کلمه جو
صفحه اصلی

raffia


(گیاه شناسی) رافیا (نخل بومی ماداگاسکار به نام raphia ruffia)، یکجورنخل درماداگاسکار، رافیا، الیاف رافیا

انگلیسی به فارسی

یکجورنخل درماداگاسکار،رافیا،الیاف رافیا


رافیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a type of palm native to Madagascar, or the fiber harvested from its leafstalks, used for rope, basketweaving, and the like.

(2) تعریف: any similar or related palm used for fiber, or any similar fiber.

• species of palm tree; fiber from this palm tree (used in basket weaving and other arts and crafts)
raffia is a fibre made from palm leaves. it is used to make mats and baskets.

جملات نمونه

1. At the bottom of a handbag or raffia shopper.
[ترجمه ترگمان]در پایین یک کیف دستی و یا خریدار raffia
[ترجمه گوگل]در پایین یک کیف دستی یا روپیه خریدار

2. Tie in place with raffia, leaving the bud exposed.
[ترجمه ترگمان]با raffia به جای خود ببندید و جوانه را در معرض دید قرار دهید
[ترجمه گوگل]بافتنی را با ریفی مخلوط کنید، جوانه را در معرض قرار دهید

3. Carefully cut the raffia free once new top growth indicates a successful graft.
[ترجمه ترگمان]زمانی که رشد بالا جدید نشان دهنده یک پیوند موفقیت آمیز باشد، به دقت the را برید
[ترجمه گوگل]ریفیای آزاد را با دقت برش بزنید هنگامی که رشد جدید جدید نشان دهنده پیوند موفقیت آمیز است

4. That pleasing equilibrium between man, raffia, mud or whatever, does of course still prevail in various parts of the world.
[ترجمه ترگمان]تعادل مطبوعی که بین انسان، raffia، گل و یا هر چیز دیگر وجود دارد، هنوز در قسمت های مختلف دنیا رواج دارد
[ترجمه گوگل]این تعادل خوشایند بین انسان، ریفی، گل و یا هر چیز دیگر، البته در نقاط مختلف جهان نیز حاکم است

5. Bind with raffia and wax in the usual way.
[ترجمه ترگمان]با raffia و موم توی راه معمولی
[ترجمه گوگل]با روش ریفی و موم با روش معمولی مرتبط شوید

6. Island craftsmen make everything from leather goods and raffia to local pottery and beautiful hand-made jewellery using the famous Majorcan pearls.
[ترجمه ترگمان]صنعتگران جزیره همه چیز را از کالاهای چرمی و raffia به سفالینه محلی و جواهرات با دستی زیبا می سازند که از مروارید معروف Majorcan استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]هنرمندان جزیره همه چیز را از کالاهای چرمی و ریفی به سفال محلی و زیبا جواهرات دست ساز ساخته شده با استفاده از مروارید مشهور Majorcan می سازند

7. Some embroidered tablecloths or made raffia mats.
[ترجمه ترگمان]برخی رومیزی های گلدوزی شده یا mats raffia می ساختند
[ترجمه گوگل]برخی از سفره های سفارشی یا تشک های رفیعی ساخته شده است

8. Wrap with moss held in place with clear polythene tied either side with raffia or tape.
[ترجمه ترگمان]Wrap با خزه پوشیده شده در جای خود با polythene صاف که دارای دو طرف با نوار یا نوار است
[ترجمه گوگل]بسته شدن با قارچ در محل با پلی اتیلن روشن با هر دو طرف با ریفی یا نوار متصل می شود

9. Shakily Ruth stepped out of the car, reaching for her raffia shoulder-bag in the back seat.
[ترجمه ترگمان]از کنار ماشین پیاده شد و دستش را دراز کرد
[ترجمه گوگل]شاکیلی روث از ماشین بیرون رفت و به کیسه شانه رفیعی او در صندلی عقب رسید

10. We also had looms and were taught weaving, basketwork and raffia.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین بافندگی و بافندگی و basketwork و raffia داشتیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین بافته شده بودیم و بافتنی، بافندگی و ریفی آموزش داده شدیم

11. Often she stopped on the way to get him a plastic bag of Milo, tied shut with raffia string, a straw poking through.
[ترجمه ترگمان]اغلب به راه می افتاد تا یک کیسه پلاستیکی از مایلو را که با نخ بسته بسته شده بود به او بدهد
[ترجمه گوگل]اغلب او در راه متوقف شد تا او یک کیسه پلاستیکی Milo را بگیرد که با رشته ریفی بسته شده و یک کاه را از بین می برد

12. The products are very much inline with Lin's environmentally friendly approach to business, one that in recent years has led her to use fish skin and raffia as replacements for leather.
[ترجمه ترگمان]این محصولات با رویکرد سازگار با محیط زیست لین در ارتباط هستند، فردی که در سال های اخیر او را به استفاده از پوست ماهی و raffia به عنوان جایگزین برای چرم هدایت کرده است
[ترجمه گوگل]این محصولات بسیار متناسب با رویکرد سازگار با محیط زیست Lin به کسب و کار است، که در سال های اخیر باعث شده است که او از پوست ماهی و ریفی به عنوان جایگزین برای چرم استفاده کند

13. Anggy Haif, an Eco-Couture designer from Cameroon, has worked for 10 years with natural fibers including raffia, tree bark and wild seeds collected in the forest.
[ترجمه ترگمان]Anggy Haif، یک طراح Eco از کامرون، به مدت ۱۰ سال با الیاف طبیعی از جمله raffia، پوست درخت و دانه های وحشی که در جنگل جمع آوری شده اند، کار کرده است
[ترجمه گوگل]Anggy Haif، طراح Eco-Couture از کامرون، برای 10 سال با الیاف طبیعی از جمله رافیه، پوست درخت و دانه های وحشی جمع آوری شده در جنگل کار کرده است

14. Then there's brown paper, which looks stunning tied up with ribbon (recycled from an old present or bouquet of flowers preferably) or raffia.
[ترجمه ترگمان]سپس یک کاغذ قهوه ای که با روبان بسته می شود (بازیافت شده از یک هدیه قدیمی یا دسته گل ترجیحا)یا raffia
[ترجمه گوگل]سپس کاغذ قهوه ای است که به نظر می رسد خیره کننده با روبان گره خورده است (ترجیح داده شده از یک موجود قدیمی یا گل دسته ای از گل ها) یا ریفی


کلمات دیگر: