کلمه جو
صفحه اصلی

water hole


معنی : چاله اب
معانی دیگر : چاله ی پر از آب، آبچال، آبشخور، سورا  یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد، چاله اب

انگلیسی به فارسی

سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری آب در آن باشد، چاله اب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a depression in the ground in which water collects; pond or pool.

(2) تعریف: where water is scarce, a source of drinking water such as a spring.

(3) تعریف: a hole in ice that is covering a body of water.

• pit filled with water, large puddle of rainwater
a waterhole is a pool in a desert or other dry area where animals can find water to drink.

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] گودال آب

مترادف و متضاد

چاله اب (اسم)
pool, waterhole

جملات نمونه

1. I was in my favorite watering hole, waiting for the game to start.
[ترجمه ترگمان]من در گودال مورد علاقه ام بودم و منتظر بودم که بازی شروع شود
[ترجمه گوگل]من در سوراخ آبیاری مورد علاقه من بودم، انتظار بازی را شروع کردم

2. A herd of elephants lolloped across the plains towards a watering hole.
[ترجمه ترگمان]یک گله فیل از دشت ها عبور می کند و به سوی گودال آبی می رود
[ترجمه گوگل]گله ای از فیل ها در اطراف دشت ها به سوی سوراخ آبیاری فرو ریخت

3. Champers is one of Tony's favourite watering holes.
[ترجمه ترگمان]Champers یکی از چاله های آب مورد علاقه تونی است
[ترجمه گوگل]قهرمانان یکی از سوراخ های آبیاری مورد علاقه تونی است

4. What's your favorite watering hole?
[ترجمه ترگمان]گودال آبی مورد علاقتون چیه؟
[ترجمه گوگل]سوراخ آبیاری مورد علاقه شما چیست؟

5. What's so great about the water hole?
[ترجمه ترگمان]چه چیز بزرگی در مورد حفره آب هست؟
[ترجمه گوگل]در مورد سوراخ آب چه قدر؟

6. Overlooking a water hole in a secluded area of Tarangire National Park, this pool offers views of elephants and rare kudu antelopes against a backdrop of Africa's dramatic baobab trees.
[ترجمه ترگمان]این استخر در منطقه ای دورافتاده از پارک ملی Tarangire، یک گودال آب را ایجاد می کند، این استخر نظر فیل و شاخ بز کوهی نادر را در مقابل یک پس زمینه درخت بائوباب ها در آفریقا ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این استخر با مشرف به یک سوراخ آب در یک منطقه مجزا از پارک ملی Tarangire ارائه می دهد دیدگاه های فیل ها و نادر Kudu نهنگ در برابر پس زمینه درختان بابااب دراماتیک افریقا

7. I often started the evening at a favorite water hole where I hunkered down by the edge and made myself a fixture in the landscape.
[ترجمه ترگمان]من اغلب آن شب را در یک سوراخ آبی مورد علاقه شروع کردم که در آنجا کنار حاشیه نشست و خود را در چشم انداز جا به جا کردم
[ترجمه گوگل]من اغلب شب را در یک سوراخ آب مورد علاقه شروع کردم که در آن من توسط لبه پایین hunkered و ساخته شده خودم ثابت در چشم انداز

8. Problems in the water hole blasting were analyzed, and measures for improving water hole blasting effect were proposed.
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود در چاله آب مورد بررسی قرار گرفت و برای بهبود اثر انفجار حفره آب مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مشکلات در انفجار سوراخ آب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اقدامات لازم برای بهبود اثر انفجار در حفره های آب پیشنهاد شده است

9. Water hole, spillway sediment tunnel, put the diversion tunnel hole, mouth, etc.
[ترجمه ترگمان]گودال آب، تونل رسوب مجرای سرریز، سوراخ تونل انحرافی، دهان و غیره را قرار دهید
[ترجمه گوگل]سوراخ آب، تونل رسوب ریلی، سوراخ تونل انحرافی، دهان و غیره را قرار دهید

10. After the Kongdong reservoir water hole plate gate rebuild into a cone valve, the stilling basin, model test was conducted.
[ترجمه ترگمان]پس از ساخت دریچه مخزن آب سد Kongdong به یک دریچه مخروط، حوضچه آرام کننده، تست مدل انجام شد
[ترجمه گوگل]پس از احداث مخزن کاندونگ، سوراخ لوله آب به یک شیر مخروطی، حوضچه نشستن، آزمایش مدل انجام شد

11. The sooner we get to the water hole the sooner we can leave.
[ترجمه ترگمان]هر چه زودتر به حفره آب برسیم، هرچه زودتر از اینجا برویم
[ترجمه گوگل]هرچه زودتر ما به سوراخ آب می رسیم هرچه زودتر می توانیم ترک کنیم

12. An oryx cruised doggedly toward a water hole at a nearby tourist camp.
[ترجمه ترگمان]در یک اردوگاه توریستی در همان نزدیکی، یک غزال بزرگ به سمت سوراخ آب راه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]Oryx به شدت به سوی سوراخ آب در یک اردوگاه توریستی نزدیک متوسل شد

13. Runoff from the pool created this water hole, where warthogs come to wallow.
[ترجمه ترگمان]Runoff از استخر این گودال آب را ایجاد کرده، جایی که warthogs به آنجا می آیند
[ترجمه گوگل]رواناب از استخر ایجاد این سوراخ آب، جایی که جادوگران می روند

14. A routine trip to the water hole recently resulted in a life-or-death struggle for a pair of African elephants when they were ambushed by a hungry Nile crocodile (pictured).
[ترجمه ترگمان]یک سفر روتین به حفره آب، به تازگی در تلاش برای یک جفت فیل های آفریقایی بود که توسط یک تمساح آب نیل در کمین نشسته بودند (تصویر شده)
[ترجمه گوگل]یک سفر معمولی به سوراخ آب اخیرا منجر به مبارزه مرگ و میر برای یک جفت فیل آفریقایی شد که توسط یک تمساح گدیر نیل تمساح شد (تصویر)

15. The animals came down to the waterhole to drink.
[ترجمه ترگمان]حیوانات به سوی مرداب رفتند تا بنوشند
[ترجمه گوگل]حیوانات برای نوشیدن به حوزه آبریز رفتند

16. Swamp deer and grey langurs at a waterhole, a perfect site for a leopard ambush.
[ترجمه ترگمان]گوزن نر و گوزن خاکستری در waterhole، محل مناسبی برای کمین پلنگ است
[ترجمه گوگل]گوزن باتلاقی و langurs خاکستری در یک آبشار، یک سایت کامل برای کمین لئوپارد

17. Project waterhole has reinforced earlier theories that electric currents in the ionosphere cause the strange phenomenon of the Northern Lights.
[ترجمه ترگمان]waterhole پروژه قبلا نظریه های قبلی را مبنی بر اینکه جریان های الکتریکی در the موجب پدیده عجیب و غریب of شمالی می شوند، تقویت کرده است
[ترجمه گوگل]Waterhole پروژه نظریه های پیشین را تقویت کرده است که جریان های الکتریکی در یونوسفر موجب پدیده های عجیب و غریب نورهای شمالی می شود

18. Waterhole two, in January 198 was to have been a repeat performance.
[ترجمه ترگمان]waterhole دو، در ژانویه ۱۹۸ همچنان یک عملکرد تکراری بود
[ترجمه گوگل]Waterhole دو، در ژانویه 198 بود که یک عملکرد تکرار شده بود

19. When they reached the waterhole there was Joey asleep under a shady gumtree. Mother Kangaroo bounded over to him.
[ترجمه ترگمان]وقتی به مرداب رسیدند جویی زیر سایه درخت بید خوابیده بود مادر Kangaroo به او نزدیک شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها به آب چاله رسیدند، Joey در زیر یک سایه ی سایه خواب خوابید مادر کانگورو به او محدود شد

20. They headed towards the waterhole with Wombat holding onto Mother Kangaroo's tail and grumbling all the way.
[ترجمه ترگمان]به طرف مرداب رفتند که Wombat را در دست گرفته بود و در تمام راه غرغر می کرد
[ترجمه گوگل]آنها به سمت آبشار به سمت Wombat رفتند که در انتهای دم مادر کانگورو قرار داشت و همه چیز را به هم ریخت

21. Southwest direction along the waterhole to like the big dipper, streams, like snakes crawling like that bends, or hidden or now, see everything clearly.
[ترجمه ترگمان]جنوب غربی مسیر را به سوی مرداب، از نهرها و نهرها و نهرها و like مانند مارها که به خزیدن یا پنهان شدن یا پنهان شدن همه چیز را به وضوح ببینند
[ترجمه گوگل]جهت جنوب غربی در امتداد دره آبشار به مانند آبگیر بزرگ، جریان، مانند مارها خزنده مانند خم شدن، یا پنهان و یا در حال حاضر، همه چیز را به وضوح ببینید

22. But at this Namibian waterhole he found them interacting with each other as well as other species, including lions and elephants.
[ترجمه ترگمان]اما در این waterhole نامیبیا آن ها را در تعامل با یکدیگر و نیز گونه های دیگر از جمله شیر و فیل ها یافت
[ترجمه گوگل]اما در این کوه آبشار نامیبیا، او متوجه شد که آنها با همدیگر و همچنین گونه های دیگر، از جمله شیرها و فیل ها همکاری می کنند

23. Stallions usually only fight when in direct competition for a harem or a waterhole.
[ترجمه ترگمان]اسب ها معمولا فقط در رقابت مستقیم برای حرمسرا یا a می جنگند
[ترجمه گوگل]در هنگام رقابت مستقیم برای حرمسنجی و یا آبشار، میادین معمولا تنها با هم مبارزه می کنند

24. A unique camera angle an elephant's trunk approaching a waterhole in Zakouma National Park, Chad.
[ترجمه ترگمان]یک دوربین منحصر به فرد یک تنه یک فیل است که در حال نزدیک شدن به یک waterhole در پارک ملی Zakouma، چاد است
[ترجمه گوگل]یک زاویه دوربین منحصر به فرد تنه فیل که نزدیک به یک آبشار در پارک ملی Zakouma، چاد است

25. Just then Mother Kangaroo saw some men coming towards the waterhole carrying spears. They were hunting something for their dinner.
[ترجمه ترگمان]در این موقع، مادر Kangaroo دیده بود که چند نفر دارند به طرف مرداب که نیزه های حمل می کنند می آیند داشتند برای شام چیزی شکار می کردند
[ترجمه گوگل]درست بعد از آن مادر کانگورو شاهد بود که برخی از مردان در حال رفتن به کوه های آبشار به سر می برند آنها برای شام شکار می کردند

26. The face of the continent's northern stronghold of native culture is an Aboriginal teenager wearing a mask of mud while swimming in a waterhole.
[ترجمه ترگمان]چهره بخش شمالی فرهنگ بومی این قاره، یک نوجوان بومی است که ماسک گل به تن دارد در حالی که در یک waterhole شنا می کند
[ترجمه گوگل]چهره چرک شمالی شمال قومی از فرهنگ مادری، یک نوجوان بومی است که با ماسک گلدان در حال شنا در یک دره آبشار قرار دارد

27. Sit at the bar in the dry season and you can watch elephants and giraffe at the waterhole.
[ترجمه ترگمان]در فصل خشک در بار بنشینید و می توانید فیل ها و زرافه را در the تماشا کنید
[ترجمه گوگل]در فصل خشک در نوار بمانید و می توانید فیل ها و زرافه ها را در آبشار تماشا کنید

28. The next morning we had well expected to see the Lions enjoying their Hippo breakfast; however the waterhole was empty.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، ما به خوبی انتظار داشتیم که شیرها از صبحانه کرگدن لذت ببرند؛ با این حال، waterhole خالی بود
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد ما به خوبی انتظار داشتیم شیرها را با صبحانه Hippo بخوریم؛ با این حال، قطب آب خالی بود

پیشنهاد کاربران

گودال آب


کلمات دیگر: