1. a wealthy lady who endowed several schools
زن ثروتمندی که به چندین مدرسه عطیه بخشید.
2. a wealthy merchant
یک بازرگان دارا
3. a speech wealthy in humor
یک سخنرانی سرشار از مزاح
4. her parents sprang from wealthy landowners
والدین او از نسل زمین داران پولدار بودند.
5. let's suppose you are wealthy
فرض کنیم که تو پولدار هستی.
6. early to bed,early to rise; makes a person healthy, wealthy and wise
زود به بستر رفتن و زود از بستر برخاستن آدم را سالم و ثروتمند و عاقل می کند.
7. Jiao Zi looks like gold coin, implying a wealthy year ahead.
[ترجمه ترگمان]جاو لین \"، شبیه یه سکه طلا\" به نظر میرسه که یه سال پول دار پیش رو داره
[ترجمه گوگل]جیائو Zi به نظر می رسد مانند سکه های طلا، به معنای یک سال ثروتمند پیش رو
8. He grew up in a wealthy family.
[ترجمه ترگمان] اون توی یه خانواده ثروتمند بزرگ شد
[ترجمه گوگل]او در یک خانواده ثروتمند رشد کرد
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
10. He comes from a wealthy family.
[ترجمه ترگمان] اون از یه خانواده ثروتمند میاد
[ترجمه گوگل]او از یک خانواده ثروتمند می آید
11. We should levy a heavy tax on the wealthy men.
[ترجمه ترگمان]ما باید مالیات سنگینی روی افراد ثروتمند بخریم
[ترجمه گوگل]ما باید یک مالیات سنگین برای مردان ثروتمند بدهیم
12. She was born into a wealthy family.
[ترجمه ترگمان]او در یک خانواده ثروتمند به دنیا آمده بود
[ترجمه گوگل]او به یک خانواده ثروتمند متولد شد
13. She is reputed to be extremely wealthy.
[ترجمه ترگمان]شهرت دارد که فوق العاده ثروتمند است
[ترجمه گوگل]او بسیار ثروتمند است
14. Wealthy people often migrate in winter to warmer sunnier countries.
[ترجمه ترگمان]افراد ثروتمند اغلب در زمستان به کشورهای sunnier گرم تر مهاجرت می کنند
[ترجمه گوگل]افراد ثروتمند اغلب در زمستان به کشورهای گرمتر و شفاف مهاجرت می کنند
15. All of them came from wealthy, upper class families.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها از خانواده های طبقه بالا و طبقه بالا می آمدند
[ترجمه گوگل]همه آنها از خانواده ثروتمند و بالاتر طبقه بود
16. She had contracted an alliance with a wealthy man of rank.
[ترجمه ترگمان]او با یک مرد ثروتمند ازدواج کرده بود
[ترجمه گوگل]او با یک مرد ثروتمند رتبه ای قرارداد کرده بود
17. A wealthy benefactor came to their rescue with a generous donation.
[ترجمه ترگمان]یک ولی نعمت متمول برای نجات آنان همراه با کمک مالی به نجات آنان آمد
[ترجمه گوگل]یک خیرخواه ثروتمند با کمک مالی سخاوتمندانه نجات یافت
18. The student wants to find a wealthy patron in America.
[ترجمه ترگمان]دانش آموز می خواهد یک حامی ثروتمند در آمریکا پیدا کند
[ترجمه گوگل]دانش آموز می خواهد یک حامی ثروتمند در امریکا پیدا کند