کلمه جو
صفحه اصلی

radar screen

انگلیسی به انگلیسی

• screen which displays information gathered by radar

جملات نمونه

1. They picked up the yacht on their radar screen.
[ترجمه ترگمان]آن ها قایق بادبانی را بر روی صفحه رادار خود برداشتند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی صفحه رادار خود قایق های خود را برداشتند

2. The plane suddenly just disappeared from the radar screen.
[ترجمه ترگمان]هواپیما ناگهان از صفحه رادار ناپدید شد
[ترجمه گوگل]هواپیما به طور ناگهانی از صفحه رادار ناپدید شد

3. The weatherman's just lost it off the long-range radar screen.
[ترجمه ترگمان]هواشناس سی ان ان را از صفحه رادار دور برد
[ترجمه گوگل]هواشناسی فقط آن را از روی صفحه نمایش رادار بلند پروازی حذف کرد

4. Then the plane vanished from sight on the radar screen.
[ترجمه ترگمان]سپس هواپیما از دید رادار ناپدید شد
[ترجمه گوگل]سپس هواپیما از روی صفحه نمایش رادار از بین رفته است

5. Without this information, the controllers only see a radar screen with signals that indicate planes.
[ترجمه ترگمان]بدون این اطلاعات، کنترل کننده ها فقط یک صفحه رادار با سیگنال هایی می بینند که هواپیما را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]بدون این اطلاعات، کنترل کننده ها تنها یک صفحه رادار با سیگنال هایی نشان می دهند که هواپیما را نشان می دهند

6. Your game is disappearing from the radar screen of national interest at an alarming rate.
[ترجمه ترگمان]بازی شما در حال ناپدید شدن از صفحه رادار منافع ملی با نرخ هشدار دهنده است
[ترجمه گوگل]بازی شما از روی صفحه نمایش رادار از منافع ملی ناپدید می شود و به سرعت هشدار دهنده است

7. There is sometimes no scanning line on radar screen.
[ترجمه ترگمان]گاهی در صفحه رادار هیچ خط scanning وجود ندارد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات خط اسکن روی صفحه رادار وجود ندارد

8. An unidentified flying object appeared on the radar screen.
[ترجمه ترگمان]یک شی پرواز ناشناس بر روی صفحه رادار ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک شیء پرواز ناشناخته روی صفحه رادار ظاهر شد

9. There are enemy aircraft on the radar screen.
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای دشمن در صفحه رادار هستند
[ترجمه گوگل]هواپیمای دشمن روی صفحه رادار وجود دارد

10. Enemy planes are found on the radar screen.
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای دشمن در صفحه رادار یافت می شوند
[ترجمه گوگل]هواپیماهای دشمن روی صفحه رادار پیدا شده است

11. We could see the plane quite clearly on the radar screen.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم صفحه را کاملا در صفحه رادار ببینیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم هواپیما کاملا روی صفحه نمایش رادار ببینیم

12. So you figure that he either hit his approaches stiff - or off the radar screen.
[ترجمه ترگمان]پس شما می بینید که او به رویکردهای خود یا از روی صفحه رادار برخورد کرده است
[ترجمه گوگل]بنابراین شما تصور می کنید که او رویکردهای خود را با سفت و سختی روبرو کرده یا روی صفحه رادار قرار می دهد

13. You will recognise them for no more or less than temporary blips on a radar screen of satisfaction.
[ترجمه ترگمان]شما آن ها را برای هیچ چیز یا کم تر از blips موقت بر روی یک صفحه رادار از رضایت تشخیص خواهید داد
[ترجمه گوگل]شما آنها را برای بیشتر یا کمتر از موقت در صفحه نمایش رادار رضایت تشخیص می دهید

14. Conference-goers, though, brushed aside the news as a blip on the political radar screen.
[ترجمه ترگمان]با این حال، goers اخبار را به عنوان a بر روی صفحه رادار سیاسی کنار زدند
[ترجمه گوگل]با این حال، کنفرانس های خبری این خبر را به عنوان یک صفحه نمایش روی صفحه نمایش رادیویی مخفی کردند


کلمات دیگر: