کلمه جو
صفحه اصلی

watertight


معنی : کیپ، مانع دخول اب
معانی دیگر : (مجازی) بی عیب، انکارناپذیر، تخطی ناپذیر، محکم، بی چون و چرا، مانع دخول آب، پاد آب، آب بندی شده، نفوذناپذیر، مجرای تنگ

انگلیسی به فارسی

مانع دخول اب، کیپ، مجرای تنگ


ضد آب، مانع دخول اب، کیپ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: watertightness (n.)
(1) تعریف: constructed so tightly that water cannot enter or leave.
متضاد: leaky

(2) تعریف: leaving no flaws, ambiguities, or possibilities for evasion.
متضاد: flawed

- a watertight plan
[ترجمه شاداب] طرح بی نقص
[ترجمه ترگمان] برنامه ضد آب
[ترجمه گوگل] یک طرح ضد آب

• waterproof; hermetical; cannot be refuted
a watertight container or door does not allow water to get into it or past it because it is tightly sealed.
if something such as a guarantee or plan is watertight, it has been put together very carefully, so that it deals with everything which it should deal with, and nobody can criticize it or argue about it.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ناتراوا - آببندی
[زمین شناسی] آببند-ناتراوا

مترادف و متضاد

کیپ (صفت)
tight, chock, watertight, chock-a-block, chock-full, well-set

مانع دخول اب (صفت)
watertight

جملات نمونه

1.
پاد آب،نفوذ ناپذیر توسط آب،آب بندی شده

2.
پاد آب،آب بندی شده

3. a watertight plan
نقشه ای که مو لای درزش نمی رود.

4. The roof has been made watertight.
[ترجمه ترگمان]سقف ضد آب شده است
[ترجمه گوگل]سقف ساخته شده است آب ناپذیر

5. Lucky for him, his alibi is watertight.
[ترجمه ترگمان]از خوش شانسی اون، عذرش
[ترجمه گوگل]خوش شانسی برای او، آلبیع او آبگیر است

6. The flask is completely watertight, even when laid on its side.
[ترجمه ترگمان]شیشه کاملا ضد آب است، حتی زمانی که کنار آن قرار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]فلاسک کاملا ضد آب است، حتی اگر در کنار آن گذاشته شود

7. The case has to be made watertight.
[ترجمه ترگمان]این مورد باید ضد آب شود
[ترجمه گوگل]این مورد باید ضد آب باشد

8. Unless the ban is watertight, EU laws will overturn it.
[ترجمه ترگمان]قوانین اتحادیه اروپا آن را لغو خواهند کرد مگر اینکه این تحریم ضد آب باشد
[ترجمه گوگل]به استثنای ممنوعیت آبگیر بودن، قوانین اتحادیه اروپا آن را لغو خواهد کرد

9. But the Basle convention fails to offer a watertight answer to the awkward question: which waste is hazardous?
[ترجمه ترگمان]اما کنوانسیون Basle در ارائه پاسخ ضد آب در پاسخ به این سوال نامناسب که هدر دادن آن خطرناک است، ناموفق بوده است
[ترجمه گوگل]اما کنوانسیون باسللی نتوانست پاسخی محرمانه به پرسش بی دست و پا ارائه دهد که زباله ها خطرناک هستند؟

10. On this framework they constructed an airand watertight chamber, with the curtain wall as one of its sides.
[ترجمه ترگمان]در این چارچوب آن ها یک اتاق ضد آب و ضد آب بنا کردند و دیوار پرده ای یکی از طرفین آن بود
[ترجمه گوگل]در این چارچوب، آنها یک محفظه ضد آب و هوائی با دیوار پرده را به عنوان یکی از دو طرف خود ساختند

11. A completely watertight one was obviously impossible; and it would also be sufficiently unusual to be suspicious.
[ترجمه ترگمان]کاملا غیر ممکن بود؛ و همچنین به اندازه کافی غیر معمول بود که بدگمان باشد
[ترجمه گوگل]یک آب کاملا یکنواخت کاملا غیرممکن بود؛ و همچنین به اندازه کافی غیر معمول است که مشکوک باشد

12. Or thaw it in cold water in its watertight wrapper for more rapid thawing.
[ترجمه ترگمان]یا آب سرد آب آن را آب یخ کرده بود تا ذوب شود
[ترجمه گوگل]یا آن را در آب سرد در قالب بسته بندی آبرسانی خود برای گرم شدن سریعتر خاموش کنید

13. The cameras had been stored in watertight containers.
[ترجمه ترگمان]دوربین ها در ظروف ضد آب نگهداری شده بودند
[ترجمه گوگل]دوربین ها در ظروف ضد آب ذخیره شده اند

14. They're doing some repairs on the church to make the roof more watertight.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلیسا تعمیرات انجام می دهند تا سقف را ضد آب کنند
[ترجمه گوگل]آنها انجام برخی از تعمیرات کلیسا را ​​به ساختن سقف بیشتر آبگیر

15. The rules state that samples must be enclosed in two watertight containers.
[ترجمه ترگمان]این قانون بیان می کند که نمونه ها باید در دو کانتینر ضد آب محصور شوند
[ترجمه گوگل]قوانین بیان می کنند که نمونه ها باید در دو مخزن آبگیر محصور شوند

A watertight plan.

نقشه‌ای که مو لای درزش نمی‌رود.


پیشنهاد کاربران

آب بند


بی عیب و نقص ، بی کم و کاستی ،
کامل و تمام عیار طراحی شده

Perfectly designed , without any flaws

مانع دخول آب ، کیپ

waterproof


Something that is watertight is perfectly designed and without any flaw.

watertight ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: ضدِآب
تعریف: ویژگی درها و اتصالات و قطعات و بخش هایی که از نفوذ آب به داخل و به بیرون جلوگیری می کنند


کلمات دیگر: