کلمه جو
صفحه اصلی

toolbox


معنی : جعبه ابزار
معانی دیگر : جعبه ی آچار، جعبه ی ابزار

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a portable, usu. compartmentalized container for hand tools.

• case where tools are stored
special box for work utensils; group of utility programs used for computer file management
a tool box is a metal or plastic box which contains general tools that you need at home, for example for repairing your house or car.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] جعبه ابزار
[کامپیوتر] جعبه ابزار .
[مهندسی گاز] جعبه ابزار
[کامپیوتر] جعبه ابزار مجموعه ای از تصاویر کوچک که فرمانهای پر کار را نشان می دهد . جعبه ابزار ممکن است در بالا یا کنار صفحه نمایش نشان داده شود .البته می توانید این جعبه را با ماوس در هر جای مورد نظری قرار دهید . گاهی برنامه های بسیار پیچیده ی نقاشی و عکاسی دارای چندین جعبه ابزار هستند که ابزار های مشابه در آن گروه بندی شده اند .

مترادف و متضاد

جعبه ابزار (اسم)
toolbox, workbox

جملات نمونه

1. A good toolbox is a handy thing to have in any house.
[ترجمه ترگمان]یک جعبه ابزار خوب کار مفیدی است که باید در هر خانه داشته باشد
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار خوب یک چیز مفید برای داشتن در هر خانه است

2. The default toolbox contains tools for drawing lots of different shapes.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار پیش فرض حاوی ابزارهایی برای طراحی اشکال مختلف است
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار به طور پیش فرض حاوی ابزار برای طراحی اشکال مختلف است

3. Don't lift that toolbox - you'll do yourself an injury !
[ترجمه ترگمان]اون جعبه ابزار رو بلند نکن - خودت رو زخمی می کنی!
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار را بلند نکنید - خود آسیب می بینید!

4. He swung his wooden toolbox into the engine bay and laid it on the cylinder block.
[ترجمه ترگمان]جعبه چوبی خود را به داخل موتور انداخت و آن را روی استوانه گذاشت
[ترجمه گوگل]او جعبه ابزار چوبی خود را به خلیج موتور چرخاند و آن را در بلوک سیلندر گذاشت

5. There is already a toolbox item creator registered for the format'{ 0 } '.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک سازنده موردی وجود دارد که برای فرمت { ۰ } ثبت شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک سازنده ی ابزار جعبه یاب برای قالب {0} ثبت شده است

6. Toolbox controls for creating entities, associations, and inheritance relationships.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار ایجاد نهادها، انجمن ها، و روابط وراثت
[ترجمه گوگل]کنترل جعبه ابزار برای ایجاد نهادها، انجمن ها و روابط ارثی

7. A good toolbox is handy thing to have in the house.
[ترجمه ترگمان]یک جعبه ابزار خوب برای داشتن در خانه مفید است
[ترجمه گوگل]یک جعبه ابزار خوب، چیزهای مفید در خانه است

8. Property Toolbox error, which may be caused by an invalid value.
[ترجمه ترگمان]خطای جعبه ابزار اموال، که ممکن است ناشی از یک مقدار نامعتبر باشد
[ترجمه گوگل]خطای Property Toolbox، که ممکن است ناشی از یک مقدار نامعتبر باشد

9. MATLAB and Robust Control Toolbox were used for the simulation analyse of the vehicle seat system.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار MATLAB و جعبه ابزار کنترل قوی برای تحلیل شبیه سازی سیستم صندلی خودرو استفاده شدند
[ترجمه گوگل]MATLAB و جعبه ابزار کنترل قوی برای تحلیل شبیه سازی سیستم صندلی خودرو استفاده شده است

10. Use the optimization toolbox of MATLAB to synthesize a hybrid drive five-bar mechanism to realize the preconcerted trace .
[ترجمه Elina] لطفا چکش را در جعبه ابزار بگذارید
[ترجمه ترگمان]از جعبه ابزار بهینه سازی MATLAB استفاده کنید تا یک مکانیزم پنج میله ای برای تشخیص ردیابی preconcerted استفاده شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از جعبه ابزار بهینه سازی MATLAB برای ساخت یک مکانیزم پنجبرابر درایو هیبریدی برای تحقق بخشیدن به ردیابی از پیش تعریف شده استفاده کنید

11. Instead, "What we need is a toolbox that's full of techniques that we can fit and choose for the stressor in the present moment, " he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \"در عوض،\" آنچه که ما نیاز داریم یک جعبه ابزار است که پر از تکنیک هایی است که ما می توانیم در حال حاضر برای عامل استرس زا انتخاب و انتخاب کنیم \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'آنچه که ما نیاز داریم یک جعبه ابزار است که پر از تکنیک هایی است که ما می توانیم در آن لحاظ کنیم و برای استرسور در حال حاضر انتخاب کنیم '

12. This paper presents a Genetic Algorithm Toolbox for SCILAB(GATS), which is a scientific computing and simulation language.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک جعبه ابزار الگوریتم ژنتیک را برای SCILAB (GATS)، که یک زبان محاسبه علمی و شبیه سازی است، ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک جعبه ابزار الگوریتم ژنتیک برای SCILAB (GATS) ارائه می دهد که یک محاسبات علمی و زبان شبیه سازی است

13. Nonsampling Contourlet toolbox, which has a large number of source code.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار nonsampling contourlet، که تعداد زیادی کد منبع دارد
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار Contourless، که دارای تعداد زیادی از کد منبع است

14. Dock the Toolbox at the edge of a parent frame.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار را در لبه یک قاب والد قرار دهید
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار را در لبه فریم اصلی بارگذاری کنید

15. The metal of the gear-casing vibrated before her eyes, rattling the spanners in an open toolbox.
[ترجمه ترگمان]فلز روی دنده به لرزه افتاد و the را که در جعبه باز شده بود تکان داد
[ترجمه گوگل]فلز کابین چرخ دنده قبل از چشم او لرزید، چرخدنده ها را در جعبه ابزار باز کرد

16. She scrounged around in the tool box for a tack or nail to hang the notice up with.
[ترجمه ترگمان]او در جعبه ابزار گیر کرد تا راه را کج کند و یا آن را آویزان کند
[ترجمه گوگل]او در جعبه ابزار برای چسباندن ناخن یا چاقو به سمت جلو حرکت کرد

17. My tools box switched to his.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار من به سمت او تغییر کرد
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار من به او تغییر کرد

18. She fished in her tool box for the right spanner.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار آلات و spanner را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او در جعبه ابزار خود را برای کلید راست راست ماهیگیری

19. He took a spanner from his tool box and tightened up the bolts on the gate.
[ترجمه ترگمان]آچار را از جعبه بیرون آورد و کلون در را محکم بست
[ترجمه گوگل]او یک کلید از جعبه ابزار خود گرفت و پیچ ها را روی دروازه ها پیچید

20. A tool box, a pair of tongs and a hammer lie on carpet.
[ترجمه ترگمان]یک جعبه ابزار، یک انبر و یک چکش روی فرش
[ترجمه گوگل]یک جعبه ابزار، یک جفت انبر و یک چکش روی فرش

21. Two pairs of scissors are missing from my tool box.
[ترجمه ترگمان]دو جفت قیچی از جعبه ابزار من گم شده اند
[ترجمه گوگل]دو جعبه قیچی از جعبه ابزار من گم شده است

22. Robust design tool box development for power generation.
[ترجمه ترگمان]طراحی قدرتمند ساخت ابزار برای تولید برق
[ترجمه گوگل]طراحی جعبه ابزار قدرتمند برای تولید برق

23. Every successful private investigator has a tool box.
[ترجمه ترگمان]هر کارآگاه خصوصی موفق یک جعبه ابزار دارد
[ترجمه گوگل]هر محقق خصوصی موفق یک جعبه ابزار دارد

24. Plastic Tool Box, Organizer, Modular Drawers, Industrial Organizer Bins. Plastic Products.
[ترجمه ترگمان]جعبه ابزار پلاستیکی، سازمان دهنده، drawers مدولار، Organizer صنعتی محصولات پلاستیکی
[ترجمه گوگل]جعبه ابزار پلاستیکی، برگزار کننده، مدالها، صندوق های سازمانی صنعتی محصولات پلاستیکی

25. Put the hammer into the tool box, please.
[ترجمه ترگمان]لطفا چکش را در جعبه ابزار بگذارید
[ترجمه گوگل]لطفا چکش را در جعبه ابزار قرار دهید

26. The company mainly produces items such as: large pile-driver on the cylinder, water pumps of the pump, and machine tool box, and so on.
[ترجمه ترگمان]این شرکت عمدتا اقلامی از قبیل: درایور های بزرگ روی سیلندر، پمپ های آب پمپ و جعبه ابزار ماشین و غیره را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتا مواردی مانند راننده بزرگ شمع در سیلندر، پمپ های آب پمپ و جعبه ابزار ماشین را تولید می کند و غیره

27. CBAC is not only a form additional function, but also a more complicated and safe tool box.
[ترجمه ترگمان]CBAC نه تنها یک تابع اضافی، بلکه یک جعبه ابزار پیچیده تر و ایمن است
[ترجمه گوگل]CBAC نه تنها یک تابع فرم اضافی است، بلکه یک جعبه ابزار پیچیده تر و امن تر است

28. There is a lot of tools in my tool storage unit (tool chest, tool box).
[ترجمه ترگمان]ابزارهای زیادی در واحد ذخیره ابزار (صندوق ابزار، جعبه ابزار)وجود دارد
[ترجمه گوگل]در ابزار ذخیره سازی ابزار من (ابزار قفسه سینه، جعبه ابزار) ابزارهای زیادی وجود دارد

29. There are numerous tools in my tool stortheir age unit (tool chest tool box).
[ترجمه ترگمان]ابزارهای متعددی در دستگاه age stortheir ابزار (جعبه ابزار قفسه سینه ابزار)وجود دارد
[ترجمه گوگل]ابزارهای متعددی در بخش سن بلوغ ابزار (جعبه ابزار سینه ابزار) وجود دارد

30. There a variety of tools in my tool storage unit (tool chest; tool box).
[ترجمه ترگمان]ابزارهای مختلفی در واحد ذخیره ابزار (صندوق ابزار؛ جعبه ابزار)وجود دارد
[ترجمه گوگل]ابزارهای مختلفی در واحد ذخیره سازی ابزار من وجود دارد (قفسه ابزار، جعبه ابزار)

پیشنهاد کاربران

مجموعه ابزار

جعبه ابزار، مجموعه ابزار

جعبه ابزار


کلمات دیگر: