کلمه جو
صفحه اصلی

pumpernickel


نان سیاه (دارای چاودار و سبوس)، نان جو سیاه سبوس دار المانی

انگلیسی به فارسی

نان جو سیاه سبوس دار المانی


pumpernickel، نان جو سیاه سبوس دار المانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a dark, coarse, whole-grain bread made of rye.

• variety of coarse dark rye bread

جملات نمونه

1. There are not, however, too many hard core pumpernickel types left, certainly not enough to support small bakeries.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد زیادی از انواع pumpernickel هسته ای باقی نمانده است، قطعا برای حمایت از نانوایی ها کافی نیستند
[ترجمه گوگل]اما وجود ندارد، با این حال، بیش از حد بسیاری از هسته سخت pumpernickel هست، قطعا به اندازه کافی برای حمایت از نانوایی های کوچک نیست

2. When he visits, he bakes us loaves of pumpernickel bread.
[ترجمه ترگمان]وقتی سر و کله اش پیدا می شود، چند قرص نان جو برایمان می آورد
[ترجمه گوگل]وقتی او می رود، ما نوشیدنی های پومپنیکل را می کشد

3. Or perhaps a good pumpernickel rye is more to your liking?
[ترجمه ترگمان]یا شاید یه جو آب جو خوب بیشتر از این خوشت میاد؟
[ترجمه گوگل]یا شاید چاودار پومپنیکل خوب به نفع شماست؟

4. Learn how to activate the yeast mixture for pumpernickel bread with expert tips on baking bread in this free recipe video.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه مخلوط مخمر را برای نان pumpernickel با توصیه های تخصصی روی پخت نان در این دستور پخت رایگان فعال کنید
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید چگونه برای مخلوط مخمر برای نان پومپنیکل با استفاده از نکات متخصص در نان پخت در این ویدئو دستور العمل آزاد فعال کنید

5. Learn how to prepare the baking pans for pumpernickel bread with expert tips on baking bread in this free recipe video.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه the پخت را برای نان pumpernickel آماده کنید با نکات کارشناسی درباره پخت نان در این دستور پخت رایگان
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید چگونه برای تهیه نانوایی های پخت و پز برای نان pumpernickel با راهنمایی های متخصص در پخت نان در این ویدئو دستور العمل رایگان

6. Politics ran very high at Pumpernickel,[sentence dictionary] and parties were very bitter.
[ترجمه ترگمان]سیاست در Pumpernickel بسیار بالا بود، و [ فرهنگ لغت حکم ] و احزاب بسیار تلخ بودند
[ترجمه گوگل]سیاست در Pumpernickel خیلی زیاد بود، [فرهنگ واژه] و احزاب بسیار تلخ بود

7. I sipped my plastic cup of reconstituted orange juice and took a bite of my over-buttered pumpernickel bagel, smearing my hands.
[ترجمه ترگمان]یک جرعه آب plastic را مزه مزه کردم و تکه ای از نان over را که روی نان برشته کره مالیده شده بود خوردم
[ترجمه گوگل]من فنجان پلاستیکی من از آب پرتقال تصفیه شده را سوراخ گرفتم و یک نان شیرینی پومپنیکل بیش از حد کره را گرفتم و دست هایم را از بین برد

8. A dedicated bread eater will usually prefer a dense, sour, small, moist, round pumpernickel to a light rye.
[ترجمه ترگمان]یک نان خوار مخصوص معمولا یک دانه چگال، ترش، کوچک، مرطوب و گرد را به a نور ترجیح می دهد
[ترجمه گوگل]یک نانوای نان اختصاص داده شده معمولا یک چاودار، ترش، پودر کوچک، مرطوب، خرد شده را به یک چاودار سبک ترجیح می دهد

9. But your life, year by crumbling year, led you backwards: to the rainbow, the pumpernickel, the stony halls of study.
[ترجمه ترگمان]اما زندگی شما، سال by، شما را به عقب هدایت کرد: به طرف رنگین کمان، جو، و تالارهای سنگی اتاق مطالعه
[ترجمه گوگل]اما زندگی شما، سال به سال ناپدید شده، شما را به عقب به رنگین کمان، پومپنیکل، سالن سنگی مطالعه می برد

10. Learn how to divide the dough and let it rise when you make pumpernickel bread with expert tips on baking bread in this free recipe video.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید چگونه خمیر را تقسیم کنید و بگذارید وقتی شما نان pumpernickel را با نکات تخصصی درباره پخت نان در این دستور پخت رایگان به دست می آورید افزایش یابد
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید چگونه می توانید خمیر را تقسیم کنید و آن را افزایش دهید زمانی که نان پومپنیکل را با راهنمایی متخصصان در نان پخت نان در این ویدئو دستور العمل آزاد کنید

11. Trev sits down as the food arrives at the table Trev: These pumpernickel bagels are just perfect.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غذا به میز می رسد، Trev می نشیند: این نان های pumpernickel بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]ترو نشستن به عنوان غذا می رسد به جدول Trev این pumpernickel bagels فقط کامل است

12. I can't wait to take a bite of the pumpernickel.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم صبر کنم تا یه تیکه از جو رو بگیرم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم صبر کنم تا نیش پومرنیکل را بگیرم


کلمات دیگر: