کلمه جو
صفحه اصلی

tactlessness

انگلیسی به انگلیسی

• lack of tact, lack of diplomacy, social ineptness

جملات نمونه

1. His tactlessness showed that he had completely misread the situation.
[ترجمه ترگمان]tactlessness نشان می داد که در این موقعیت دچار اشتباه شده
[ترجمه گوگل]بی تفاوتی او نشان داد که او این وضعیت را کاملا نادرست خواند

2. Mrs Hardie hurried to make up for her tactlessness by asking her guest about his holiday.
[ترجمه ترگمان]خانم Hardie با عجله از مهمان خود در مورد تعطیلات خود با او صحبت کرد
[ترجمه گوگل]خانم هاردی با پرسیدن مهمان خود در مورد تعطیلات خود، برای تکان دادن او، عجله کرد

3. He was hardened to Teresa Darrell's tactlessness.
[ترجمه ترگمان]او سخت به tactlessness Teresa Darrell شده بود
[ترجمه گوگل]او به بی تفاوتی ترازا دررل سخت شده بود

4. Thinking this was because of the old woman's tactlessness, her husband just smiled.
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به این موضوع به خاطر the پیرزن بود، شوهرش فقط لبخند زد
[ترجمه گوگل]فکرش را بکنید به این دلیل که بیسواد بودن زن قدیمی، شوهرش فقط لبخند زد

5. Everybody flinched at his tactlessness, but he went on regardless.
[ترجمه ترگمان]همه به tactlessness خود پیچیدند، اما بی آن که حرفی بزند ادامه داد
[ترجمه گوگل]همه از بیقراری او سرگردان شدند، اما او بدون در نظر داشت

6. She was gentle with her friends, and her outrage at their tactlessness did not show.
[ترجمه ترگمان]او با دوستانش مهربان بود، و از خشم او در tactlessness چیزی نشان نمی داد
[ترجمه گوگل]او با دوستانش آرام بود و خشم و غضبش از بیقراری آنها نشان نداد

7. Asking á lamo these questions was, as I soon learned, a sign of my tactlessness.
[ترجمه ترگمان]همین که از یکی از این سوا لاتی می پرسم، به زودی دریافتم که اثری از tactlessness نیست
[ترجمه گوگل]این سوالات به لامو پاسخ داد، همانطور که من به زودی آموختم، نشانه ای از بی ثباتی من است

پیشنهاد کاربران

بی تدبیری

بی درایت


کلمات دیگر: