1. west of tehran
غرب تهران
2. a west wind
باد غربی
3. due west
در جهت غرب،در سوی باختر
4. the west side of the house
طرف باختری خانه
5. the west wing of the building
جناح غربی ساختمان
6. go west
1- به باختر رفتن 2- مردن،از میان رفتن،نابود شدن
7. four miles west of here
در چهار مایلی غرب اینجا
8. in the west of iran
در غرب ایران
9. north by west
به سوی شمال غرب
10. on the west there are high hills
در غرب تپه های بلندی وجود دارد.
11. this train goes west
این قطار به سوی غرب رهسپار است.
12. a cold front from the west
جبهه ی هوای سرد از جانب غرب
13. the relative disunity of the west encouraged the communists
چند دستگی نسبی غرب به کمونیست ها قوت قلب می داد.
14. the sun declines in the west
خورشید در باختر افول می کند.
15. the sun sank in the west
خورشید در باختر غروب کرد.
16. the wind veered from the west to north-by-west
جهت باد از شمال به شمال غرب تغییر کرد.
17. the movement of people to the west
حرکت مردم به سوی غرب
18. nobody knows what will happen when he goes west
هیچ کس نمی داند پس از مرگ او چه اتفاق خواهد افتاد.
19. it always rains when the wind sits in the west
همیشه وقتی که باد از سمت غرب می وزد باران می آید.
20. the river rises out of the hills to the west of the city
رودخانه از تپه های غرب شهر سرچشمه می گیرد.
21. as night drew near the crimson sun drooped slowly in the west
با نزدیک شدن شب خورشید سرخ گون به آرامی در باختر غروب کرد.
22. this part of the road is younger than the part further west
این بخش جاده از بخش غربی تازه سازتر است.
23. T-shirts now seem almost de rigueur in the West End.
[ترجمه ترگمان]تی - تی - - تی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در حال حاضر T-shirts تقریبا در غرب End به نظر می رسد
24. Poor Smith was one of those who went west in the earthquake.
[ترجمه ترگمان]بیچاره اسمیت یکی از کسانی بود که در زلزله به غرب رفت
[ترجمه گوگل]ضعیف اسمیت یکی از کسانی بود که در زمین لرزه به غرب رفت
25. The city is in the west of London.
[ترجمه ترگمان]این شهر در غرب لندن قرار دارد
[ترجمه گوگل]این شهر در غرب لندن است
26. Xenophobic nationalism is on the rise in some West European countries.
[ترجمه ترگمان]ناسیونالیسم Xenophobic در برخی از کشورهای اروپای غربی در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]ناسیونالیسم زبانی در برخی از کشورهای اروپای غربی افزایش می یابد
27. east or west, home is best.
[ترجمه ترگمان]شرق یا غرب، خونه بهترینه
[ترجمه گوگل]شرق یا غرب، خانه بهترین است
28. The East Wind prevails over the West Wind.
[ترجمه ترگمان]باد شرق بر باد غرب غلبه دارد
[ترجمه گوگل]باد شرقی بر باد غرب غالب است
29. The stream bends to the west.
[ترجمه ترگمان]رودخانه به طرف غرب خم می شود
[ترجمه گوگل]جریان خم می شود به غرب
30. We paddled a little boat in the West Lake.
[ترجمه ترگمان]قایق کوچکی را در دریاچه غربی پارو زدیم
[ترجمه گوگل]ما یک قایق کوچک در دریاچه غرب گذاشتیم