کلمه جو
صفحه اصلی

ragnarok


(اسطوره ی نورس) پایان جهان، جهان تباهی

انگلیسی به فارسی

(اسطوره‌ی نورس) پایان جهان، جهان تباهی


راگناروک


انگلیسی به انگلیسی

• (norse mythology) ultimate destruction of gods following a battle against the forces of evil

جملات نمونه

1. They are also the main power who fight with gods of Norse in "Ragnarok".
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین قدرت اصلی هستند که با خدایان of در \"Ragnarok\" مبارزه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین قدرت اصلی هستند که با خدایان Norse در 'Ragnarok' مبارزه می کنند

2. A monster living in the Spaceship Ragnarok. Very violent in nature, it.
[ترجمه ترگمان] یه هیولا توی \"spaceship ragnarok\" زندگی میکنه در طبیعت خشن و خشن است
[ترجمه گوگل]یک هیولا که در Ragnarok سفینه فضایی زندگی می کند بسیار خشن در طبیعت، آن

3. She controls the world of darkness, her evil armies are going to fight the Gods in "Ragnarok".
[ترجمه ترگمان]او دنیای تاریکی را کنترل می کند، ارتش های شیطانی او قرار است در \"Ragnarok\" با خدایان مبارزه کنند
[ترجمه گوگل]او دنیای تاریکی را کنترل می کند، ارتش های شیطانی خود را در مبارزه با خدایان در Ragnarok می گیرند

4. That is why the "Ragnarok"will bring the destruction to the world.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که \"Ragnarok\" نابودی جهان را به ارمغان خواهد آورد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که 'Ragnarok' نابودی را به جهان می کشد

5. One thing that differentiates Ragnarok from other MMORPGs is the job system—the selection of a character type (out of many complex categorizations) is called a "job" in RO.
[ترجمه ترگمان]یک چیز که Ragnarok را از دیگر MMORPGs متمایز می کند، سیستم شغلی است - انتخاب نوع شخصیتی (خارج از بسیاری از categorizations پیچیده)در RO نامیده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از چیزهایی که Ragnarok را از دیگر MMORPG ها متمایز می کند، سیستم کاری است: انتخاب یک نوع شخصیت (از بسیاری از طبقه بندی های پیچیده)، 'کار' در RO نامیده می شود

6. One day, the castle will be eroded away by Midgard Serpent, and that is the start of "Ragnarok".
[ترجمه ترگمان]یک روز، این قلعه با مار Midgard نابود خواهد شد و این آغاز \"Ragnarok\" است
[ترجمه گوگل]یک روز، قلعه توسط Midgard Serpent خراب خواهد شد و این شروع Ragnarok است

7. After that, he saw a vision of "Ragnarok", he knew that one day there must be a great war, and no one can survived in that disaster.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، او تصویری از \"Ragnarok\" را دید، او می دانست که یک روز باید یک جنگ بزرگ باشد، و هیچ کس نمی تواند در آن فاجعه جان سالم به در ببرد
[ترجمه گوگل]پس از آن او دید از 'Ragnarok' را دید، او می دانست که یک روز باید یک جنگ بزرگ باشد، و هیچ کس نمی تواند در آن فاجعه جان سالم به در برود

8. And he killed Odin who is the top of Gods in "Ragnarok".
[ترجمه ترگمان]و he را کشت که در راس خدایان \"Ragnarok\" قرار دارد
[ترجمه گوگل]و او را اودین کشته است که بالای خدایان در Ragnarok است

9. The Ragnarok Online Zeny restructuring of General Motors, for example, is comfortably ahead of schedule.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، تغییر ساختار آنلاین Ragnarok جنرال موتورز به راحتی از برنامه زمانبندی پیش می رود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بازسازی Ragnarok Online Zeny از جنرال موتورز، به راحتی پیش از برنامه ریزی شده است

10. Paralleling the rooms in Lively, Ragnarok has a series of maps upon which the action evolves.
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن اتاق ها در لیولی ها، Ragnarok مجموعه ای از نقشه هایی را دارد که این اقدام در آن تکامل می یابد
[ترجمه گوگل]Ragnarok با همکاری اتاق های Lively، دارای مجموعه ای از نقشه هایی است که بر اساس آن اقدامات تکامل یافته است

11. But in "Ragnarok" he would kill that monster for sure, but he also will be killed by his venom as well.
[ترجمه ترگمان]اما در \"Ragnarok\" او این هیولا را به طور حتم می کشد، اما او نیز با زهر خود نیز کشته خواهد شد
[ترجمه گوگل]اما در 'Ragnarok' او این هیولا را برای اطمینان کشته خواهد شد، اما او نیز توسط زهر خود را کشته خواهد شد

12. Mr Healy predicts that he will end up as a ragnarok zeny failed president, and "possibly the least popular of the modern era".
[ترجمه ترگمان]آقای هیلی پیش بینی می کند که او به عنوان یک رئیس جمهور شکست خورده به پایان خواهد رسید و \"احتمالا بهترین دوران مدرن\" است
[ترجمه گوگل]آقای هلی پیش بینی می کند که او به عنوان یک رنجارو زنی رئیس جمهور شکست خورده و 'احتمالا کمترین محبوب عصر مدرن' را به پایان خواهد رساند

13. Not so, insists a source in the palace, who blames an overzealous government for the spurt of Cheap Ragnarok Zeny arrests.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک منبع در کاخ اصرار دارد که یک دولت افراط گرا را مقصر افزایش ناگهانی دستگیری Ragnarok Zeny مقصر می داند
[ترجمه گوگل]نه، اصرار دارد منبع در کاخ، که دولت دولت بیش از حد را برای سرنگونی دستگیری Ragnarok Zeny ارزان سرزنش می کند

14. Independent voters are having second thoughts. And his policies are less popular than he is buy Ragnarok Online Zeny . Support for his health-care reforms has slipped from 57% to 49% since April.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان مستقل دارای افکار دیگری هستند و سیاست های او نسبت به خرید Ragnarok آنلاین بسیار محبوب هستند حمایت از اصلاحات مراقبت های بهداشتی وی از ماه آوریل از ۵۷ درصد به ۴۹ درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان مستقل در حال انداختن افکار دوم هستند و سیاست های او کمتر محبوب است از او خرید Ragnarok آنلاین Zeny حمایت از اصلاحات مراقبت های بهداشتی از ماه آوریل از 57 درصد به 49 درصد کاهش یافته است

پیشنهاد کاربران

جنگی باستانی که توسط لوکی ( خدای شرارت ) برپا می شود که در این جنگ اودین کشته میشود

خدایان در حال جنگ با شیطان



پایان ازگارد

جنگ باستانی پایان جهان


کلمات دیگر: