کلمه جو
صفحه اصلی

repeater


معنی : ساعت زنگی، تکرار کننده، بازگو کننده
معانی دیگر : (شخص یا دستگاه) تکرارکننده، بسکننده، ساعت زنگدار، رجوع شود به: repeating firearm، تبهکار حرفه ای (که چند بار محکوم شده است)، (آمریکا) کسی که در انتخابات (به طور تقلب آمیز) بیش از یکبار رای می دهد، (آموزش) شاگردی که به خاطر رفوزگی دوباره کلاس می گیرد

انگلیسی به فارسی

تکرار کننده، ساعت زنگی، بازگو کننده


تکرار کننده


تکرار کننده، بازگو کننده، ساعت زنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one that repeats.

(2) تعریف: a firearm that will fire several times without reloading.

(3) تعریف: in communications, an antenna that can receive, amplify, and transmit the same signal.

• one who repeats, one who redoes a particular action; device that receives electronic signals and amplifies them for rebroadcasting; repeating decimal (mathematics)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] تکرار کننده
[برق و الکترونیک] تکرار کردن

مترادف و متضاد

ساعت زنگی (اسم)
alarm, alarm clock, repeater, striker

تکرار کننده (اسم)
repeater

بازگو کننده (اسم)
repeater

جملات نمونه

1. The usual reason repeater technique does not work is that the patient is in a holder.
[ترجمه ترگمان]دلیل معمول این که این تکنیک کار نمی کند این است که بیمار در یک نگهدارنده قرار دارد
[ترجمه گوگل]علت معمول تکرار تکنیک کار نمی کند این است که بیمار در دارنده است

2. When you shoot the repeater hand gun work out the first shot normally with a strength of
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شلیک گلوله یک مسلسل را آغاز می کنید، اولین عکس را به طور معمول با یک نیروی مقاومت به کار ببرید
[ترجمه گوگل]هنگامی که تیرانداز دستی تیرانداز می کنید، اولین شات را به طور معمول با قدرت از دست می دهید

3. A large emotional charge may also inhibit repeater technique.
[ترجمه ترگمان]یک مسئولیت عاطفی بزرگ ممکن است مانع از یک تکنیک Hub بشود
[ترجمه گوگل]شارژ عاطفی بزرگ نیز ممکن است تکرار تکنیک را مهار کند

4. The chronic repeater Patients who repeatedly take overdoses pose considerable management difficulties.
[ترجمه ترگمان]The مزمن، بیمارانی که مکررا مصرف بیش از اندازه را مصرف می کنند مشکلات مدیریتی قابل توجهی دارند
[ترجمه گوگل]تکرار مزمن بیماران که بارها مصرف بیش از حد مصرف می کنند، مشکلات مدیریتی قابل توجهی را ایجاد می کنند

5. Repeater technique will eventually begin to release the phrase from various engrams and begin to show up incidents.
[ترجمه ترگمان]تکنیک repeater در نهایت این عبارت را از engrams مختلف آزاد کرده و شروع به نشان دادن حوادث می کند
[ترجمه گوگل]تکنیک تکرار کننده در نهایت شروع به انتشار این عبارت از برنامه های مختلف و شروع به نشان دادن حوادث

6. Four repeaters costing £140 are available for wind and boat speed, wind direction and depth and a multifunction repeater costs £160.
[ترجمه ترگمان]چهار repeaters با هزینه ۱۴۰ هزار پوند برای باد و سرعت قایق، جهت باد و عمق و یک repeater multifunction ۱۶۰ هزار پوند در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]چهار تکرار کننده هزینه 140 پوند برای سرعت باد و قایق، جهت باد و عمق و یک تکرار کننده چند منظوره هزینه � 160 در دسترس است

7. Locate the microwave repeater sites for the route of interest.
[ترجمه ترگمان]برای مسیر موردنظر مکان repeater microwave را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]سایت های تکراری مایکروویو را برای مسیر موردنظر قرار دهید

8. The repeater bolt thrower is a solid device which has a toughness value and an equivalent to 3 wounds as shown below.
[ترجمه ترگمان]The repeater یک ابزار محکم است که دارای ارزش ویژه و برابر ۳ زخم است که در زیر نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]پرتابگر تکرار کننده یک دستگاه جامد است که دارای مقدار سختی و معادل 3 زخم است که در زیر نشان داده شده است

9. Demter is the only repeater from the 1996 team.
[ترجمه ترگمان]Demter تنها repeater از تیم ۱۹۹۶ است
[ترجمه گوگل]دیمر تنها تکرار کننده ی تیم 1996 است

10. The velocity deception jamming released by airborne repeater jammer is of co-channel nature.
[ترجمه ترگمان]The فریب شتاب آزاد شده توسط repeater هوابرد، ماهیتی مشترک دارد
[ترجمه گوگل]فشرده سازی فریب سرعت منتشر شده توسط گیرنده تکرار کننده هوا، طبیعت مشترک است

11. The results show that the maximum achievable repeater spacing is 17km over that calculated using a conventional worst-case design approach for a premature failure rate of 0. 1%.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که حداکثر فاصله کانونی قابل دستیابی، برابر با ۱۷ کیلومتر است که با استفاده از روش طراحی بدترین حالت متداول برای نرخ شکست زودرس ۰ محاسبه می شود ۱ %
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که فاصله تکرار حداکثر قابل دستیابی 17 کیلومتر است که با استفاده از رویکرد طراحی معمول بدترین حالت برای شکست شکست زودرس 0 1٪ محاسبه می شود

12. Halving the repeater spacing made it possible to triple the bandwidth.
[ترجمه ترگمان]فاصله repeater قطع شد تا پهنای باند را سه برابر کند
[ترجمه گوگل]نصف تکرار فاصله باعث سه برابر پهنای باند شد

13. It's self winding, has a minute repeater, perpetual calendar, equation of time, jumping hour, power reserve indicator, and a bimetallic thermometer – everything but MMS messaging.
[ترجمه ترگمان]این خود self است، یک تکرار کننده دقیقه ای، تقویم ابدی، معادله زمان، ساعت پرش، شاخص ذخیره توان و یک thermometer bimetallic - همه چیز غیر از SMS است
[ترجمه گوگل]این خود سیم پیچ است، یک تکرار کننده دقیقه، تقویم دائمی، معادله زمان، ساعت پریدن، شاخص نگهداری قدرت، و یک دماسنج دو فلزی - همه چیز اما پیام های MMS

14. Thomas Edison's first invention was the automatic telegraph repeater.
[ترجمه ترگمان]اولین اختراع توماس ادیسون اولین اختراع اتوماتیک telegraph بود
[ترجمه گوگل]اولین اختراع توماس ادیسون، تکرار کننده خودکار تلگراف بود

دانشنامه عمومی

دوبارگر. زبانزدِ تَشنیکی (فنی). دستگاهی است که نشانَک (سیگنال) را گرفته، پس از پردازش بازمی فرستد.


پیشنهاد کاربران

repeater ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: تکرارکننده
تعریف: افزاره ای که نشانک/ سیگنال رقمی درونداد را برای انتقال مجدد، تقویت و بازآرایی و دوباره زمان بندی می کند


کلمات دیگر: