machines.
[ترجمه ترگمان]ما یک warrantee یک ساله را در برابر هر گونه prblems با ماشین های لباس شویی ارائه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک سال گارانتی می کنیم در برابر هر مشکلی با ماشین لباسشویی ما

8. Second, warrantor should sign the warranty with warrantee, promise warrantee to stay and willing to bear corresponding liability.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، warrantor باید ضمانت نامه خود را امضا کرده، متعهد به ماندن و تمایل به تحمل مسیولیت مربوطه باشد
[ترجمه گوگل]دوم، ضمانت کننده باید ضمانت نامه را با ضمانتنامه امضاء کند، وعده داده که ضمانت اجرایی و تملک مسئولیت مربوطه را بپردازد

9. Is It'still under warrantee?
[ترجمه ترگمان]هنوز زیر warrantee؟
[ترجمه گوگل]آیا تحت تأخیر است؟

10. Free software upgrading, hardware replacement, performance tune up, and other relevant services are provided during the warrantee period.
[ترجمه ترگمان]ارتقا نرم افزار آزاد، جایگزینی سخت افزار، تنظیم عملکرد و سایر خدمات مرتبط در طول دوره warrantee ارایه شده است
[ترجمه گوگل]ارتقاء نرم افزار رایگان، جایگزینی سختافزار، تنظیم عملکرد و سایر خدمات مرتبط در طول دوره تأیید ارائه شده است

11. This paper explores the practicability and some effective measures of guarantee warrantee payment by proprietor in the current chaotic architectural circle in China.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی practicability و برخی اقدامات موثر تضمینی برای تضمین پرداخت توسط مالک در چرخه هرج و مرج در چین می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی امکان سنجی و برخی اقدامات موثر تضمین تضمین تضمین توسط مالک در دایره معماری جاری در چین می پردازد

12. Two major means of transferring measures in engineering risk management are engineering insurance and engineering guarantee warrantee.
[ترجمه ترگمان]دو ابزار مهم برای انتقال اقدامات در مدیریت ریسک مهندسی، بیمه مهندسی و تضمین مهندسی است
[ترجمه گوگل]دو وسیله مهم انتقال اقدامات در مدیریت ریسک مهندسی عبارتند از: بیمه مهندسی و ضمانت تضمین مهندسی


کلمات دیگر: