کلمه جو
صفحه اصلی

rainmaker


(سرخپوست) باران آور

انگلیسی به فارسی

(سرخپوست) باران آور


(عامیانه - هواپیمای ویژه‌ی بارانی کردن ابر) بارانساز


rainmaker


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: rainmaking (n.)
• : تعریف: one who causes or attempts to cause rain to fall, either by scientific or by magical methods.

• one who attempts to produce rain, one who tries to cause rain to fall

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] باران ساز

جملات نمونه

1. One rainmaker asked the government to make it easier for a two-man shop to fire someone if things go wrong.
[ترجمه ترگمان]یکی از rainmaker از دولت خواست تا اگر اوضاع خراب شود، برای یک مغازه دو نفره آسان تر شود
[ترجمه گوگل]یک بارسا از دولت خواسته است که اگر یک فروشگاه دو نفره برای کسی آتش زده شود، اگر کار اشتباه باشد، آسانتر خواهد شد

2. After all, says Andrea Bernstein, diversity chair at the New York City- based white-shoe law firm Weil Gotshal, "you never know, when somebody leaves, if she would have been the next rainmaker. "
[ترجمه ترگمان]به هر حال، می گوید: \"بعد از همه اینها،\" آقای \"ویل Bernstein\"، مدیر کل شرکت قانون کفش سفید در شهر نیویورک، می گوید: \" اگر کسی برود، اگر یک نفر مرخصی بگیرد، هرگز خبر ندارید \"
[ترجمه گوگل]بعد از همه، Andrea Bernstein، صندوق تنوع در ایالت Weih Gotshal، شرکت حقوقی سفید پوستان شهر نیویورک می گوید: 'شما هرگز نمی دانید که وقتی کسی برگردد، اگر او بعدا بارانی بود ' '

3. Whether they want to or they must, many professionals are driven toward making the transition from trusted advisor to rainmaker. So they look to the sales profession for tips on how to do it.
[ترجمه ترگمان]چه آن ها بخواهند یا باید، بسیاری از حرفه ای ها به سمت انتقال از مشاور قابل اعتماد به rainmaker سوق داده می شوند پس آن ها به حرفه فروش برای نکاتی درباره نحوه انجام آن نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]این که آیا آنها می خواهند یا باید، بسیاری از حرفه ای ها به سمت انتقال از مشاور اعتماد به باران هدایت می شوند بنابراین آنها به راهنمایی در مورد چگونگی انجام این کار به حرفه فروش نگاه می کنند

4. It is rare that a banker admits to the inevitability of onerous new rules and it is rarer still for a Rothschild rainmaker to speak out.
[ترجمه ترگمان]به ندرت اتفاق می افتد که یک بانکدار به جبر قوانین جدید نیاز داشته باشد و هنوز هم به اندازه یک \"روتشیلد\" قادر به صحبت کردن نیست
[ترجمه گوگل]نادرست است که یک بانکدار به اجتناب ناپذیری از قوانین جدید تلخ اجازه می دهد و هنوز هم برای رفع حصر یک روتچیلد صحبت می کند

5. Niwa would appear to be well-suited to the role of Japan's rainmaker in China, having built up a network of business and political contacts during his time as Itochu's president from 1998 to 200
[ترجمه ترگمان]Niwa به نظر می رسد که برای نقش rainmaker ژاپن در چین بسیار مناسب است و شبکه ای از تماس های تجاری و سیاسی را در طول زمان خود به عنوان رئیس جمهور Itochu از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰ میلادی راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که نویا به نقش باران ساز ژاپن در چین، با ایجاد یک شبکه از ارتباطات تجاری و سیاسی در طول زمان خود را به عنوان رئیس جمهور Itochu از 1998 تا 200

پیشنهاد کاربران

دلال، کارگزار


باران آور: سرخ پوستانی که تلاش می کردند باعث بارش باران باشند


کلمات دیگر: