1.
پاد آب،نفوذ ناپذیر توسط آب،آب بندی شده
2.
پاد آب،آب بندی شده
3. a watertight plan
نقشه ای که مو لای درزش نمی رود.
4. The roof has been made watertight.
[ترجمه ترگمان]سقف ضد آب شده است
[ترجمه گوگل]سقف ساخته شده است آب ناپذیر
5. Lucky for him, his alibi is watertight.
[ترجمه ترگمان]از خوش شانسی اون، عذرش
[ترجمه گوگل]خوش شانسی برای او، آلبیع او آبگیر است
6. The flask is completely watertight, even when laid on its side.
[ترجمه ترگمان]شیشه کاملا ضد آب است، حتی زمانی که کنار آن قرار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]فلاسک کاملا ضد آب است، حتی اگر در کنار آن گذاشته شود
7. The case has to be made watertight.
[ترجمه ترگمان]این مورد باید ضد آب شود
[ترجمه گوگل]این مورد باید ضد آب باشد
8. Unless the ban is watertight, EU laws will overturn it.
[ترجمه ترگمان]قوانین اتحادیه اروپا آن را لغو خواهند کرد مگر اینکه این تحریم ضد آب باشد
[ترجمه گوگل]به استثنای ممنوعیت آبگیر بودن، قوانین اتحادیه اروپا آن را لغو خواهد کرد
9. But the Basle convention fails to offer a watertight answer to the awkward question: which waste is hazardous?
[ترجمه ترگمان]اما کنوانسیون Basle در ارائه پاسخ ضد آب در پاسخ به این سوال نامناسب که هدر دادن آن خطرناک است، ناموفق بوده است
[ترجمه گوگل]اما کنوانسیون باسللی نتوانست پاسخی محرمانه به پرسش بی دست و پا ارائه دهد که زباله ها خطرناک هستند؟
10. On this framework they constructed an airand watertight chamber, with the curtain wall as one of its sides.
[ترجمه ترگمان]در این چارچوب آن ها یک اتاق ضد آب و ضد آب بنا کردند و دیوار پرده ای یکی از طرفین آن بود
[ترجمه گوگل]در این چارچوب، آنها یک محفظه ضد آب و هوائی با دیوار پرده را به عنوان یکی از دو طرف خود ساختند
11. A completely watertight one was obviously impossible; and it would also be sufficiently unusual to be suspicious.
[ترجمه ترگمان]کاملا غیر ممکن بود؛ و همچنین به اندازه کافی غیر معمول بود که بدگمان باشد
[ترجمه گوگل]یک آب کاملا یکنواخت کاملا غیرممکن بود؛ و همچنین به اندازه کافی غیر معمول است که مشکوک باشد
12. Or thaw it in cold water in its watertight wrapper for more rapid thawing.
[ترجمه ترگمان]یا آب سرد آب آن را آب یخ کرده بود تا ذوب شود
[ترجمه گوگل]یا آن را در آب سرد در قالب بسته بندی آبرسانی خود برای گرم شدن سریعتر خاموش کنید
13. The cameras had been stored in watertight containers.
[ترجمه ترگمان]دوربین ها در ظروف ضد آب نگهداری شده بودند
[ترجمه گوگل]دوربین ها در ظروف ضد آب ذخیره شده اند
14. They're doing some repairs on the church to make the roof more watertight.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلیسا تعمیرات انجام می دهند تا سقف را ضد آب کنند
[ترجمه گوگل]آنها انجام برخی از تعمیرات کلیسا را به ساختن سقف بیشتر آبگیر
15. The rules state that samples must be enclosed in two watertight containers.
[ترجمه ترگمان]این قانون بیان می کند که نمونه ها باید در دو کانتینر ضد آب محصور شوند
[ترجمه گوگل]قوانین بیان می کنند که نمونه ها باید در دو مخزن آبگیر محصور شوند