1. washing cars in the street is forbidden
شستن اتومبیل در خیابان ممنوع است.
2. washing dishes was not easy
شستن ظرف ها آسان نبود.
3. a washing machine
ماشین رختشویی
4. a washing tub
تشت رختشویی
5. begin your washing by dousing the curtains in water to remove surface dust
برای زدودن گرد و خاک سطحی،شستشو را با فرو بردن پرده ها در آب شروع کنید.
6. too much washing has felted up this sweater
شستشوی زیاد این ژاکت پشمی را نمدمانند کرده است.
7. women were washing dishes in the creek
زن ها در نهر ظرف می شستند.
8. my mother put the dirty clothes in the washing machine
مادرم لباس های کثیف را در ماشین لباسشویی انداخت.
9. why is it that i always land up washing the dishes?
چرا همیشه من باید ظرف ها را بشورم ؟
10. We run the washing machine at night because off-peak electricity is much cheaper.
[ترجمه ترگمان]ما ماشین لباس شویی را در شب اجرا می کنیم چون برق بسیار بسیار ارزان تر است
[ترجمه گوگل]ما ماشین لباسشویی را در شب اجرا می کنیم، چون برق خارج از اوج بسیار ارزان تر است
11. Where are we supposed to hang our washing up to dry?
[ترجمه ترگمان]کجا قراره washing رو خشک کنیم تا خشک بشیم؟
[ترجمه گوگل]ما قصد داشتیم لباسشویی خود را خشک کنیم؟
12. The sweater had shrunk after repeated washing.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه دوباره شروع به شستن کرد، پلیور تنگ شده بود
[ترجمه گوگل]ژاکت پس از شستشوی مکرر کاهش یافته است
13. I'm worried about washing that shirt in case it shrinks.
[ترجمه ترگمان]نگران شستن آن پیراهن در صورتی که کوچک بشود، هستم
[ترجمه گوگل]من در مورد شستن این پیراهن در صورت کاهش آن نگران هستم
14. Our washing machine has broken; I'll ring the electrician.
[ترجمه ترگمان]ماشین لباسشویی ما شکسته، از برق کار زنگ می زنم
[ترجمه گوگل]ماشین لباسشویی ما شکسته است من برق را حلقه می کنم
15. Throw your dirty clothes in the washing machine.
[ترجمه ترگمان]لباسات رو بنداز تو ماشین لباسشویی
[ترجمه گوگل]لباس های کثیف خود را در ماشین لباسشویی بکشید