کلمه جو
صفحه اصلی

shortcut


معنی : راه میان بر
معانی دیگر : (راه) میانبر، طریقه اقتصادی، میان برکردن، میان بر کردن

انگلیسی به فارسی

راه میان بر، طریقه اقتصادی، میان برکردن


میان بر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a quicker or more direct route.
متضاد: detour
مشابه: knack

- I know a shortcut we could take to get there quicker.
[ترجمه ترگمان] یه راه میان بر بلدم که زودتر برسیم اونجا
[ترجمه گوگل] من می دانم که یک میانبر می تواند برای رسیدن به آن سریع تر باشد

(2) تعریف: a method or process that is quicker than a standard one.
مشابه: knack

- My sister taught me a shortcut for making hollandaise sauce.
[ترجمه ترگمان] خواهرم راه میانبری برای درست کردن سس hollandaise به من یاد داد
[ترجمه گوگل] خواهر من به من یک میانبر برای ساخت سس هولوندیا آموزش داد
- I don't believe in shortcuts; the traditional way always gets the best results.
[ترجمه ترگمان] من به میان بر ندارم؛ روش سنتی همیشه بهترین نتیجه را می گیرد
[ترجمه گوگل] من به میانبرها اعتقاد ندارم؛ راه سنتی همیشه بهترین نتایج را به دست می آورد

• shorter route, way which is shorter than the customary route; symbolic link, special type of file which points to another file or device (computers)
cut to a short length
shorter path for getting to a certain place; time-saving method
a short cut is a way of getting somewhere that is quicker than the usual route.
a short cut is also a quicker way of achieving something than if you use the usual methods.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] میانبر
[کامپیوتر] میانبر - 1- تصویری در OS/2 یا ویندوز که اتصال را به تصویر دیگری که در جای دیگر است، هدایت می کند. میانبر ها امکان می دهند تا یک برنامه یا فابل را در سیستم منو در بیش از یک مکان قرار دهید. در ویندوز، تشخیص تصاویر میانبر به سویله ی یک فلش( پیکان ) است که در گوشه ای قرار دارد. همچنین تصاویر میانبر به وسیله ی فایلهایی نمایش داده می شوند که دارای پسوند LNK هستند. 2- روش سریع برای دستیابی به یک فرمان، بدون انتخاب آن از منو، میانبرها، معمولاً به وسیله ی حروف زیر خط کشی شده در منوها معین می شوند ؛ نوشتن حرف مورد نظر ( شاید هنگام پایین نگه داشتن کلید Alt) شما را بی واسطه به فرمان مورد نظر می رساند. برخی از منوها میانبرهای صریح ( مانند " Ctrl-S" ) را نیز معین می کنند، که می توانید در هر زمان آن را انتخاب کنید ( حتی زمانی که آن قسمت از منو روی صفحه نباشد ) .

مترادف و متضاد

راه میان بر (اسم)
cutoff, short cut

جملات نمونه

1. I tried to take a shortcut and got lost.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم راه میان بر بردارم و گم شدم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم میانبر و از بین برود

2. I know a shortcut to town through the back streets.
[ترجمه ترگمان]من راه میانبری به شهر را در خیابان های پشتی می دانم
[ترجمه گوگل]من از میان خیابان های عقب، میان راهی را به شهر می دانم

3. Is this the shortcut?
[ترجمه ترگمان]این میان بر - ه؟
[ترجمه گوگل]آیا این میانبر است؟

4. He was always looking for a shortcut to fame and fortune.
[ترجمه ترگمان]او همیشه به دنبال یک راه میان بر برای شهرت و ثروت بود
[ترجمه گوگل]او همیشه به دنبال یک میانبر برای شهرت و ثروت بود

5. Fame can be a shortcut to love and money.
[ترجمه ترگمان]شهرت می تواند یک راه میان بر برای عشق و پول باشد
[ترجمه گوگل]شهرت می تواند یک میانبر برای عشق و پول باشد

6. F1 is the shortcut key for calling up help.
[ترجمه ترگمان]F۱ کلید میان بر برای درخواست کمک است
[ترجمه گوگل]F1 کلید میانبر برای فراخوانی کمک است

7. There is no shortcut to human fulfillment for men-just the short circuit of impotence.
[ترجمه ترگمان]هیچ راه میانبری برای رسیدن انسان به انسان وجود ندارد - تنها راه کوتاه ناتوانی
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای تحقق انسان برای مردان وجود ندارد - فقط اتصال کوتاه ناتوانی جنسی

8. You need to run Shortcut. exe on every ink file on the drive.
[ترجمه ترگمان] باید \"shortcut\" رو اداره کنی روی هر پرونده مرکب از ماشین نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]شما باید میانبر را اجرا کنید exe در هر فایل جوهر بر روی درایو

9. Fonts is really a shortcut to the folder that holds your fonts, also known as typefaces.
[ترجمه ترگمان]فونت ها واقعا یک میان بر برای پوشه ای است که فونت های شما را نگه می دارد، همچنین به عنوان typefaces شناخته می شود
[ترجمه گوگل]فونت واقعا یک میانبر برای پوشه ای است که قلمهایتان را حفظ می کند، همچنین به عنوان تایپ فاکس شناخته می شود

10. It would be the shortcut enabling their poorly performing public schools to catch up to the rest of the nation.
[ترجمه ترگمان]این یک راه میان بر است که قادر ساختن مدارس دولتی ضعیف برای رسیدن به بقیه کشور است
[ترجمه گوگل]این میانبرانی است که مدارس دولتی فقیرنشین را قادر می سازند تا به سایر نقاط کشور برسند

11. In other words, shortcut and cheat books.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، کتاب های میان بر و تقلب
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، میانبر و تقلب کتاب

12. Internet Explorer saves each address individually as a shortcut, which makes them less convenient to transfer.
[ترجمه ترگمان]اینترنت اکسپلورر هر آدرس را به طور انفرادی نگه می دارد، به عنوان یک میان بر، که آن ها را برای انتقال راحت تر می کند
[ترجمه گوگل]اینترنت اکسپلورر هر یک از آدرس ها را به صورت یک میانبر ذخیره می کند، که باعث می شود آنها را برای انتقال آسان تر کند

13. A shortcut quickly comes to mind: Just take a calcium supplement.
[ترجمه ترگمان]یک میان بر به سرعت به ذهن می رسد: فقط یک مکمل کلسیم بردارید
[ترجمه گوگل]یک میانبر به سرعت به ذهن می رسد فقط یک مکمل کلسیم دریافت کنید

14. You can make shortcuts to the shortcut and still retain the link to the original.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید میان بر به میان بر داشته باشید و هنوز هم لینک را به اصل نگاه دارید
[ترجمه گوگل]شما می توانید میانبر ها را به میانبر ایجاد کنید و همچنان لینک را به اصل حفظ کنید

پیشنهاد کاربران

این پاسخ برداشت است از عمل میانبر : تصویر فایل که آدرس مکانی موقعیت فایل اصلی در آن مستطر است . وبا انتخاب آن شورت کات در واقع آدرس فایل مورد نظر اجرء میشود .

خب یجورایی short cut معنی میان بر میده ولی اگه تک تک کلمه ها رو ترجمه کنیم ( یعنی اینکه بگیم کوتاه = short و برش=cut ) اینطوری معنی برش کوتاه رو میده. . . ولی بهتره یجورایی همون میان بر ترجمه اش کنیم. . .


کلمات دیگر: