کلمه جو
صفحه اصلی

wavering


معنی : تردید، مردد

انگلیسی به فارسی

تکان دادن، تردید، مردد


انگلیسی به انگلیسی

• vacillant, not certain in objective or action
hesitation; vacillation; fluctuation

مترادف و متضاد

تردید (اسم)
wavering, hesitance, indecision, doubt, hesitancy, uncertainty, vibration, query, suspicion, skepticism, dubiety, shilly-shally, irresolution, qualm, scruple, vibratility

مردد (صفت)
acatalectic, hesitant, wavering, hesitating, uncertain, unsure, half-hearted, irresolute, unready, vacillatory

جملات نمونه

1. the wavering light of the candle
نور لرزان شمع

2. He tried to stiffen his wavering soldiers.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد سربازان لرزان خود را خشک کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد سربازان تندرو خود را سفت کند

3. Shareholders who were wavering met the directors.
[ترجمه ترگمان]کسی که در حال تردید با مدیران ملاقات کرده بود
[ترجمه گوگل]سهامدارانی که مبهوت بودند مدیران را دیدند

4. While we were wavering, somebody else bought the house.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما مردد بودیم، یکی دیگه خونه رو خریده
[ترجمه گوگل]در حالیکه ما در حال تکان دادن بودیم، کسی خانه را خریداری کرد

5. The man was asking, grammar wavering.
[ترجمه ترگمان]مرد پرسید: کتاب دستور زبان؟
[ترجمه گوگل]مرد پرسید، گرامر وحشتناک است

6. She's wavering between buying a house in the city or moving away.
[ترجمه ترگمان]او بین خریدن یک خانه در شهر تردید دارد یا از آنجا دور می شود
[ترجمه گوگل]او بین خرید یک خانه در شهر و یا حرکت به دور است

7. I put my hand on the wavering cyclic grip between my knees.
[ترجمه ترگمان]دستم را روی زانوهایم گذاشتم
[ترجمه گوگل]دستم را روی زانوهایم قرار دادم

8. The gently wavering fronds of a willow tree.
[ترجمه ترگمان]خوشه های آرام یک درخت بید
[ترجمه گوگل]برگهای براق وحشی یک درخت بید

9. If you are enslaved by laziness, irresolution, wavering, negative behaviors and timidity, luck will abandon you. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]اگر شما به خاطر تنبلی، تردید، دودلی، رفتارهای منفی و timidity اسیر شده اید، شانس شما را ترک خواهد کرد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]اگر شما توسط غرور، بی حوصلگی، تکان دادن، رفتارهای منفی و ترسو به بردگی برسید، شانس شما را رها خواهد کرد دکتر T P Chia

10. This seemed the best way to draw the wavering states away from Washington and consolidate Southern power.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید این بهترین راه برای جلب کردن ایالات مردد از واشنگتن و تحکیم قدرت جنوب باشد
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسید بهترین راه برای جلب دولت های تکان دهنده از واشنگتن و تقویت قدرت جنوبی است

11. Tree branches met high overhead, creating a wavering green canopy through which sunlight fell in shadows and coins of light.
[ترجمه ترگمان]شاخه های درخت بالای سرمان به هم برخورد کردند و یک سایبان سبز لرزان ایجاد کردند که نور خورشید از میان آن ها به سایه و سکه نور می افتاد
[ترجمه گوگل]شاخه های درخت با سربالایی بالا سر و کار داشتند، ایجاد یک کاناپه سبز تند و زننده که از طریق آن نور خورشید در سایه ها و سکه های نور سقوط کرد

12. Then Henry saw something else, a wavering light that wobbled and dipped behind one of the shattered windows.
[ترجمه ترگمان]بعد، هنری چیزی دیگر دید، نوری لرزان که در پشت یکی از پنجره های شکسته فرو رفت
[ترجمه گوگل]سپس هنری چیز دیگری را دید، یک نور ماندگار که در پشت یکی از پنجره های شکسته آویزان شد و درهم ریخت

13. Boiotia itself was wavering, knowing that there was a strong current of opinion among the Peloponnesians in favour of defending only their peninsula.
[ترجمه ترگمان]از خود بی خود شده بود، زیرا می دانست که عقیده قوی در میان the در مورد دفاع از شبه جزیره واقع شده است
[ترجمه گوگل]خود Boiotia ترسید، دانستن این است که جریان قوی در میان Peloponnesians در حمایت از تنها شبه جزیره خود را وجود دارد

14. The rest of the democrats are wavering between supporting Yeltsin and Yavlinsky.
[ترجمه ترگمان]بقیه دموکرات ها بین حمایت از یلتسین و Yavlinsky مردد هستند
[ترجمه گوگل]بقیه دموکرات ها بین حمایت از یلتسین و یوالینسکی تردید دارند

15. We're not wavering from that position.
[ترجمه ترگمان]ما از این موقعیت مطمئن نیستیم
[ترجمه گوگل]ما از این موضع تکان نمی خوریم

پیشنهاد کاربران

ارتعاش

متزلزل شدن، مردّد شدن


کلمات دیگر: