1. She does now and then hector a little.
[ترجمه ترگمان] اون الان داره و بعدش یه کم \"هکتور\" - ه
[ترجمه گوگل]او اکنون و بعد کمی کوچکتر است
2. I suppose you'll hector me until I phone him.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم تا قبل از اینکه بهش زنگ بزنم به من برسی
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما تا زمانی که من او را صدا می کنم، من را متقاعد کنید
3. Hector spent the winter learning how to cope with his blindness.
[ترجمه ترگمان]هکتور یاد می گیرد که چگونه با کوری او مقابله کند
[ترجمه گوگل]هکتور زمستان را یاد می گیرد که چگونه با نابینایی خود مقابله کند
4. Thigh-deep in the loch, Hector swung round.
[ترجمه ترگمان]هکتور … در اعماق لاک، هکتور به دور خود چرخید
[ترجمه گوگل]هکتور عمیق در لک، هکتور چرخانده است
5. Hector trusted him to guard his back, and concentrated on the men poking spears at him from the front and sides.
[ترجمه ترگمان]هکتور به او اعتماد کرد تا از پشت او محافظت کند و روی مردها تمرکز کند که از جلو و پهلو دستی به او بزنند
[ترجمه گوگل]هکتور به او احترام می گذاشت تا او را پشت سر بگذارد و بر مردانی که از جلو و دو طرف به او زل زده بود، متمرکز شد
6. Then Hector stripped his armor from him and casting his own aside, put it on.
[ترجمه ترگمان]سپس هکتور زره خود را از او بیرون کشید و خودش را به کناری انداخت و آن را روی سرش گذاشت
[ترجمه گوگل]سپس هکتور زره های خود را از او جدا کرد و خود را کنار گذاشت، آن را به دست آورد
7. Hector sits in the back seat of the front row, nearest the door.
[ترجمه ترگمان]هکتور روی صندلی عقب ردیف جلو نشسته و به در نزدیک تر است
[ترجمه گوگل]هکتور در صندلی عقب ردیف جلو، نزدیکترین درب نشسته است
8. Hector had just saved my life, and he and Joe Cutty had great coin on the street.
[ترجمه ترگمان]هکتور زندگی مرا نجات داده بود و او و جو cutty سکه بزرگی در خیابان داشتند
[ترجمه گوگل]هکتور زندگی من را نجات داد، و او و جو کاتتی سکه های بزرگی در خیابان داشتند
9. On Friday night Sir Hector made it clear it must separate its milk selling from its milk buying.
[ترجمه ترگمان]در شب جمعه، سر Hector اعلام کرد که باید شیر خود را از خرید شیر خود جدا کند
[ترجمه گوگل]شب جمعه شب سر هکتور روشن کرد که باید شیر خود را از خرید شیر جدا کند
10. Achilles was fated to die after Hector.
[ترجمه ترگمان]نقطه ضعف این بود که بعد از \"هکتور\" بمیره
[ترجمه گوگل]بعد از هکتور، آشیل به دنیا اومد
11. She doesn't hector us about giving up things.
[ترجمه ترگمان]اون به ما راجع به دادن چیزها حرف نمی زنه
[ترجمه گوگل]او ما را در مورد رها کردن چیزها نمی کند
12. Another gull swoops down and begins to hector the first one for its food.
[ترجمه ترگمان]یک مرغ دریایی دیگر هم با سرعت زیادی به پایین پرتاب می شود و شروع می کند که اولین غذا را برای غذایش بسازد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ماهیان خاویاری پایین میرود و برای اولین بار غذای خود را برای اولین بار میبرد
13. But Hector, with his booming laugh, was so large and overpowering that he made it worse.
[ترجمه ترگمان]اما هکتور با صدای خنده دارش چنان بزرگ و غیرقابل تحمل بود که بدترش کرد
[ترجمه گوگل]اما هکتور، با خنده پرشور او، بسیار بزرگ و غرور بود که او را بدتر کرد
14. The Trojans wish to avenge the death of Hector; their misplaced values mean that patience in adversity is impossible.
[ترجمه ترگمان]The می خواهند انتقام مرگ هکتور را بگیرند؛ ارزش های نابجا آن ها به این معنی است که صبر در بدبختی غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]تروجان ها مایل به انتقام از مرگ هکتور هستند ارزش های نامناسب آنها به معنی آن است که صبر در ناسازگاری غیرممکن است