کلمه جو
صفحه اصلی

unequalled


بی مانند، بی نظیر، یکتا

انگلیسی به فارسی

بی مانند،بی نظیر،یکتا


بی نظیر


انگلیسی به انگلیسی

• peerless, matchless, unparalleled, incomparable (also unequaled)
something that is unequalled is greater, better, or more extreme than anything else of the same kind.

جملات نمونه

1. the statues which he has created are unequalled
تندیس هایی که او ساخته بی نظیرند.

2. His record as a show - jumper is unequalled.
[ترجمه ترگمان]رکورد او به عنوان یک نمایش - بینظیر است
[ترجمه گوگل]رکورد او به عنوان نشانگر - بلوز نابرابر است

3. The camera combines rugged reliability with unequalled optical performance and speed.
[ترجمه ترگمان]این دوربین قابلیت اطمینان ناهموار را با عملکرد نوری بینظیر و سرعت ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]این دوربین قابلیت اعتماد ناپذیری با عملکرد و سرعت نوری بی نظیر دارد

4. The husky is unequalled for stamina and endurance.
[ترجمه ترگمان]سگ اسکیمو به خاطر استقامت و استقامت بی همانند است
[ترجمه گوگل]شوخ طبعی برای استقامت و استقامت بی نظیر است

5. This record figure was unequalled for 13 years.
[ترجمه ترگمان]این رقم بی سابقه در ۱۳ سال بینظیر بود
[ترجمه گوگل]این رقم رکورد به مدت 13 سال نابرابر بود

6. His performance as the pitiful Shelley Levene was unequalled in his later career.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او به عنوان شلی pitiful، در حرفه بعدی خود بینظیر بود
[ترجمه گوگل]عملکرد او به عنوان شللی Levene مایه تاسف در حرفه او بعد از آن نابرابر بود

7. The university is unequalled in its research of chemistry.
[ترجمه ترگمان]دانشگاه در تحقیقات شیمی خود بینظیر است
[ترجمه گوگل]این دانشگاه در تحقیق خود در زمینه شیمی، بی نظیر است

8. The school provides research facilities unequalled in the country.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه امکانات تحقیقاتی بی همانند در این کشور فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این مدرسه امکانات تحقیقاتی را در کشور فراهم می کند

9. LifePak's perfect combination makes it unequalled.
[ترجمه ترگمان]ترکیب کامل LifePak آن را بینظیر می سازد
[ترجمه گوگل]ترکیبی کامل LifePak آن را بی نظیر می کند

10. She regards it as a prospect of unequalled beauty.
[ترجمه ترگمان]او آن را به عنوان یک چشم انداز زیبا و زیبا تلقی می کند
[ترجمه گوگل]او آن را به عنوان یک چشم انداز زیبایی نابرابر در نظر می گیرد

11. Though small, this restaurant offers a range of fish dishes unequalled anywhere else in London.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این رستوران کوچک است، انواع مختلفی از غذاهای دریایی را در هر جای دیگری در لندن ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]اگرچه کوچک است، این رستوران یک طیف وسیعی از غذاهای ماهی را در جای دیگری در لندن ارائه می دهد

12. The principal brand is Guinness Foreign Extra Stout which enjoys an unequalled brand image and reputation for quality.
[ترجمه ترگمان]برند اصلی is، Stout خارجی است که از وجهه و شهرت بینظیر خود در کیفیت برخوردار است
[ترجمه گوگل]نام تجاری اصلی استاتیک خارجی گینس است که دارای یک نام تجاری بی نظیر و شهرت برای کیفیت است

13. The buildings are still roofed and partly floored, affording an unequalled impression of the residence of a late-medieval landowner.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها هنوز سقف دارند و تا حدودی متعجب می شوند، و باعث شد که یک تصویر بینظیر از محل سکونت یک مالک اواخر قرون وسطی ایجاد شود
[ترجمه گوگل]این ساختمان ها هنوز هم سقف و تا حدی کف شده اند که باعث می شود تصور بی نظیری از محل اقامت یک صاحب مالکیت قرون وسطایی پیدا شود

14. Serengeti National Park of Tanzania is undoubtedly the best-known wildlife sanctuary in the world, unequalled for its natural beauty and scientific value.
[ترجمه ترگمان]پارک ملی سرنگتی تانزانیا بی تردید بهترین پناه گاه حیات وحش جهان است که به خاطر زیبایی طبیعی و ارزش علمی اش بینظیر است
[ترجمه گوگل]پارک ملی سرنگتی تانزانیا بدون شک بهترین مکان برای حیات وحش در جهان است و برای زیبایی طبیعی و ارزش علمی خود ناکارآمد است


کلمات دیگر: