کلمه جو
صفحه اصلی

yolk


معنی : زرده تخم مرغ، محتویات نطفه
معانی دیگر : (تخم مرغ) زرده (در برابر: سفیده ی تخم مرغ egg white)، (زیست شناسی) پروتئین و چربی موجود در تخمک یا ovum (که نطفه ی در حال رشد از آن تغذیه می کند)، yoke زرده تخم مره، زیست شناسی محتویات نطفه

انگلیسی به فارسی

( yoke ) زرده تخم مرغ، (زیست‌شناسی) محتویات نطفه


زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: yolky (adj.)
• : تعریف: the yellow nutritive substance in an egg, consisting of protein and fat, that is involved directly in the formation of the embryo.

• yellow part of an egg
the yolk of an egg is the yellow part in the middle.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] روغن و عرق گوسفند موجود در پشم

مترادف و متضاد

زرده تخم مرغ (اسم)
yellow, yolk

محتویات نطفه (اسم)
yoke, yolk

جملات نمونه

1. a whole yolk
زرده ی تخم مرغ کامل

2. an egg with a double yolk
تخم دو زرده

3. The sauce should not boil or the egg yolk will curdle.
[ترجمه ترگمان]سس نباید به جوش آید و یا نطفه تخم بخار شود
[ترجمه گوگل]سس نباید جوشانده شود و یا زرده تخم مرغ هم نباشد

4. I like eggs lightly cooked so that the yolk is still runny.
[ترجمه H] من دوست دارم تخم مرغ آرام پخته شود تا زرده هنوز شل باشد
[ترجمه sara] من دوست دارم تخم مرغ ها خیلی پخته نشود، طوریکه زرده آبکی بمونه
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم که تخم مرغ به آرامی پخته شود تا نطفه هنوز آبریزش بینی دارد
[ترجمه گوگل]تخم مرغ را به آرامی پخته می کنم، به طوری که زرده هنوز زنده است

5. Add an egg yolk to make the mixture bind.
[ترجمه ترگمان]زرده تخم مرغ را اضافه کنید تا ترکیب مخلوط شود
[ترجمه گوگل]زرده تخم مرغ را اضافه کنید تا ترکیب مخلوط شود

6. Add an egg yolk to bind the mixture together.
[ترجمه ترگمان]نطفه تخم مرغ را به هم اضافه کنید تا مخلوط را به هم وصل کنید
[ترجمه گوگل]زرده تخم مرغ را اضافه کنید تا مخلوط را با هم مخلوط کنید

7. Never microwave a whole egg without pricking the yolk with a toothpick to break the outer membrance.
[ترجمه ترگمان]هرگز یک تخم مرغ را بدون آن که محتویات آن را با خلال دندانی سوراخ کند، از microwave بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]هرگز مایکروویو یک تخم مرغ کامل را بدون زرده زدن با یک خلال دندان برای شکستن غشای خارجی بیاندازید

8. Chicken eggs are large because of the yolk which acts as a source of nutrients for the growth of the developing embryo.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ مرغ به دلیل نطفه بسیار بزرگ است که به عنوان منبع غذایی برای رشد جنین در حال رشد عمل می کند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ ها به علت زرده ای که به عنوان یک منبع مواد مغذی برای رشد جنین در حال رشد هستند بزرگ هستند

9. Re-heat the remaining cream and add the egg yolk mixture.
[ترجمه ترگمان]کرم باقیمانده را حرارت دهید و به مخلوط زرده تخم مرغ اضافه کنید
[ترجمه گوگل]کرم باقی مانده را حرارت داده و مخلوط زرده تخم مرغ را اضافه کنید

10. C., busting open his egg yolk with his fork.
[ترجمه ترگمان]C تخم طلایی تخم طلایی را با چنگالش باز می کرد
[ترجمه گوگل]C, پرت کردن زرده تخم مرغ خود را با چنگال خود باز کنید

11. Turns out tempera contains enticing egg yolk.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که tempera حاوی محتویات enticing تخم طلایی است
[ترجمه گوگل]خنک کننده شامل زرده تخم مرغ و تخم مرغ است

12. Young Arrowana should not have a yolk sac - and be seen feeding before purchase.
[ترجمه ترگمان]Arrowana جوان نباید کیسه زرده داشته باشند و قبل از خرید دیده شوند
[ترجمه گوگل]جوان آرروانا نباید یک کیسه زرده داشته باشد و قبل از خرید خوراکی دیده شود

13. Mix together the cream, eggs, yolk and sugar and pour over the pears.
[ترجمه ترگمان]کرم، تخم مرغ، زرده و شکر را مخلوط کنید و روی گلابی بریزید
[ترجمه گوگل]کرم، تخم مرغ، زرده و شکر را با هم مخلوط کنید و روی گلابی بگذارید

14. Even if the yolk sac is not visible, still be sure that is feeding before parting with your money.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر کیسه زرده قابل رویت نباشد، هنوز مطمئن است که قبل از جدا شدن با پول خود تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]حتی اگر کیسه زرده قابل مشاهده نیست، هنوز هم مطمئن باشید که قبل از اینکه با پول خود ازدواج کنید، تغذیه می کنید

15. Who breaks the egg will find the yolk.
[ترجمه ترگمان]چه کسی تخم مرغ را می شکند، نطفه را پیدا می کند
[ترجمه گوگل]چه کسی تخم مرغ را شکسته زرده را پیدا خواهد کرد

پیشنهاد کاربران

زرده تخم مرغ🥚


کلمات دیگر: