کلمه جو
صفحه اصلی

taco


(خوراک مکزیکی: نان پیچیده به دور گوشت خرد کرده و پخته و کاهو و غیره) تاکو، ساندویچ، نان ساجی

انگلیسی به فارسی

ساندویچ، نان ساجی


تاکو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: tacos
• : تعریف: a Mexican dish consisting of a folded tortilla with a filling, as of meat or cheese.

• fold or bend a wheel in the middle so that it takes the form of a saddle shape (in cycling)
fried corn tortilla that is folded and filled with meat or other fillings; person of mexican descent (derogatory slang)

جملات نمونه

1. I'll have the burrito and taco combo, please.
[ترجمه ترگمان] من \"بوریتو\" و \"تاکو\" می زنم، لطفا
[ترجمه گوگل]من دسته کوچک موسیقی جاز را دوست دارم، لطفا

2. I could really go for a taco right now.
[ترجمه ..] من واقعاً می توانم همین حالا سراغ تاکو بروم.
[ترجمه ترگمان] الان واقعا می تونم برم یه ساندویچ بخورم
[ترجمه گوگل]من واقعا می توانم در حال حاضر برای TACO بروید

3. The beauty of the Taco Loco is that it is like a large taco salad without all that pesky lettuce.
[ترجمه ترگمان]زیبایی تاکو Loco به این معنی است که یک ساندویچ ذرت بزرگ بدون تمام آن lettuce pesky وجود دارد
[ترجمه گوگل]زیبایی Taco Loco این است که مانند یک سالاد بزرگ تاکو بدون همه کاهو مزاحم است

4. Taco Bell: The burritos and fajitas are among the easiest foods to eat on the fly.
[ترجمه ترگمان]تاکو قرمز: burritos و fajitas از آسان ترین غذاها برای خوردن روی مگس هستند
[ترجمه گوگل]Taco Bell Burritos و fajitas یکی از ساده ترین غذاها برای خوردن در پرواز هستند

5. In November, a 34-store Taco Bell franchisee in California filed for bankruptcy.
[ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر، یک - ۳۴ franchisee در کالیفرنیا به خاطر ورشکستگی درخواست ورشکستگی کرد
[ترجمه گوگل]در ماه نوامبر، یک franchisee Taco Bell 34 شرکت در کالیفرنیا ورشکست شد

6. Sushi restaurants that cater to techies and tony taco bars overflow at lunchtime.
[ترجمه ترگمان]رستوران های \"سوشی\" که غذای techies و تاکو (تونی)را در زمان ناهار صرف می کنند
[ترجمه گوگل]رستوران های سوشی که به تکنسین ها و رستوران های Tony Taco تهیه می شوند، در ناهار شبانه سرازیر می شوند

7. Add the taco seasoning mix and the water, stir well and simmer for 20min.
[ترجمه ترگمان]تاکو و آب را اضافه کنید، به خوبی حرکت کنید و به مدت ۲۰ دقیقه آرام بگیرید
[ترجمه گوگل]مخلوط آب طوقی و آب را اضافه کنید، هم بزنید و 20 دقیقه بجوشانید

8. Carefully stir the taco sauce, salt and pepper, oregano and olive oil into the fish.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط، تاکو، فلفل و فلفل، اورگان و روغن زیتون را به داخل ماهی حرکت دهید
[ترجمه گوگل]سس تاکو، نمک و فلفل، روغن زیتون و روغن زیتون را به صورت ماهیانه بشویید

9. Drain off any fat. Add the taco seasoning mix and the water, stir well and simmer for 20min.
[ترجمه ترگمان]هر نوع چربی را تخلیه کنید تاکو و آب را اضافه کنید، به خوبی حرکت کنید و به مدت ۲۰ دقیقه آرام بگیرید
[ترجمه گوگل]هر چربی را از بین ببرید مخلوط آب طوقی و آب را اضافه کنید، هم بزنید و 20 دقیقه بجوشانید

10. Add the chopped tomatoes, the taco seasoning mix and the stock.
[ترجمه ترگمان]گوجه فرنگی خرد شده، تاکو و فروشگاه ها را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن گوجه فرنگی خرد شده، مخلوط فصلی تاکو و سهام

11. Programmer Ted Dziuba suggests an alternative to traditional program that he called "Taco Bell Programming. "
[ترجمه ترگمان]\"تد Dziuba\" (تد Dziuba)یک جایگزین برای برنامه سنتی که او \"تاکو بل\" می خواند را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]برنامه نویس تد Dziuba پیشنهاد جایگزین برای برنامه سنتی است که او به نام 'Taco Bell برنامه نویسی '

12. I used a "Buy 1 Chicken Soft Taco Get 1 Free" coupon last Wednesday for dinner. The chicken taco was small, but fat.
[ترجمه ترگمان]من برای شام چهارشنبه گذشته از یک مرغ \"بخر\" و \"۱\" استفاده کردم تاکو مرغ کوچک بود، اما چاق بود
[ترجمه گوگل]من برای خرید شام یک کوپن 'فروش 1 مرغ نرم تاکو کوپه 1 رایگان' استفاده کردم taco مرغ کوچک بود، اما چربی بود

13. You can cook meat (such as meatloaf or taco meat) and oatmeal, bake bread, and make casseroles and soup in them.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید گوشت را (مثل meatloaf و ذرت)و بلغور جو دو سر، پخت نان و درست کردن گوشت و سوپ در آن ها بپزید
[ترجمه گوگل]شما می توانید گوشت (مانند گوشت گوشت گوساله و یا تاکو) و بلغور جو دوسر، پخت نان، و کاسل و سوپ در آنها را

14. She's eaten 43 tacos in 11 minutes to claim victory in the World Champion Chicken Taco Eating Contest.
[ترجمه ترگمان]او در ۱۱ دقیقه چهل و پنج ساندویچ سوسیس خورده و ادعا می کند که در مسابقه \"جوجه مرغ Taco\" برنده پیروزی شده است
[ترجمه گوگل]او در 11 دقیقه 43 تکو خورده است تا پیروزی خود را در مسابقات قهرمانی جهان قحطی تاکو به دست آورد

15. Like your favorite hole-in-the-wall taco place – these hefty Hispanic ho's are Open 24 hours!
[ترجمه ترگمان]مثل یک تاکو به دیوار مورد علاقه شما، این ها اسپانیولی گنده ۲۴ ساعت باز هستند!
[ترجمه گوگل]مانند محل مورد علاقه خود را در حفره در دیوار - این کوه اسپانیایی هوی باز 24 ساعت است!

پیشنهاد کاربران

ساندویج مکزیکی ( یک نوع ساندویج مکزیکی

ساندویچ مکزیکی ( یک نوع ساندویچ مکزیکی که با گوشت و در نون خمیده شده گذاشته میشه و خیلی تنده )

سانویچ باکاهو وگوشت درنون خمیده شده ( سانویچ گوشت )


کلمات دیگر: