کلمه جو
صفحه اصلی

synchronic


معنی : هم زمان، همگاه، هموقت
معانی دیگر : رجوع شود به: synchronous، synchronous : همگاه

انگلیسی به فارسی

( synchronous =)همگاه، همزمان، هموقت


همزمان، هم زمان، همگاه، هموقت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to language features, social values, or the like at a given time without reference to past causes or examples. (Cf. diachronic.)

(2) تعریف: synchronous.

• of or pertaining to the study of language or other phenomena from a certain time period without reference to past history or causes; occurring at the same time, synchronous

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] همزمان

مترادف و متضاد

هم زمان (صفت)
concurrent, simultaneous, synchronous, contemporary, contemporaneous, synchronic, isochronous, isochronal

همگاه (صفت)
synchronous, synchronic

هموقت (صفت)
synchronous, synchronic

جملات نمونه

1. Tredell's analysis is perhaps too synchronic, suggesting that the various modes of literary theory coexist, whether easily or uneasily.
[ترجمه ترگمان]تحلیل Tredell شاید بیش از حد امکان پذیر باشد، و نشان می دهد که حالت های مختلف نظریه ادبی با یکدیگر هم زیستی دارند، چه به راحتی و چه با اضطراب
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل Tredell شاید هماهنگ باشد، که نشان می دهد که حالت های مختلف نظریه ادبی، هم به آسانی و هم ناخوشایند است

2. Again, this change, like synchronic variation between dialects, is a social, as well as a linguistic, fact.
[ترجمه ترگمان]باز هم این تغییر، مانند تغییر synchronic بین گویش های، اجتماعی و زبانی است
[ترجمه گوگل]باز هم این تغییر، مانند تنوع همزمان بین لهجه ها، یک واقعیت اجتماعی و همچنین یک زبان زبانی است

3. In order to satisfy the special requirement of synchronic serial communication protocol between multiplexor and synchronic data terminal, we design the special communication chip with CPLD.
[ترجمه ترگمان]به منظور ارضای نیاز خاص پروتکل ارتباط سریال synchronic بین multiplexor and و synchronic، ما یک تراشه ارتباطی ویژه را با CPLD طراحی می کنیم
[ترجمه گوگل]برای پاسخگویی به نیاز خاص پروتکل ارتباطی سریال همزمان بین چندگانه و ترمینال داده synchronic، ما تراشه ارتباطی ویژه با CPLD طراحی می کنیم

4. It was stressed that the synchronic study is fully justified as it can draw on controllable material for investigation but no rigid theoretical barrier is erected to separate diachronic study.
[ترجمه ترگمان]تاکید شده است که مطالعه synchronic به طور کامل توجیه شده است چون می تواند مواد قابل کنترل را برای بررسی داشته باشد اما هیچ مانع نظری سخت برای مطالعه diachronic مجزا ایجاد نشده است
[ترجمه گوگل]تأکید شد که مطالعه هم زمان به طور کامل توجیه شده است زیرا می تواند بر روی مواد کنترل شده برای تحقیق استفاده شود اما هیچ مانعی نظری سفت و سخت برای جداسازی مطالعات تشریحی ایجاد نشده است

5. Synchronic linguistics is the study of language at a certain point of time.
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی synchronic مطالعه زبان در یک نقطه خاص از زمان است
[ترجمه گوگل]زبان شناسی Synchronic مطالعه زبان در یک نقطه خاصی از زمان است

6. Synchronic linguistics: the term synchronic linguistics refers to the study of variation in language in different places and among different groups at a given point in time.
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی synchronic: واژه زبان شناسی synchronic به مطالعه تنوع زبان در مکان های مختلف و در میان گروه های مختلف در یک نقطه داده شده اشاره دارد
[ترجمه گوگل]زبان شناسی Synchrology اصطلاح synchrology زبان شناسی اشاره به مطالعه تنوع زبان در مکان های مختلف و در میان گروه های مختلف در یک نقطه معینی در زمان است

7. The distinctions between synchronic state and diachronic state as well as between synchronic linguistics and diachronic linguistics are still controversial nowadays.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین دولت synchronic و دولت diachronic و نیز بین زبان شناسی synchronic و زبان شناسی diachronic امروزه هنوز بحث برانگیز است
[ترجمه گوگل]تمایز بین وضعیت همگروهی و وضعیت تشریحی و همچنین بین زبانشناسی همزمان و زبانشناسی تشریحی هنوز هم بحث برانگیز است

8. What is synchronic reality? To what concrete or abstract elements of language can the mane be applied ?
[ترجمه ترگمان]واقعیت synchronic چیست؟ به چه عناصر انتزاعی و انتزاعی زبان می تواند استفاده شود؟
[ترجمه گوگل]واقعیت هم زمان چیست؟ به چه عناصر بنیادی یا انتزاعی زبان می تواند به کار برده شود؟

9. The synchronic closure system can solve this problem.
[ترجمه ترگمان]سیستم بسته بودن synchronic می تواند این مشکل را حل کند
[ترجمه گوگل]سیستم بسته شدن همزمان می تواند این مشکل را حل کند

10. First, it stressed that the synchronic study of language is fully justified as it can draw on complete and controllable material for investigation.
[ترجمه ترگمان]اول، تاکید کرد که مطالعه موردی زبان به طور کامل توجیه شده است چون می تواند مواد کامل و قابل کنترل را برای بررسی به دست آورد
[ترجمه گوگل]اولا، تأکید کرد که مطالعه ی همزمان از زبان به طور کامل توجیه شده است زیرا می تواند بر روی مواد کامل و قابل کنترل برای تحقیق استفاده شود

11. Of or relating to the synchronic typological comparison of languages.
[ترجمه ترگمان]و یا مربوط به مقایسه languages typological languages
[ترجمه گوگل]از یا مربوط به مقایسه تطبیقی ​​زبانهای همزمان

12. The changes of the endogenous phytohormone content of synchronic materials at different developmental stages in somatic embryogenesis were measured by HPLC in Dimocarpus longan Lour. cv. Honghezi.
[ترجمه ترگمان]تغییرات محتوای phytohormone درونی مواد synchronic در مراحل مختلف رشد در embryogenesis جسمی با HPLC در Dimocarpus longan اندازه گیری شدند CV Honghezi
[ترجمه گوگل]تغییرات محتوای فیتو هورمون درون زیستی مواد همزمان در مراحل مختلف رشد در جنین زودرس جنینی با استفاده از HPLC در دیموکارپوس لانگ لور اندازه گیری شد رزومه Honghezi

13. Synchronic and Diachronic Perspectives on the Grammar of Sinitic Languages, ed. by Yunji Wu, 1-3 Guangzhou: Jinan University Press.
[ترجمه ترگمان]synchronic و Diachronic، در دستور زبان Grammar زبان های Sinitic، اد by وو، ۱ - ۳ Guangzhou: انتشارات دانشگاه Jinan
[ترجمه گوگل]دیدگاه های Synchronic و Diachronic در گرامر زبان های Sinitic، ویرایش توسط یونجی وو، 1-3 انتشارات دانشگاه گوانگژو جینان

14. Based on the difference between synchronic and diachronic phenomena proposed by Ferdinand de Saussure, this paper is an attempt of interpreting the nature of human consciousness in terms of time.
[ترجمه ترگمان]براساس تفاوت میان پدیده synchronic و diachronic که توسط فردیناند دو سوسور مطرح شده است، این مقاله تلاشی برای تفسیر طبیعت آگاهی انسان از نظر زمان است
[ترجمه گوگل]بر اساس تفاوت بین پدیده های همزمان و دیهارونی پیشنهاد شده توسط فردیناند دو سوسور، این مقاله تلاشی برای تفسیر ماهیت آگاهی انسان از لحاظ زمان است


کلمات دیگر: