کلمه جو
صفحه اصلی

sacked

انگلیسی به انگلیسی

• ravaged, that has been robbed and destroyed by force and violence, pillaged

جملات نمونه

1. He was sacked for computer misuse.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر سو استفاده کامپیوتری اخراج شد
[ترجمه گوگل]او برای سوءاستفاده کامپیوتر سوءاستفاده شد

2. Nanjing city was sacked by Japanese aggressors.
[ترجمه ترگمان]شهر نانجینگ توسط مهاجمان ژاپنی اخراج شد
[ترجمه گوگل]شهر نانجینگ توسط متجاوزان ژاپنی بازداشت شد

3. Management decided the office was overmanned and sacked three junior typists.
[ترجمه ترگمان]مدیریت به این نتیجه رسید که این دفتر اخراج شده و سه دانشجوی سال سوم را اخراج کرده است
[ترجمه گوگل]مدیران تصمیم گرفتند که دفتر مأموریتش را انجام دهد و سه مدرس مدرن را اخراج کرد

4. Speculation is rife that he will be sacked.
[ترجمه ترگمان]احتکار شایع است که او اخراج خواهد شد
[ترجمه گوگل]گمانه زنی های فراوانی است که او را اخراج خواهد کرد

5. Earlier today the Prime Minister sacked 18 government officials for corruption.
[ترجمه ترگمان]پیش تر نخست وزیر ۱۸ مقام دولتی را به اتهام فساد اخراج کرد
[ترجمه گوگل]اوایل امروز نخست وزیر 18 تن از مقامات دولتی را برای فساد اخراج کرد

6. The head lecturer was sacked for seducing female students.
[ترجمه ترگمان]سخنران برای اغوای دانشجویان زن اخراج شد
[ترجمه گوگل]سخنران ریاست برای اخراج دانش آموزان دختر بازداشت شد

7. She was sacked last year for gross misconduct.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته او بخاطر رفتار ناشایست اخراج شد
[ترجمه گوگل]او سال گذشته به دلیل سوء رفتارهای شدید از زندان آزاد شد

8. She sacked him out of sheer malice.
[ترجمه ترگمان]او عمدا او را اخراج کرد
[ترجمه گوگل]او او را از شر بدرفتاری اخراج کرد

9. She was sacked for demanding Saturdays off.
[ترجمه ترگمان]به خاطر تقاضای روزه ای شنبه اخراج شده بود
[ترجمه گوگل]او برای خواستار شنبه ها خاموش شد

10. A number of churches were sacked and sacrilegious acts committed.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کلیساها غارت و هتک حرمت شده اند
[ترجمه گوگل]تعدادی از کلیساها برکنار شدند و عملیات مقدس انجام شد

11. The club have sacked their coach.
[ترجمه ترگمان]این باشگاه مربی آن ها را اخراج کرده است
[ترجمه گوگل]باشگاه مربی خود را برکنار کرده است

12. The sacked workers were in defiant mood as they entered the tribunal.
[ترجمه ترگمان]کارگران اخراج شده در حالی که وارد دادگاه می شدند در حالت defiant بودند
[ترجمه گوگل]کارکنان گمنام در حال وارد شدن به دادگاه بودند

13. She's been sacked, and rightly so.
[ترجمه ترگمان]او اخراج شده است، درست به همین دلیل
[ترجمه گوگل]او بازداشت شده است، و به همین ترتیب

14. The invaders sacked every village they passed on their route.
[ترجمه ترگمان]مهاجمان هر روستا را که از راه خود می گذشتند، غارت می کردند
[ترجمه گوگل]مهاجمان هر روستایی را که در مسیر خود گذراندند، اخراج کردند

15. He's been sacked but, with all that time he took off, he had it coming really.
[ترجمه ترگمان]اون اخراج شده، اما با وجود این همه مدت که اون فرار کرده بود، اون واقعا این کار رو می کرد
[ترجمه گوگل]او اخراج شده است، اما با تمام آن زمان او برداشته شد، او آن را واقعا آمده است

پیشنهاد کاربران

اخراج ئشدن

اخراجی

اخراج شدن از محل کار یا مدرسه


کلمات دیگر: