1. Babies want to be tickled and hugged.
[ترجمه ترگمان]کودکان می خواهند غلغلک دهند و در آغوش کشیده شوند
[ترجمه گوگل]بچه ها میخواهند گمشده و آغوش شوند
2. I was tickling him, and he was laughing and giggling.
[ترجمه ترگمان]او را قلقلک می دادم و او می خندید و می خندید
[ترجمه گوگل]من او را آزار دادم و او خندید و خندید
3. He tickled my feet with a feather.
[ترجمه ترگمان]پاهای مرا با یک پر قلقلک داد
[ترجمه گوگل]او پای من را با یک پر پر کرد
4. The bigger girls used to chase me and tickle me.
[ترجمه ترگمان] دخترای بزرگ تر منو تعقیب میکردن و قلقلک می دادند
[ترجمه گوگل]دختران بزرگتر به من تعقیب کردند و من را گول زدند
5. I tickled his feet with a feather.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را با یک پر قلقلک دادم
[ترجمه گوگل]من پا را با پر پریدم
6. Does anything on the menu tickle your fancy?
[ترجمه ترگمان]چیزی تو منو رو غلغلک میده؟
[ترجمه گوگل]آیا هر چیزی در منو فانتزی شما را فریب می دهد؟
7. I've got a tickle in my throat.
[ترجمه ترگمان]گلویم به سوزش افتاد
[ترجمه گوگل]من گلویش را خیس کردم
8. They all sounded just as tickled.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها مثل tickled به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]همه آنها فقط به صورت خمیده به نظر می رسیدند
9. The teacher tickled the pupils with a joke.
[ترجمه ترگمان]معلم دانش آموزان را با یک شوخی نوازش کرد
[ترجمه گوگل]معلم دانش آموزان را با شوخی مسخره کرد
10. It tickles me to see him riled.
[ترجمه ترگمان] منو تحریک میکنه که ببینمش
[ترجمه گوگل]او را غرق در آغوش می گیرم
11. I think there's a bit of slap and tickle going on in the back of that car over there.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم تو پشت اون ماشین یه خورده of و قلقلک دادن
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم کمی عقب افتاده است و در پشت این ماشین در آنجا وجود دارد
12. The idea of playing a joke on her tickled his fancy.
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به شوخی او را قلقلک داد
[ترجمه گوگل]ایده بازی شوخی برای او فانتزی خود را غلغلک زد
13. He was tickled with his new computer.
[ترجمه ترگمان]از کامپیوتر جدیدش خوشش آمده بود
[ترجمه گوگل]او با کامپیوتر جدیدش غرق شد
14. A beard doesn't scratch, it just tickles.
[ترجمه ترگمان]ریشش خراش نمی دهد، فقط غلغلک می دهد
[ترجمه گوگل]ریش خراش نیست، آن را فقط غلغلک می زند
15. I was tickled to discover that we'd both done the same thing.
[ترجمه ترگمان]خوشحال بودم که هردوی ما هم همین کار را کردیم
[ترجمه گوگل]من کشیدم که کشف کنیم که ما هم همین کار را انجام دادیم