کلمه جو
صفحه اصلی

weaponize

انگلیسی به فارسی

تسلیحات


انگلیسی به انگلیسی

• use as a weapon; use as a potential weapon; make into a weapon (also weaponise)

جملات نمونه

1. They were close to weaponizing ricin—a lethal plant toxin.
[ترجمه ترگمان]اونا نزدیک به \"weaponizing رایسن\" بودن یه سم کشنده سمی
[ترجمه گوگل]آنها نزدیک به تسلیحات ریسین، یک سموم گیاهی کشنده بودند

2. You just need to weaponize your day.
[ترجمه ترگمان] تو فقط باید روزت رو خراب کنی
[ترجمه گوگل]شما فقط باید روزه خود را تسلیم کنید

3. Future advances may provide the compactness needed to weaponize the capability in a bomb or missile warhead.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های آینده ممکن است به تراکم لازم برای افزایش قابلیت در یک بمب یا کلاهک موشکی کمک کند
[ترجمه گوگل]پیشرفت های آینده ممکن است فشرده سازی مورد نیاز برای تسلیحات احتمالی در یک بمب یا کلاهک موشکی را فراهم کند

4. Will modern physicists weaponize string theory?
[ترجمه ترگمان]آیا فیزیکدانان مدرن نظریه ریسمان را رد می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا فیزیکدانان مدرن تئوری رشته را تسلیم می کنند؟

5. Saying "Iran looms as an emergent, dangerous challenge," he emphasized the resolve of the international community to "see an end to Iran's effort to weaponize its nuclear program. "
[ترجمه ترگمان]او اظهار داشت: \"ایران به عنوان یک چالش آشکار و خطرناک در حال پدیدار شدن است\" و تاکید کرد که عزم جامعه بین المللی برای پایان دادن به تلاش ایران برای تحقق بخشیدن به برنامه هسته ای آن است
[ترجمه گوگل]وی با بیان اینکه ایران به عنوان یک چالش خطرناک و خطرناک به شمار می رود، بر تصمیم جامعه جهانی برای پایان دادن به تلاش ایران برای مقابله با برنامه هسته ای خود تأکید کرد '

6. All three of us entirely agree on the objective, which is making sure that Iran does not weaponize nuclear power and that we don't trigger a nuclear arms race in the region.
[ترجمه ترگمان]هر سه نفر ما کاملا با این هدف موافق هستیم، که اطمینان حاصل می کند که ایران قدرت هسته ای ندارد و ما یک مسابقه تسلیحاتی هسته ای در منطقه ایجاد نمی کنیم
[ترجمه گوگل]همه سه نفر ما به طور کامل در مورد هدف قرار می گیرند، که اطمینان حاصل می کند که ایران انرژی هسته ای را سلاح نمی دهد و ما یک مسابقه تسلیحاتی هسته ای در منطقه ایجاد نمی کنیم

7. North Korea protested the resolution by saying it would enrich uranium and weaponize plutonium, according to KCNA, the state-run North Korean news agency.
[ترجمه ترگمان]به گفته KCNA، خبرگزاری دولتی کره شمالی، کره شمالی به این تصمیم اعتراض کرد و گفت که اورانیوم و weaponize پلوتونیوم را غنی سازی می کند
[ترجمه گوگل]طبق گفته KCNA، خبرگزاری دولتی کره شمالی، کره شمالی در این قطعنامه با اعتراض به این امر، غنی سازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم را تسلیم کرد

8. It puts pressure on the U. S. to negotiate agreements not to weaponize space.
[ترجمه ترگمان]فشار را روی U می گذارد اس برای مذاکره بر سر توافقنامه هایی که به فضا تعلق ندارند مذاکره کنید
[ترجمه گوگل]این فشار بر U S فشار می آورد تا مذاکره نماید تا فضایی را تسلیح نکنند

9. Tyne and Wear in the north of England was one of the first parts of the UK to weaponize classical music.
[ترجمه ترگمان]رودخانه تین و لباس پوشیدن در شمال انگلستان یکی از نخستین بخش هایی از بریتانیا بود که موسیقی کلاسیک را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]Tyne and Wear در شمال انگلستان یکی از اولین قسمت های انگلیس بود که موزیک کلاسیک را تسلیم می کرد

پیشنهاد کاربران

مسلح کردن، مسلح شدن All superpower nations weaponize bioweapons

استقرار تسلیحات در یک منطقه - تجهیز افراد

تجهیز کردن

وپنایز: تسلیحاتی کردن، نظامی کردن یک ابزار غیرنظامی، مثلایک ابزار پرداخت مالی را به ابزار جنگ اقتصادی تبدیل کردن.

In sum, the INSTEX case has shown
the European Union how much its dependence on the United States of America is
still high in a world where the dollar is the international currency and the payment
system can be weaponized.


کلمات دیگر: