کلمه جو
صفحه اصلی

idyl


معنی : چکامه کوتاه، قصیده کوتاه، چکامه در باره زندگی روستایی
معانی دیگر : idyll چکامه کوتاه، شرح منظره ای اززندگانی روستایی

انگلیسی به فارسی

( idyll ) چکامه کوتاه، قصیده کوتاه، شرح منظره ای اززندگانی روستایی، چکامه در باره زندگی روستایی


idyl، چکامه کوتاه، قصیده کوتاه، چکامه در باره زندگی روستایی


انگلیسی به انگلیسی

• poem or prose composition describing a charmingly rustic scene; pastoral scene, charmingly rustic episode

مترادف و متضاد

چکامه کوتاه (اسم)
idyl, idyll

قصیده کوتاه (اسم)
idyl, idyll

چکامه درباره زندگی روستایی (اسم)
idyl, idyll


کلمات دیگر: