کلمه جو
صفحه اصلی

wetness


معنی : تری، نمداری
معانی دیگر : نمداری، تری

انگلیسی به فارسی

نمداری، تری


رطوبت، تری، نمداری


انگلیسی به انگلیسی

• moisture, dampness

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تری

مترادف و متضاد

تری (اسم)
wet, humidity, wetness

نمداری (اسم)
wetness

جملات نمونه

1. Anti-perspirants stop wetness, deodorants stop odour.
[ترجمه ترگمان]آنتی - perspirants، رطوبت را متوقف کن و بو را متوقف کن
[ترجمه گوگل]ضد عرق مرطوب را متوقف می کند، دئودورانت ها بو را متوقف می کنند

2. He tasted warm wetness on his tongue and touched his lip and took away a bloodied finger.
[ترجمه ترگمان]او خیسی گرم روی زبانش را چشید و لب خونی او را لمس کرد و انگشتش را به کناری کشید
[ترجمه گوگل]او رطوبت گرم را روی زبانش طعم داد و لبش را لمس کرد و یک انگشت خونین را گرفت

3. She allowed him more, her own wetness making the entry smooth, no pain involved, only pleasure.
[ترجمه ترگمان]او بیش از اندازه به او اجازه داده بود که ورودی را صاف نگه دارد، هیچ دردی هم در کار نبود، فقط لذت
[ترجمه گوگل]او اجازه داد او را بیشتر، مرطوب خود را ایجاد ورود صاف، بدون درد درگیر، تنها لذت بردن

4. I forgot my wetness, my dripping jeans, the soggy waterlogged ground.
[ترجمه ترگمان]wetness را فراموش کردم، شلوار جینم بر روی زمین خیس خیس
[ترجمه گوگل]من رطوبت من، شلوار جارو کشیدن من، زمین غرق خاکستری را فراموش کرده ام

5. He shut the gate behind Willie and the wetness from the top splashed into his face.
[ترجمه ترگمان]او دروازه را پشت دست و ویلی بست و خیسی آن را روی صورتش پاشید
[ترجمه گوگل]او درب دروازه ویلی را بسته است و رطوبت از بالا به چهره اش چسبیده است

6. Another key contributing factor is the warmth and wetness of skin.
[ترجمه ترگمان]یک عامل مهم دیگر، گرما و رطوبت پوست است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عوامل مهم، گرما و رطوبت پوست است

7. The wetness of his tongue as it slipped over them made Kate arch her back with delight.
[ترجمه ترگمان]خیسی زبانش را همچنان که بر آن ها می خزید باعث شد که کیت با خوشحالی او را باز کند
[ترجمه گوگل]رطوبت زبان او، همانطور که روی آن افتاد، کیت را با لذتش آرام کرد

8. Discussed are some methods for measuring the wetness of water drop - containing air.
[ترجمه ترگمان]روش هایی برای اندازه گیری رطوبت هوا - که حاوی هوا هستند را مورد بحث قرار دادند
[ترجمه گوگل]برخی از روش های اندازه گیری رطوبت هوا حاوی قطره آب مورد بحث قرار گرفته است

9. Grain protein content of wetness management was highest, that of water layer management was lowest.
[ترجمه ترگمان]محتوای پروتیین دانه از مدیریت wetness بالاترین بود، که مدیریت لایه آب در پایین ترین سطح قرار داشت
[ترجمه گوگل]محتوای پروتئین دانه در مدیریت رطوبتی بیشترین بود و مدیریت لایه های آب پایین تر بود

10. I imagined that feeling the wetness on the bottom of my feet made me a poet.
[ترجمه ترگمان]تصور کردم که حس می کنم خیسی روی پایم یک شاعر برایم ساخته بود
[ترجمه گوگل]من تصور کردم که احساس رطوبت در پایین پا من باعث شده من یک شاعر

11. He confirmed the wetness of the swimming trunks.
[ترجمه ترگمان]او خیسی چمدان های swimming را تایید کرد
[ترجمه گوگل]او رطوبت تنه ها را تایید کرد

12. At the other end of the wetness scale, planet GJ 1214b, which orbits a red dwarf star, may be almost entirely water.
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر لایه wetness، سیاره gj ۱۲۱۴ b که در مدار یک ستاره کوتوله قرمز قرار دارد، ممکن است تقریبا به طور کامل آب باشد
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر مقیاس رطوبت، سیاره GJ 1214b، که ستارگان کوتوله ای را پشت سر می گذارد، تقریبا به طور کامل آب می باشد

13. Moreover, The measured wetness can provide useful data for improving and optimizing design of turbine passage.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، رطوبت اندازه گیری شده می تواند داده های مفید برای بهبود و بهینه سازی طراحی مسیر توربین را فراهم کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مرطوب اندازه گیری می تواند داده های مفید برای بهبود و بهینه سازی طراحی عبور از توربین فراهم می کند

14. The reheat cycle benefits from reduced wetness in the turbine exhaust, but presents an increased capital outlay in terms of reheater pipe-work to, from and within the boiler.
[ترجمه ترگمان]چرخه reheat از رطوبت کم شده در اگزوز توربین سود می برد، اما هزینه سرمایه افزایش یافته را از نظر لوله reheater - کار به داخل دیگ بخار و درون دیگ بخار ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]چرخه گرمایش از رطوبت در اگزوز توربین سود می برد، اما هزینه های سرمایه ای افزایش یافته را از لحاظ کار لوله های گرمایشی به داخل و از داخل دیگ بخار افزایش می دهد

15. Depending on the presence of soil moisture, they are absent from very dry ground and vary in structure according to wetness.
[ترجمه ترگمان]بسته به وجود رطوبت خاک، آن ها از زمین بسیار خشک نیستند و در ساختار با توجه به رطوبت تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]بسته به حضور رطوبت خاک، آنها از زمین بسیار خشک و در ساختار بر اساس مرطوب متفاوت نیستند


کلمات دیگر: