کلمه جو
صفحه اصلی

cruciform


معنی : چلیپایی، بشکل صلیب
معانی دیگر : صلیب شکل، خاج سان، ضربدری

انگلیسی به فارسی

به‌شکل صلیب


قرمز، چلیپایی، بشکل صلیب


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: in the shape of a cross.
اسم ( noun )
• : تعریف: a cross or representation of a cross.

• in the form of a cross

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] صلیبی

مترادف و متضاد

چلیپایی (صفت)
cross, crossover, cruciform, cruciate, trigonous

بشکل صلیب (صفت)
cruciform

جملات نمونه

1. cruciform leaves
برگ های چلیپا مانند

2. Cruciform plan with dome over the crossing and often over each arm also, e. g. S. Mark, Venice.
[ترجمه ترگمان]cruciform با گنبد بالای سر عبور می کنند و اغلب بر روی هر بازو، یعنی e گرم اس مارک، ونیز
[ترجمه گوگل]طرح Cruciform با گنبد بیش از عبور و اغلب بیش از هر بازو نیز، e g S Mark، ونیز

3. It is cruciform and aisleless, built of locally quarried ashlar stone.
[ترجمه ترگمان]آن صلیبی و aisleless است که از سنگ ashlar ساخته شده به طور محلی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این کراس و بدون درز ساخته شده از سنگ آهک به صورت محلی است

4. It consisted of a cruciform church whose stone was hewn from hardened lava.
[ترجمه ترگمان]این شامل یک کلیسای صلیبی بود که سنگ آن از سنگ های آهکی پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]این شامل کلیسای کرتی است که سنگ آن از گدازه های سخت تهیه شده است

5. The cruciform pattern on Latin cross plan was retained, with much lower vaults than on the Continent.
[ترجمه ترگمان]طرح صلیب لاتینی بر روی نقشه صلیبی لاتین، با طاق های بسیار کم تر از قاره اروپا حفظ شد
[ترجمه گوگل]الگوی crucuf در طرح متقابل لاتین، با غرفه های کمتر از قاره، حفظ شد

6. Cruciform – A tree shape that requires its own material so that it can prioritize with the terrain and the surrounding objects.
[ترجمه ترگمان]cruciform - یک شکل درخت که به مواد خودش نیاز دارد تا بتواند با زمین و اشیا اطراف آن را اولویت بندی کند
[ترجمه گوگل]Cruciform - یک شکل درخت است که نیاز به مواد خود را دارد تا بتواند با زمین و اشیای اطراف آن را اولویت بندی کند

7. The cruciform biaxial tensile test is an effective and practical method to realize the process of complex strain paths.
[ترجمه ترگمان]تست کشش صلیبی cruciform یک روش موثر و عملی برای تحقق فرآیند مسیرهای کرنش پیچیده است
[ترجمه گوگل]آزمون کششی دوقطبی کریستالی یک روش موثر و عملی برای تحقق روند مسیرهای پیچیده پیچیده است

8. The cruciform control rod controlling is the main method to control reactivity in the nuclear heating reactor (NHR).
[ترجمه ترگمان]کنترل میله کنترل صلیبی روش اصلی کنترل واکنش پذیری در رآکتور گرمایش هسته ای است (NHR)
[ترجمه گوگل]کنترل میله کنترل کریستالی روش اصلی کنترل واکنش در راکتور حرارت هسته ای (NHR) است

9. On the basis of the test of full-scale cruciform specimens under low-reversed cyclic load, its load-bearing capacity under shear force was studied.
[ترجمه ترگمان]براساس تست نمونه های cruciform با مقیاس کامل تحت بار چرخشی معکوس شده، ظرفیت تحمل بار تحت نیروی برشی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بر اساس آزمون نمونه های کریستالی در مقیاس تحت بارهای چرخه کم برگشتی، ظرفیت باربری آن تحت نیروی برشی مورد مطالعه قرار گرفت

10. The part of the chancel a cruciform church that is occupied by this company of singers.
[ترجمه ترگمان]بخشی از محراب کلیسا صلیبی بود که توسط این گروه از خوانندگان اشغال شده بود
[ترجمه گوگل]بخشی از فرماندهی کلیسای کرتی است که توسط این شرکت از خوانندگان اشغال شده است

11. Aerospace Drivers, Ribbed, for Internal Offset Cruciform Ribbed or Unribbed Drives Metric Series-First Edition.
[ترجمه ترگمان]Drivers Aerospace، ribbed، for cruciform Internal ribbed or Drives Unribbed سری اول
[ترجمه گوگل]رانندگان هوا و فضا، ریبد، برای چاپ افست درون مخروطی، ریبد یا راننده بدون راننده، اولین ردیف اول متری

12. It is often nicknamed the Northern Cross, and certainly it is much more cruciform than the Southern Cross.
[ترجمه ترگمان]اغلب به صلیب شمالی لقب داده می شود و مسلما بیشتر از صلیب جنوبی است
[ترجمه گوگل]این اغلب به نام "صلیب شمالی" نامیده می شود و مطمئنا از کرت های جنوبی خیلی بیشتر است

13. Behind him, a winged, helmeted figure leans on a cruciform, phallic-looking sword.
[ترجمه ترگمان]در پشت سرش یک هیکل بالدار و helmeted به صورت صلیبی روی یک صلیبی خم می شود
[ترجمه گوگل]در پشت او، یک شکل بالدار، کراوات بر روی یک کریستال، شمشیری به نظر می رسد

14. They were all made of large, irregularly cut stone blocks and of simple cruciform structure.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها از بلوک های سنگی کوتاه و نامنظم تشکیل شده بودند و ساختار ساده cruciform را تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]همه آنها ساخته شده از بلوک های سنگی بزرگ و نامنظم و ساختار ساده کرتی است

cruciform leaves

برگ‌های چلیپا‌مانند



کلمات دیگر: