کلمه جو
صفحه اصلی

whelp


معنی : بچه، توله، بچهحیوان، توله سگ، بچه هرنوع حیوان گوشتخوار، توله زاییدن
معانی دیگر : (تحقیرآمیز) کودک، تخم جن، جوانک، بچه سگ، سگ توله، (شیر و پلنگ و خرس و گرگ و غیره) بچه، (چرخ دندانه دار یا زنجیر خور) دندانه، (معمولا جمع - چرخ چاه و دوار کشتی و غیره) تخته ی طولی، میله ی طولی، رجوع شود به: sprocket

انگلیسی به فارسی

توله، توله سگ، بچه هرنوع حیوان گوشتخوار، توله زاییدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a newborn or young offspring of any of certain mammals, such as dogs, bears, lions, or seals.

(2) تعریف: (informal) a boy or child, esp. an annoying or impudent one.

- I'm tired of putting up with back-talk from that little whelp!
[ترجمه ترگمان] خسته شدم از اینکه دوباره با این توله کوچولوها حرف بزنم!
[ترجمه گوگل] من از پشت سر گذاشتن از آن کمکی خسته شده ام خسته شده ام!
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: whelps, whelping, whelped
• : تعریف: to give birth to one or more whelps.

• young offspring of some mammals (i.e. dogs, bears, lion, etc.); ill-mannered child
give birth to whelps, bring forth (offensive when said of a woman)

مترادف و متضاد

بچه (اسم)
native, fellow, baby, child, kid, infant, chick, cub, bairn, chicken, brood, calf, chit, whelp

توله (اسم)
cub, whelp, yelper

بچهحیوان (اسم)
cub, whelp

توله سگ (اسم)
whelp, pup, puppy

بچه هر نوع حیوان گوشتخوار (اسم)
whelp

توله زاییدن (فعل)
cub, whelp, pup

جملات نمونه

1. Shall a traitor's whelp get the better of us?
[ترجمه ترگمان]آیا این حیوان درنده خائن از ما بهتر خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا یک دروغ خیانتکار بهتر از ماست؟

2. She let out a soft whelp as she closed her eyes then popped them open and stared mutely into the berries.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی چشمانش را بست و چشمانش را بست، آن ها را باز کرد و بی صدا به توت خیره شد
[ترجمه گوگل]او چشمان بسته را باز کرد و سپس چشم هایش را باز کرد و بی سر و صدا به توت ها نگاه کرد

3. My dog slipped its whelps.
[ترجمه ترگمان]سگ من بچه شیران آن را از دست داد
[ترجمه گوگل]سگ من تختخوابش را تکان داد

4. A bull, finding a lion's whelp asleep, gore him to death with his horn.
[ترجمه ترگمان]یک گاو که توله lion را در خواب می بیند با شاخ او را به مرگ می زند
[ترجمه گوگل]یک گاو نر، پیدا کردن یک دروغ شیر در خواب، او را به مرگ با شاخ خود را

5. Rothschild : ( dying ) Insolent whelp ! Think you've outwitted me?
[ترجمه ترگمان]عجب توله whelp! فکر می کنی من رو فریب دادی؟
[ترجمه گوگل]روتچیلد (در حال مرگ) غفلت آمیز! فکر می کنی که من را غرق کرده ای؟

6. Whenever Laccolith Whelp becomes blocked, you may have it deal damage equal to its power to target creature.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که Laccolith whelp مسدود می شود، ممکن است آن آسیب برابر با قدرت آن برای هدف قرار دادن موجود باشد
[ترجمه گوگل]هر زمان که Laccolith Whelp مسدود می شود، شما ممکن است آن را آسیب زدگی برابر با قدرت خود را برای هدف موجود است

7. An Azure Whelp pet now drops from the blue dragon kin in Azshara.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک حیوون خونگی azure از the اژدهای آبی در Azshara می افته
[ترجمه گوگل]حیوانات حیوانات وحشی لاورو از آقاهه اژدها آبی در Azshara از بین می رود

8. This whelp is the only person she loves!
[ترجمه ترگمان]این توله کوچولو تنها کسی است که او دوست دارد!
[ترجمه گوگل]این کمک تنها کسی است که او را دوست دارد!

9. Please inspect S 001 the ear whelp quantity is not correct.
[ترجمه ترگمان]لطفا S را بررسی کنید که مقدار whelp صحیح نیست
[ترجمه گوگل]لطفا بررسی کنید S 001 مقدار گوش صحیح نیست

10. If you do, Laccolith Whelp deals no combat damage this turn. They don't feed; they stoke.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنی، Laccolith Whelp هیچ صدمه ای به این طرف و آن طرف نمی زند آن ها غذا نمی خورند
[ترجمه گوگل]اگر شما انجام دهید، Laccolith Whelp هیچ خسارت وارده به این مرحله نزده است آنها تغذیه نمی کنند آنها می کشند

11. Mr. Harthou wondered why the whelp looked so ill.
[ترجمه ترگمان]آقای Harthou متحیر بود که چرا این پسرک این قدر مریض به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]آقای هارتو تعجب می کند که چرا این سرویس بسیار بیمار است

12. Give bairn his will, and a whelp his fill, and none of these two will thrive.
[ترجمه ترگمان]او اراده و اراده خود را به ما بدهید و این بچه را تنها بگذارید و هیچ یک از این دو نفر زنده نخواهند ماند
[ترجمه گوگل]اراده خود را به او ببخشید و او را پر کنید و هیچ کدام از اینها رشد نخواهند کرد

13. To give birth to ( whelps or a whelp ).
[ترجمه ترگمان]برای این که بچه را به دنیا بیاوریم - (whelps یا توله توله)
[ترجمه گوگل]برای تولد (whelps یا whelp)

14. The dog stays home to whelp and raises her puppy.
[ترجمه ترگمان]سگ در خانه می ماند و توله خود را بالا می برد و توله خود را بالا می برد
[ترجمه گوگل]سگ به خانه می آید و به توله سگ خود کمک می کند

15. Why does spermatozoon add egg meeting whelp cub?
[ترجمه ترگمان]چرا این توله تخم سگ را با توله توله پرورش می دهد؟
[ترجمه گوگل]چرا spermatozoon تخم مرغ ملاقات ملاقات می کند؟

That gypsy woman and her whelps used to steal fruit from our garden.

آن زن کولی و توله‌هایش میوه‌های باغ ما را می‌دزدیدند.


پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
زاییدن توله در سگ


کلمات دیگر: