1. I tried to take a shortcut and got lost.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم راه میان بر بردارم و گم شدم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم میانبر و از بین برود
2. I know a shortcut to town through the back streets.
[ترجمه ترگمان]من راه میانبری به شهر را در خیابان های پشتی می دانم
[ترجمه گوگل]من از میان خیابان های عقب، میان راهی را به شهر می دانم
3. Is this the shortcut?
[ترجمه ترگمان]این میان بر - ه؟
[ترجمه گوگل]آیا این میانبر است؟
4. He was always looking for a shortcut to fame and fortune.
[ترجمه ترگمان]او همیشه به دنبال یک راه میان بر برای شهرت و ثروت بود
[ترجمه گوگل]او همیشه به دنبال یک میانبر برای شهرت و ثروت بود
5. Fame can be a shortcut to love and money.
[ترجمه ترگمان]شهرت می تواند یک راه میان بر برای عشق و پول باشد
[ترجمه گوگل]شهرت می تواند یک میانبر برای عشق و پول باشد
6. F1 is the shortcut key for calling up help.
[ترجمه ترگمان]F۱ کلید میان بر برای درخواست کمک است
[ترجمه گوگل]F1 کلید میانبر برای فراخوانی کمک است
7. There is no shortcut to human fulfillment for men-just the short circuit of impotence.
[ترجمه ترگمان]هیچ راه میانبری برای رسیدن انسان به انسان وجود ندارد - تنها راه کوتاه ناتوانی
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای تحقق انسان برای مردان وجود ندارد - فقط اتصال کوتاه ناتوانی جنسی
8. You need to run Shortcut. exe on every ink file on the drive.
[ترجمه ترگمان] باید \"shortcut\" رو اداره کنی روی هر پرونده مرکب از ماشین نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]شما باید میانبر را اجرا کنید exe در هر فایل جوهر بر روی درایو
9. Fonts is really a shortcut to the folder that holds your fonts, also known as typefaces.
[ترجمه ترگمان]فونت ها واقعا یک میان بر برای پوشه ای است که فونت های شما را نگه می دارد، همچنین به عنوان typefaces شناخته می شود
[ترجمه گوگل]فونت واقعا یک میانبر برای پوشه ای است که قلمهایتان را حفظ می کند، همچنین به عنوان تایپ فاکس شناخته می شود
10. It would be the shortcut enabling their poorly performing public schools to catch up to the rest of the nation.
[ترجمه ترگمان]این یک راه میان بر است که قادر ساختن مدارس دولتی ضعیف برای رسیدن به بقیه کشور است
[ترجمه گوگل]این میانبرانی است که مدارس دولتی فقیرنشین را قادر می سازند تا به سایر نقاط کشور برسند
11. In other words, shortcut and cheat books.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، کتاب های میان بر و تقلب
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، میانبر و تقلب کتاب
12. Internet Explorer saves each address individually as a shortcut, which makes them less convenient to transfer.
[ترجمه ترگمان]اینترنت اکسپلورر هر آدرس را به طور انفرادی نگه می دارد، به عنوان یک میان بر، که آن ها را برای انتقال راحت تر می کند
[ترجمه گوگل]اینترنت اکسپلورر هر یک از آدرس ها را به صورت یک میانبر ذخیره می کند، که باعث می شود آنها را برای انتقال آسان تر کند
13. A shortcut quickly comes to mind: Just take a calcium supplement.
[ترجمه ترگمان]یک میان بر به سرعت به ذهن می رسد: فقط یک مکمل کلسیم بردارید
[ترجمه گوگل]یک میانبر به سرعت به ذهن می رسد فقط یک مکمل کلسیم دریافت کنید
14. You can make shortcuts to the shortcut and still retain the link to the original.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید میان بر به میان بر داشته باشید و هنوز هم لینک را به اصل نگاه دارید
[ترجمه گوگل]شما می توانید میانبر ها را به میانبر ایجاد کنید و همچنان لینک را به اصل حفظ کنید