کلمه جو
صفحه اصلی

wet nurse


معنی : دایه، دایگی
معانی دیگر : مرضعه، مادر رضاعی، دایگی کردن، پرستاری کردن

انگلیسی به فارسی

دایه، دایگی (کردن)، پرستاری کردن


دایه، دایگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a woman who suckles another's baby.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wet-nurses, wet-nursing, wet-nursed
(1) تعریف: to suckle (another's baby).

(2) تعریف: to give excessive or unremitting care to.

- She wet-nurses her grown son by washing his clothes every week.
[ترجمه ترگمان] او هر هفته پسر بزرگش را با شستن لباس هایش خیس می کرد
[ترجمه گوگل] او با پریدن لباس هایش هر هفته، پرورش می دهد

• nurse hired to breast-feed a baby; breast-feed
in former times, a wet-nurse was a woman who was paid to feed another woman's baby with her breast milk.

مترادف و متضاد

دایه (اسم)
nurse, dry-nurse, wet nurse, nursemaid

دایگی (اسم)
wet nurse

جملات نمونه

1. It proved impossible to find enough wet nurses for the thousands of babies left at the hospital.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن پرستاران به اندازه کافی برای هزاران نوزاد در بیمارستان غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]برای هزاران نفر از نوزادانی که در بیمارستان بستری شدند، پرستاران به اندازه کافی مرطوب پیدا نشد

2. Most of these babies, put out to wet nurses, failed to survive infancy.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این کودکان که پرستارها بودند، نتوانستند از کودکی جان سالم به در ببرند
[ترجمه گوگل]اکثر این نوزادان، به پرستاران مرطوب منتقل می شوند، در دوران کودکی زنده ماندند

3. She had to engage a wet nurse because she could not nurse the child herself.
[ترجمه ترگمان]او مجبور شد یک پرستار خیس را استخدام کند چون نمی توانست خودش پرستار بچه را پرستاری کند
[ترجمه گوگل]او مجبور بود که یک پرستار مرطوب را درگیر کند، زیرا او نمیتواند فرزند خود را پرورش دهد

4. A housemaid, especially a wet nurse, in India and the Far East.
[ترجمه ترگمان]یک کلفت، به خصوص پرستار تر، در هند و خاور دور
[ترجمه گوگل]خانه دار، به ویژه یک پرستار مرطوب، در هند و شرق دور

5. She had a wet nurse for the infant.
[ترجمه ترگمان]دایه بچه را در آغوش داشت
[ترجمه گوگل]او یک پرستار مرطوب برای نوزاد داشت

6. When the wet nurse came on board, It'struggled and twisted.
[ترجمه ترگمان]وقتی پرستار خیسش به عرشه آمد، تقلا کرد و پیچ خورد
[ترجمه گوگل]هنگامی که پرستار مرطوب بر روی هیئت مدیره وارد می شود، آن را از بین می برد و پیچیده می شود

7. Finally, her old wet nurse got the story out of her.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، دایه پیر داستان را از او بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در نهایت، پرستار مرطوب قدیمی او این داستان را از او دریافت کرد

8. Mammy:Acting like a wet nurse to them low-down poor white trash instead of being here eating her supper.
[ترجمه ترگمان]مامی به جای اینکه شام بخورد، مثل یک پرستار خیس عرق کرده بود
[ترجمه گوگل]مامان مثل یک پرستار مرطوب به آنها می اندیشد و آنها را به جای شستن او می خورند

9. Woman is unrivaled as a wet nurse.
[ترجمه ترگمان]زن به عنوان پرستار خیس، بی نظیر است
[ترجمه گوگل]زن به عنوان یک پرستار مرطوب بی نظیر است

10. My aunt works as a wet nurse.
[ترجمه ترگمان]خاله ام به عنوان یه پرستار خیس کار می کنه
[ترجمه گوگل]عمه من به عنوان یک پرستار مرطوب کار می کند

11. The lion was found in a tomb at Saqqara in northern Egypt belonging to Maia, wet nurse to Tutankhamun, who was buried in about 1430 BC.
[ترجمه ترگمان]شیر در مقبره ای در شمال مصر متعلق به Maia، پرستار wet to که در حدود ۱۴۳۰ قبل از میلاد مسیح به خاک سپرده شده بود پیدا شد
[ترجمه گوگل]شیر در یک آرامگاه ساقره در شمال مصر متعلق به میا، پرستار مرطوب به توتانکامون، که در حدود 1430 پیش از میلاد مسیح دفن شده بود، یافت شد

12. Stannis furrowed his brow. " I was told that the wet nurse was this man Craster's wife. "
[ترجمه ترگمان]Stannis ابروهایش را درهم کشید و گفت: \" به من گفتند که دایه خانه زن این مرد بود \"
[ترجمه گوگل]استانیس چهره اش را خرد کرد 'به من گفته شد که پرستار مرده این مرد کراستر همسر بود '

پیشنهاد کاربران

یعنی دایه
پرستاری و زنی که به نوزاد و بچه ای غیر از بچه خودش شیر میده و پول در ازاش میگیره


کلمات دیگر: