کلمه جو
صفحه اصلی

tweak


معنی : نیشگون تیز، پیچاندن، پیچیدن، پیچ دادن، نیشگون گرفتن و کشیدن
معانی دیگر : (گوش یا بینی یا گونه ی کسی را) پیچاندن، تاباندن، نیشگون گرفتن، گوش پیچانی، پیچاندن بینی

انگلیسی به فارسی

نیشگون گرفتن وکشیدن، پیچ دادن، پیچیدن، پیچاندن(بینی)، نیشگون تیز


نیشگون گرفتن، نیشگون تیز، نیشگون گرفتن و کشیدن، پیچ دادن، پیچیدن، پیچاندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tweaks, tweaking, tweaked
(1) تعریف: to pull, pinch, or pluck with a sudden, often sharp, twisting movement.

- Teasingly, she tweaked his nose.
[ترجمه ترگمان] بینی اش را تنگ کرد
[ترجمه گوگل] او به تدریج، او بینی خود را تغییر داد

(2) تعریف: to make a small adjustment or adjustments to; fine-tune.

- They tweaked their algorithm so that searching is now more efficient.
[ترجمه ترگمان] آن ها الگوریتم خود را تغییر دادند، به طوری که جستجو در حال حاضر کارآمدتر است
[ترجمه گوگل] آنها الگوریتم خود را به طوری که جستجو در حال حاضر کارآمد تر
اسم ( noun )
(1) تعریف: a sudden twisting pinch or jerk.
مشابه: pluck

- She gave the child's cheek a gentle tweak.
[ترجمه ترگمان] او گونه اش را نوازش کرد
[ترجمه گوگل] او دندان کودک را به یک نیشخند ملایم داد

(2) تعریف: a small adjustment.

- We gave the formula a tweak.
[ترجمه ترگمان] ما فرمول را کمی بهتر کردیم
[ترجمه گوگل] ما این فرمول را نیشگون دادیم

• act of pinching or pulling with a jerk; sharp pluck; action of administering fine adjustments (to a mechanism, etc.); teasing joke, teasing action
pinch or pull with a jerk; pluck sharply; administer fine adjustments (to a mechanism, etc.); tease
if you tweak something, you hold it between your finger and thumb and twist it or pull it. verb here but can also be used as a count noun. e.g. i'll just give the veil a tweak. that's better.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] بالا بردن، تنظیم عالی و میزان نمودن یک قطعه تجهیزات

مترادف و متضاد

نیشگون تیز (اسم)
tweak

پیچاندن (فعل)
intricate, wind, turn, waggle, wrest, flex, contort, bolt, screw, twist, distort, twitch, wring, tweak, wimble

پیچیدن (فعل)
envelop, impact, twinge, fake, wind, resonate, tie up, fold, roll, swathe, wrap, muffle, screw, twist, nest, involve, swab, wattle, reverberate, enfold, complicate, furl, convolve, lap, infold, enwrap, tweak, kink, trindle

پیچ دادن (فعل)
strain, flex, screw, twist, hurtle, wrench, tweak, gnarl

نیشگون گرفتن و کشیدن (فعل)
tweak

جملات نمونه

1. Maybe you should tweak a few sentences before you send in the report.
[ترجمه ترگمان]شاید بهتر باشه قبل از ارسال گزارش چند تا حرف بزنی
[ترجمه گوگل]شاید قبل از فرستادن این گزارش به چند جمله احتیاج داشته باشید

2. She gave his ear a tweak.
[ترجمه ترگمان]گوشش را تیز کرد
[ترجمه گوگل]او گوش خود را نیشگون می گرفت

3. I think you'll have to tweak these figures a little before you show them to the boss.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم باید قبل از اینکه آن ها را به رئیس نشان بدهی این ارقام را کمی اذیت کنی
[ترجمه گوگل]فکر میکنم باید قبل از اینکه آنها را به رئیس بزنید، این ارقام را نیشگون بگیرید

4. He gave the boy's ear a painful tweak.
[ترجمه ترگمان]او گوش پسر را به درد آورد
[ترجمه گوگل]او به گوش پسر خیره شد

5. You just need to tweak the last paragraph and then it's done.
[ترجمه ترگمان]تو فقط باید آخرین پاراگراف رو انجام بدی و بعد تموم شد
[ترجمه گوگل]شما فقط باید آخرین پاراگراف را نابود کنید و سپس آن را انجام دهید

6. Then you have to tweak, evaluate, and see what works.
[ترجمه ترگمان]سپس شما مجبورید با تمرین، ارزیابی، و مشاهده آنچه که کارساز است، استفاده کنید
[ترجمه گوگل]سپس شما باید نیشگون گرفتن، ارزیابی و ببینید چه چیزی کار می کند

7. Perhaps you should tweak that line or paragraph that throws the structure off.
[ترجمه ترگمان]شاید شما باید آن خط یا بند را که ساختار را از هم جدا می کند، tweak
[ترجمه گوگل]شاید شما باید آن خط یا پاراگراف را که ساختار را پرت می کند، نابود کنید

8. You might want to tweak the port speed up a notch, just to see if things run a little faster.
[ترجمه ترگمان]شاید بخوای سرعت بندر رو به سرعت بالا ببری، فقط واسه اینکه ببینی اوضاع یکم تندتر پیش میره یا نه
[ترجمه گوگل]شما ممکن است بخواهید سرعت پورت را به یک پچ کاهش دهید، فقط برای دیدن اینکه آیا همه چیز کمی سریعتر اجرا می شود

9. And don't expect to be able to tweak the suspension for better handling.
[ترجمه ترگمان]و انتظار نداشته باشید که قادر به بهتر کردن تعلیق برای کنترل بهتر باشید
[ترجمه گوگل]و انتظار نداشته باشید که بتوانید تعلیق را به منظور دستیابی بهتر بهینه سازی کنید

10. His avowed purpose was to tweak the noses of the respectable scientific establishment.
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی اش این بود که دماغ این موسسه آبرومند و محترم را به هم بزند
[ترجمه گوگل]هدف تشخیص او این بود که بینی خود را از استقرار علمی محترم پنهان کند

11. For example, you might tweak HTML to support a form of conditional processing, but in so doing make it difficult to generate a customized presentation.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، شما ممکن است HTML را برای پشتیبانی از شکلی از پردازش مشروط دوست داشته باشید، اما در این کار تولید یک ارائه سفارشی را دشوار می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شما ممکن است HTML را برای پشتیبانی از یک فرم پردازش مشروط به کار ببرید، اما با انجام این کار، ایجاد یک نمایش سفارشی مشکل است

12. What tweak does old people fracture have?
[ترجمه ترگمان]چی؟ این شکستگی قدیمی مردم چی دارن؟
[ترجمه گوگل]چه کشیدگی شکستن افراد سالم است؟

13. You can tweak away for hours, while one part of your brain is pumping out the isn't-this-fun endorphins, and another is rationalizing that you're doing something useful.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ساعت ها ورزش کنید، در حالی که یک بخش از مغز شما، اندورفین را بیرون می زند و فرد دیگری توجیه می کند که کار مفیدی انجام می دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید ساعتها را از بین ببرید، در حالی که یک قسمت از مغز شما پمپاژ endorphins این است که سرگرم کننده است، و دیگری منطقی است که شما انجام چیزی مفید است

14. From there, you can tweak the settings, update the virtual drive image paths, choose whether to create synthetic or legacy network adapters, and more.
[ترجمه ترگمان]از آنجا، شما می توانید تنظیمات را tweak، مسیرهای تصویر رانندگی مجازی را به روز رسانی کنید، انتخاب کنید که adapters شبکه ترکیبی یا میراثی را ایجاد کنید، و بیشتر
[ترجمه گوگل]از آنجا، شما می توانید تنظیمات نیشگون گرفتن و کشیدن، مسیرهای تصویر درایو مجازی را بروز رسانی، انتخاب کنید که آیا برای ایجاد آداپتورهای شبکه مصنوعی یا قدیمی، و غیره

the teacher tweaked my ear and said, "you're late again!"

معلم گوش مرا پیچاند و گفت: «باز دیر آمدی!»


پیشنهاد کاربران

ترفند

اصلاح کردن

اصلاح کردن، تنظیم کردن، بهینه سازی

تلنگر زدن

[الکترونیک] ریزتنظیم، تنظیم دقیق، تنظیم ظریف، کنایه از گرفتن پیچ تنظیم با دو انگشت ( مانند وضعیت نیش گون گرفتن ) و چرخاندن ظریف آن برای تنظیم مدار رادیویی یا سیستم فیدبک.

To tweak something
یه تغییر کوچولو برای بهتر کردن چیزی

دستکاری کردن ، دست بردن در چیزی
( به منظور اصلاح یا تغییر )

Make a small change to the way something works

تنظیمات پیشرفته

ناخونک زدن، دستکاری کردن


کلمات دیگر: