کلمه جو
صفحه اصلی

tactfully

انگلیسی به انگلیسی

• in a tactful manner, in a diplomatic manner

جملات نمونه

1. to handle a problem tactfully
با ملاحظه کاری به مسئله ای رسیدگی کردن

2. Alex tactfully refrained from further comment.
[ترجمه ترگمان]الکس با احتیاط از حرف بیشتر خودداری کرد
[ترجمه گوگل]الکس به طفلی از نظرات بیشتر خودداری کرد

3. She tactfully discouraged their uninvited guests from staying longer.
[ترجمه ترگمان]او با زیرکی مهمانان ناخوانده خود را از ماندن دلسرد کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه از مهمانان ناخوشایند خود مانع از ماندن طولانی تر است

4. He stopped, uncertain how to put the question tactfully.
[ترجمه ترگمان]او مکث کرد، نمی دانست چطور این سوال را مودبانه مطرح کند
[ترجمه گوگل]او متوقف شد، مشخص نیست که چگونه این سوال را باطل می کند

5. She put it very tactfully.
[ترجمه ترگمان]آن را بسیار زیرکانه گذاشت
[ترجمه گوگل]او این را بسیار باهوش کرد

6. She tactfully skirted around the subject of money.
[ترجمه ترگمان]او با زیرکی تمام موضوع پول را دور زد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه در مورد موضوع پول نقل مکان کرد

7. The advice wasn't very tactfully worded.
[ترجمه ترگمان]این توصیه بسیار مودبانه نبود
[ترجمه گوگل]این مشاوره خیلی زرنگ نیست

8. I tactfully suggested he should see a doctor.
[ترجمه ترگمان]با زیرکی پیشنهاد کردم که دکتر را ببیند
[ترجمه گوگل]من تاکتیکی پیشنهاد دادم که او یک دکتر را ببیند

9. The declaration was carefully/cleverly/tactfully, etc. phrased.
[ترجمه ترگمان]اعلامیه به دقت \/ زیرکانه \/ مدبرانه و غیره نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]اعلامیه به دقت / هوشمندانه / با طرز تفکر و غیره بیان شده است

10. You dealt with an awkward situation very tactfully.
[ترجمه ترگمان]تو با یه وضعیت ناجور سر و کار داشتی خیلی زیرکانه بود
[ترجمه گوگل]شما با شرایط بسیار ناخوشایندی برخورد کردید

11. He tactfully looked the other way and did not pause in his stride.
[ترجمه ترگمان]او با زیرکی به طرف دیگر نگاه کرد و به راه خود ادامه نداد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه به شیوه دیگر نگاه کرد و در گام خود را متوقف نکرد

12. He then proceeded tactfully to admonish the theorists of botany in order to protect the practitioners of gardening.
[ترجمه ترگمان]سپس با نزاکت شروع به اندرز دادن the گیاه شناسی به منظور حفاظت از حرفه ای باغبانی کرد
[ترجمه گوگل]سپس به منظور محافظت از تمرینکنندگان باغبانی، به طور متناوب اقدام کرد تا نظریه پردازان گیاه شناسی را متقاعد کند

13. His hairdresser had said tactfully that short back and sides was no longer an unquestioned good thing.
[ترجمه ترگمان]آرایشگر با کمال نزاکت به او گفته بود که پشت و دو طرف دیگر یک چیز بی چون و چرا نیست
[ترجمه گوگل]آرایشگر او گفته بود که به طرز وحشیانه ای می گوید که کوتاهی پشت و طرف دیگر چیز خوبی نیست

14. Tactfully, we avoid direct eye contact.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما از ارتباط چشمی مستقیم اجتناب می کنیم
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم، از تماس مستقیم با چشم جلوگیری می کنیم

پیشنهاد کاربران

با درایت، متدبرانه

به شکل مدبرانه ای

مردم دارانه، مبادی آداب، با نزاکت

زیرکانه


کلمات دیگر: