کلمه جو
صفحه اصلی

tactically

انگلیسی به فارسی

تاکتیکی


انگلیسی به انگلیسی

• from a tactical standpoint

جملات نمونه

1. The electorate is astute enough to vote tactically against the Government.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به اندازه کافی زیرک هستند که به طور تاکتیکی علیه دولت رای دهند
[ترجمه گوگل]رای دهندگان به اندازه کافی محکم به رای دادن تاکتیکی علیه دولت است

2. At the time, it was tactically the right thing to do.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، کار مناسبی برای انجام دادن نبود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، از نظر تاکتیکی کار درستی بود

3. She felt she had been tactically outwitted, and she hated him for it.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که او سرش کلاه گذاشته و از او بدش می آمد
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که او تاکتیکی بوده است و او از او متنفر بود

4. Both tactically and technically the All Ireland champions were a huge disappointment.
[ترجمه ترگمان]در واقع از نظر فنی هر دو قهرم آن قهرمان ایرلند بسیار نا امید کننده بودند
[ترجمه گوگل]هر دو تاکتیک و فنی، قهرمان همه ی ایرلند، یک ناامیدی بزرگ بود

5. Both were well-disposed to the players, focused and tactically steady.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها به خوبی نسبت به بازیکنان علاقه مند بودند، متمرکز و به طور تاکتیکی ثابت
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها به بازیکنان خوب تعلق دارند، متمرکز و تاکتیکی پایدار هستند

6. The enemy was tactically superior.
[ترجمه ترگمان]دشمن از نظر عملیاتی قوی بود
[ترجمه گوگل]دشمن تاکتیکی برتر بود

7. The tactically useful province is still firmly in the rebels'hands.
[ترجمه ترگمان]این استان به لحاظ تاکتیکی هنوز در دست شورشیان است
[ترجمه گوگل]استان تاکتیکی مفید است که هنوز هم در شورشیان استوار است

8. They are tactically a clever team as well.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور تاکتیکی تیم باهوشی هستند
[ترجمه گوگل]آنها تاکتیکی تیم هوشمندانه هستند

9. Tactically, urban combat is primarily a small unit infantry intensive operation.
[ترجمه ترگمان]امروزه، نبرد شهری در درجه اول یک عملیات فشرده پیاده نظام است
[ترجمه گوگل]از نظر تاکتیکی، جنگ شهری عمدتا عملیات فشرده عملیات پیاده نظام است

10. Strategically we should despise all our enemies, but tactically we should take them all seriously.
[ترجمه ترگمان]ما باید از همه دشمنان ما تنفر داشته باشیم، اما عملیاتی که باید جدی تلقی کنیم
[ترجمه گوگل]به لحاظ استراتژیک باید همه دشمنانمان را نفی کنیم، اما تاکتیکی باید همه آنها را جدی بگیریم

11. Not only is he tactically astute in the offensive third though, he can also track back runners and has a never-say-die attitude which has led some in Spain to compare him favourably to Wayne Rooney.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نه تنها از نظر تاکتیکی در حمله سوم از نظر تاکتیکی زیرک است، اما او همچنین می تواند runners را پی گیری کند و یک نگرش never نداشته باشد که برخی را در اسپانیا رهبری کرده تا او را با وین رونی مقایسه کند
[ترجمه گوگل]او نه تنها از لحاظ تاکتیکی در سومین تهاجمی استحکام دارد، بلکه می تواند پیروان دونده را نیز پیگیری کند و نگرش های هرگز نگفته است که برخی از آنها در اسپانیا به راحتی او را به وین رونی مقایسه می کنند

12. Better to figure this out, at least tactically, before he had his team rush in.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که افرادش به داخل هجوم بیاورند بهتر بود که این مساله را حل و فصل کنند
[ترجمه گوگل]بهتر است این کار را حداقل تاکتیکی انجام دهید، قبل از اینکه عجله کنید

13. The Marseille team we faced were very well-prepared tactically, with a coach like Raymond Goethals who was very similar to Arrigo Sacchi.
[ترجمه ترگمان]تیم مارسی که ما با آن روبرو شدیم از نظر تاکتیکی بسیار مناسب و با یک مربی مانند ریموند Goethals که بسیار شبیه به \"Arrigo Sacchi\" بود
[ترجمه گوگل]تیم مارسی تیم ما با تاکتیک بسیار خوبی آماده بود، با یک مربی مانند ریموند گوتالز که بسیار شبیه آرریگو ساچی بود

14. Tactically, we must take all difficulties seriously.
[ترجمه ترگمان]عملا، ما باید همه مشکلات رو جدی بگیریم
[ترجمه گوگل]از نظر تاکتیکی، ما باید همه مشکلات را جدی بگیریم

15. Strategically we despise difficulties and tactically we take them seriously.
[ترجمه ترگمان]اما ما از مشکلات و عملیاتی که آن ها را جدی تلقی می کنیم نفرت داریم
[ترجمه گوگل]از لحاظ استراتژیک ما مشکلات را از بین می بریم و با تاکتیکی آنها را جدی می گیریم


کلمات دیگر: