کلمه جو
صفحه اصلی

jitters


معنی : وحشت، عصبانیت فوقالعاده
معانی دیگر : از کوره در رفته

انگلیسی به فارسی

جادوگر، وحشت، عصبانیت فوقالعاده


عصبانیت فوق العاده، از کوره در رفته، وحشت


انگلیسی به انگلیسی

• fidgets, restlessness, state of nervous tension
the jitters are feelings of extreme nervousness that you get just before you have to do something important or when you are expecting important news; an informal word.

مترادف و متضاد

Antonyms: calmness


Synonyms: anxiety, dither, fidgets, heebie-jeebies, jumps, nerves, shakes, shivers, tenseness, willies


وحشت (اسم)
fear, dread, abhorrence, panic, terror, horror, fray, fright, funk, awe, jitters, trepidation

عصبانیت فوق العاده (اسم)
jitters

nervousness


جملات نمونه

1. the jitters
(عامیانه) دلهره،ترس و لرز،لرزه،دلشوره

2. before an examination, i always get the jitters
پیش از امتحان من همیشه دچار ترس و لرز می شوم.

3. I always get the jitters the morning before an exam.
[ترجمه ترگمان]من همیشه صبح قبل از امتحان از شدت عصبی میشم
[ترجمه گوگل]من همیشه صبح ها قبل از آزمون امتحان می کنم

4. I always get the jitters before exams.
[ترجمه ترگمان] همیشه قبل از امتحان عصبی میشم
[ترجمه گوگل]همیشه قبل از امتحانات جیغ می کشم

5. The jitters are worst in the capital, where 61% of people are fearful of a terrorist attack.
[ترجمه ترگمان]The ها در پایتخت بدتر هستند، جایی که ۶۱ درصد مردم از یک حمله تروریستی می ترسند
[ترجمه گوگل]جادوگران در پایتخت بدترین هستند، جایی که 61 درصد از مردم از حمله تروریستی می ترسند

6. I always get the jitters before I go on stage.
[ترجمه ترگمان]من همیشه قبل از اینکه برم روی سن عصبی میشم
[ترجمه گوگل]من همیشه قبل از رفتن به صحنه، جیغ می کشم

7. Jitters had been wounded early, and washed back to the landing craft.
[ترجمه ترگمان]Jitters زود مجروح شده بود و دوباره به اسکله فرود آمده بود
[ترجمه گوگل]زخم زودهنگام زخمی شده بود و به کارگاه فرود می رفت

8. Like Jitters, she had knocked around the world a bit and wound up in Dead Rat.
[ترجمه ترگمان]مثل Jitters، او دنیا را گاز زده بود و موش مرده را زخمی کرده بود
[ترجمه گوگل]مانند جترس، او کمی در سراسر جهان ضربه زد و در Dead Rat زخمی شد

9. The jitters have reached the public.
[ترجمه ترگمان]The به مردم رسیده اند
[ترجمه گوگل]جادوگران به عموم رسیده اند

10. Jody tries to jog away the jitters.
[ترجمه ترگمان]جودی \"سعی می کنه که از ترس فرار کنه\"
[ترجمه گوگل]جودی سعی می کند جیغ زدن را بکشد

11. But jitters about the deteriorating budget talks have driven yields steadily higher.
[ترجمه ترگمان]اما jitters در مورد بدتر شدن مذاکرات کسری بودجه به طور پیوسته بالاتر می رود
[ترجمه گوگل]اما نگرانی در مورد گفت و گو های رو به وخامت بودجه، به طور پیوسته افزایش یافته است

12. Another woman, comically strung-out, is interrupted in her jitters by a wounded man who tumbles hard through the cafe doors.
[ترجمه ترگمان]یک زن دیگر که از حالت مسخره ای بیرون امده است، از وحشت او توسط یک مرد زخمی که از در کافه بیرون می پرد، بریده می شود
[ترجمه گوگل]یک زن دیگر، به طرز خنده دارانه ای، در جیغ او توسط یک مرد زخمی که از طریق درهای کافه به سختی می سوزد، قطع شده است

13. But the jitters and anxieties usually associated with a starring role in a new play are nowhere to be seen.
[ترجمه ترگمان]اما the و anxieties معمولا با نقش بازی در بازی جدید در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]اما جرات و اضطراب که معمولا با یک نقش اصلی در یک بازی جدید همراه است، جایی نیست که دیده شود

14. Louise had pre-wedding jitters.
[ترجمه ترگمان] لوییز از ترس قبل از عروسی بود
[ترجمه گوگل]لوئیس قبل از عروسی رنج می برد

پیشنهاد کاربران

حرکات نامنظم

دلهره

دلهره، دلشوره


کلمات دیگر: