کلمه جو
صفحه اصلی

symmetrically


با قرینه

انگلیسی به فارسی

متقارن


انگلیسی به انگلیسی

• in a symmetrical manner, in a balanced manner, proportionally

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] به طور متقارن

جملات نمونه

1. The south garden at Sissinghurst was composed symmetrically.
[ترجمه ترگمان]باغ جنوبی در Sissinghurst به طور متقارن تنظیم شده بود
[ترجمه گوگل]باغ جنوبی در Sissinghurst به صورت متقارن تشکیل شده است

2. Did the makers shape them symmetrically for aesthetic reasons?
[ترجمه ترگمان]آیا سازندگان آن ها را به دلایل زیبایی شناختی به یکدیگر شکل داده اند؟
[ترجمه گوگل]آیا سازندگان به طور متقارن به دلایل زیباشناسی شکل می دادند؟

3. If the rings do not align symmetrically, look for a mark on either bridle.
[ترجمه ترگمان]اگر این حلقه ها به طور قرینه با هم قرار نگیرند، دنبال علامتی از ده نه اسب می گردند
[ترجمه گوگل]اگر حلقه ها به طور متقارن هماهنگ نباشند، یک علامت را بر روی هر یک از گره ها جستجو کنید

4. The ocean floor was the tape slowly and symmetrically drifting away from either side of the ridge.
[ترجمه ترگمان]کف اقیانوس آرام و قرینه یکدیگر بود
[ترجمه گوگل]کف اقیانوس نوار به آرامی و به طور متقارن از هر دو طرف خط ریل عبور می کند

5. Like the east, this gable is symmetrically composed round a central still figure, but the construction is otherwise extremely different.
[ترجمه ترگمان]مانند شرق، این نما به طور متقارن حول یک شکل ثابت مرکزی تشکیل شده است، اما ساخت وساز در غیر این صورت بسیار متفاوت است
[ترجمه گوگل]مانند شرق، این گامبه به صورت متقارن شکل گرفته است که یک شکل مرکزی هنوز وجود دارد، اما ساخت و ساز در غیر این صورت بسیار متفاوت است

6. In Chapter III, nonlinear dynamic buckling of symmetrically laminated truncated composite shallow spherical shells under uniform triangular pulse is investigated.
[ترجمه ترگمان]در فصل سوم، کمانش دینامیکی غیر خطی با استفاده از پوسته استوانه ای تک استوانه ای تک استوانه ای کامپوزیتی تحت پالس مثلثی شکل، مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در فصل سوم، پوسته غیرخطی پوینت پوسته کروی کم عمق کامپوزیتی لایه ای لایه ای تحت پالس مثلثی یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است

7. And so that energy goes out radially, symmetrically, isotropically in all directions, and so it's very easy.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین انرژی به صورت شعاعی و به طور متقارن در همه جهات حرکت می کند، و بنابراین بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب انرژی در همه جهات به صورت شعاعی، متقارن، و از نظر ظاهری در همه جهات جریان دارد و بنابراین بسیار آسان است

8. Tighten the four screws symmetrically and evenly to maintain the even sealing for the instrument.
[ترجمه ترگمان]چهار پیچ را به طور قرینه و به طور مساوی محکم کنید تا حتی آب بندی ابزار را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]چهار مهر و موم را به صورت متقارن و یکنواخت ببندید تا مهر و موم را حتی برای دستگاه حفظ کنید

9. Slantwise circulation of disturbance as excited by symmetrically unstable basic flows has changed the ambient field so that the symmetrical instability keeps evolving.
[ترجمه ترگمان]گردش slantwise اختلال به عنوان هیجان ناشی از جریان های اصلی ناپایدار، میدان محیط را تغییر داده است به طوری که ناپایداری متقارن در حال تحول است
[ترجمه گوگل]گردش ناشی از اختلال که به وسیله جریانهای پایه متناوب ناپایدار هیجان زده شده، زمینه محیط را تغییر داده است به طوری که بی ثباتی متقارن در حال تکامل است

10. For symmetrically charged particles, the external electric field does not change the symmetry of the initial charge distribution as the coagulation time increases.
[ترجمه ترگمان]برای ذرات باردار متقارن، میدان الکتریکی خارجی تقارن توزیع بار اولیه را با افزایش زمان انعقاد خون تغییر نمی دهد
[ترجمه گوگل]برای ذرات متقارن شارژ، میدان الکتریکی خارجی تقارن توزیع اولیه اولیه را تغییر نمی دهد به عنوان زمان انعقاد افزایش می یابد

11. Multiple tumors are usually symmetrically distributed and have a predilection for the midareas of the face, particularly the nasolabial folds, nose, forehead, and preauricular regions.
[ترجمه ترگمان]تومورهای چندگانه معمولا به طور قرینه توزیع شده بوده و تمایل بیشتری به the صورت دارند، به خصوص لایه های nasolabial، بینی، پیشانی و مناطق preauricular
[ترجمه گوگل]تومورهای چندگانه معمولا توزیع شده به صورت متقارن هستند و برای میانارزی چهره، به ویژه شکافهای بینی، بینی، پیشانی و مناطق پیشآرایشی، تمایل دارند

12. Symmetrical logo are formed symmetrically form the left and right angle creating a mirror effect therefore, what you will be seeing on the left will be identical with the right.
[ترجمه ترگمان]لوگوی symmetrical به طور متقارن شکل چپ و راست ایجاد یک اثر آینه را شکل می دهد، بنابراین چیزی که در سمت چپ می بینید دقیقا با سمت راست است
[ترجمه گوگل]آرم متقارن به شکل متقارن شکل می گیرد که زاویه سمت چپ و راست ایجاد یک اثر آینه را داشته باشد، بنابراین آنچه که در سمت چپ دیده می شود با سمت راست یکسان خواهد بود

13. Typical MRI shows areas of increased T2/FLAIR signal symmetrically surrounding the aqueduct, the 3rd ventricle and medial thalami.
[ترجمه ترگمان]MRI نشان می دهد که نواحی of T۲ \/ flair به طور متقارن حول آبراهه، بطن سوم و thalami میانی را احاطه کرده اند
[ترجمه گوگل]MRI نمونه ای از ناحیه ای از افزایش سیگنال T2 / FLAIR را نشان می دهد که به طور متقارن در اطراف آبشار، بطن سوم و تالامال Medial قرار گرفته است

14. Four large circles symmetrically arranged, a saw - tooth pattern of triangles on the neck, like a forest.
[ترجمه ترگمان]چهار حلقه بزرگ به طور قرینه یکدیگر را چیده بودند، یک الگوی دندان دیده شده از مثلث ها روی گردنش، مثل یک جنگل
[ترجمه گوگل]چهار حلقه بزرگ متقارن مرتب شده اند، الگوی مثلثی مثلثی بر گردن مانند یک جنگل است

پیشنهاد کاربران

در صورتی که بار یا شکل و. . د اشتیم معنی تقارن میده ( عمران )

به معنی همزمان هم هست


کلمات دیگر: