کلمه جو
صفحه اصلی

yesteryear


معنی : سال گذشته
معانی دیگر : (قدیمی) سال پیش، پارینه، پارسال

انگلیسی به فارسی

سال گذشته، پارسال


گذشته، سال گذشته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: times of the recent past, usu. considered nostalgically; days of yore.

(2) تعریف: last year.
قید ( adverb )
• : تعریف: during recent years.

• past year; last year (like yesterday)
last year; not long ago
yesteryear is used to refer to the past, especially a past era or a way of life that has disappeared; a literary word.

مترادف و متضاد

سال گذشته (اسم)
yesteryear

جملات نمونه

1.
سال پیش

2. Joiners of yesteryear had their names stamped on their wooden planes and saw handles.
[ترجمه ترگمان]پارسال اسم آن ها را بر روی هواپیماهای چوبی آن ها نصب کرده بودند و دسته های آن ها را دیده بودند
[ترجمه گوگل]وکلا سال گذشته اسم خود را بر روی هواپیمای چوبی خود مهر و موم شده اند

3. Forget the promotional toasters and blenders of yesteryear.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته رو فراموش کن و سال گذشته رو فراموش کن
[ترجمه گوگل]تست های تبلیغاتی و بلندرهای گذشته را فراموش کرده اید

4. The magnificent big boats of yesteryear have virtually vanished.
[ترجمه ترگمان]اون قایق های بزرگ قدیمی واقعا ناپدید شده اند
[ترجمه گوگل]قایق های بزرگ با شکوه گذشته گذشته عملا ناپدید شده اند

5. We are often told that the politicians of yesteryear were greater figures than the politicians of today.
[ترجمه ترگمان]اغلب به ما گفته می شود که سیاستمداران سال گذشته آمار بیشتری نسبت به سیاستمداران امروز داشتند
[ترجمه گوگل]اغلب ما گفته شده است که سیاستمداران سال گذشته شخصیت های بیشتری نسبت به سیاستمداران امروز داشتند

6. The most surprising event of Olympic yesteryear, however, is Tug of War.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیجان انگیزترین رویداد سال گذشته، Tug جنگ است
[ترجمه گوگل]با این حال، شگفت آور ترین رویداد المپیک در سال گذشته، Tug of War است

7. The shopping trips of yesteryear are gone with the snows; indeed, many of the S. U. V.
[ترجمه ترگمان]سفره ای تجاری سال گذشته با برف رخت بر بسته و در واقع بسیاری از اس یو
[ترجمه گوگل]سفرهای خرید سال گذشته با بارش برف رفته است در واقع، بسیاری از S U V

8. He often mentioned the golden scandals of yesteryear.
[ترجمه ترگمان]او اغلب به رسوایی های طلایی سال گذشته اشاره می کرد
[ترجمه گوگل]او اغلب رسوایی طلایی سال گذشته را ذکر کرد

9. Miami (CNN) -- NASA plans a return to yesteryear by developing a space capsule that will carry humans into deep space, it announced Tuesday.
[ترجمه ترگمان]میامی (سی ان ان)- - روز سه شنبه اعلام کرد ناسا برای بازگشت به سال گذشته با توسعه یک کپسول فضایی که انسان ها را به فضایی عمیق حمل خواهد کرد، برنامه ریزی می کند
[ترجمه گوگل]میامی (CNN) - ناسا روز سه شنبه اعلام کرد که ناسا با ایجاد یک کپسول فضایی که انسان را به فضای عمیق منتقل می کند، به گذشته بازگشته است

10. It's like the phonebook of yesteryear – you need to be on it.
[ترجمه ترگمان]مثل دفترچه تلفن سال گذشته - تو باید روش کار کنی -
[ترجمه گوگل]این مانند دفترچه تلفن سال گذشته است - شما باید بر روی آن باشید

11. The modern-day sex symbol has now taken the place of the old-fashioned hero of yesteryear.
[ترجمه ترگمان]الان نماد سکس جدید الان جای اون قهرمان قدیمی سال گذشته رو گرفته
[ترجمه گوگل]نماد جنس مدرن امروز جای قهرمان قدیمی سال گذشته را گرفته است

12. Thankfully, the world of stews does not begin and end with the rather simplistic beef stew of yesteryear.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، جهان of شروع و به پایان دادن گوشت گاو ساده قبل از سال گذشته پایان نمی دهد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، جهان خورش ها با خورشید گوشت گاو نسبتا ساده ای از سال گذشته شروع و پایان نمی یابد

13. Return with us now to those golden days of yesteryear.
[ترجمه ترگمان]حالا با ما به اون روزه ای طلایی سال گذشته برگرد
[ترجمه گوگل]اکنون با ما در حال حاضر به آن روزهای طلایی سال گذشته بروید

14. Today the parliaments of the Arab states seem to take themselves for the caliphal palaces of yesteryear.
[ترجمه ترگمان]امروز پارلمان های کشورهای عربی به نظر می رسد که خود را برای کاخه ای caliphal سال گذشته انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]امروز، مجلس کشورهای عربی به نظر می رسد خود را برای کاخ های خلیفه در سال گذشته برگزار کنند

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
گذشته ها
ایام گذشته
دوران گذشته
دیروز
سال های گذشته


کلمات دیگر: