کلمه جو
صفحه اصلی

headline


معنی : عنوان، سرصفحه، عنوان سرصفحه روزنامه
معانی دیگر : سرصفحه ی کتاب (که شماره ی صفحه و غیره را ذکر می کند)، (روزنامه و غیره) عنوان مقاله، تیتر، (اخبار رادیو و غیره) خبر مهم، اهم اخبار، (به مقاله و غیره) عنوان دادن، تیتر تعیین کردن، شناساندن، عنوان، سرصفحه، عنوان سرصفحه روزنامه

انگلیسی به فارسی

سرصفحه‌ی کتاب (که شماره‌ی صفحه و غیره را ذکر می‌کند )


(روزنامه و غیره) عنوان مقاله، تیتر


(اخبار رادیو و غیره) خبر مهم، اهم اخبار


(به مقاله و غیره) عنوان دادن، تیتر تعیین کردن


(برای هنرمند یا بازیگر) تبلیغ کردن، شناساندن


عنوان، سرصفحه، عنوان سرصفحه روزنامه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the title to a newspaper article or piece, esp. the largest or most prominent title.
مشابه: banner
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: headlines, headlining, headlined
(1) تعریف: to give a headline to.

(2) تعریف: to be the most important as a performer at.

- The comedian headlined the new club.
[ترجمه ترگمان] کمدین باشگاه جدید را تی تر کرد
[ترجمه گوگل] کمدین این باشگاه جدید را هدایت کرد
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be the most important performer.

• title, large type at the beginning of an article
give a title to, provide with a headline; mention in a title; publicize, feature
a headline is the title of a newspaper story, printed in large letters.
the headlines are also the main points of the news which are read on radio or television.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] سرمقاله، تیتر

مترادف و متضاد

عنوان (اسم)
way, address, cause, reason, motive, head, excuse, manner, title, superscription, heading, caption, headline, pretext, method, capitulary, fashion, salvo, lemma

سرصفحه (اسم)
head, title, heading, headline, banner, headpiece, front page

عنوان سرصفحه روزنامه (اسم)
headline

head


Synonyms: heading, caption, title, leader, header, screamer, scarehead


جملات نمونه

1. banner headline
سرعنوان،عنوان درشت مقاله در صدر صفحه ی اول

2. The Daily Mail has the headline "The Voice of Conscience".
[ترجمه ترگمان]روزنامه دیلی میل عنوان \"صدای وجدان\" را دارد
[ترجمه گوگل]The Daily Mail دارای عنوان 'صدای وجدان' است

3. 'Carnage at Airport ', screamed the tabloid headline.
[ترجمه ترگمان]کشتار در فرودگاه، تی تر روزنامه ها را فریاد زد
[ترجمه گوگل]'قتل عام در فرودگاه'، سر و صدا عنوان سرمقاله

4. There was a banner headline about drugs in schools.
[ترجمه ترگمان]یک تی تر درشت در مورد مواد مخدر در مدارس وجود داشت
[ترجمه گوگل]درمورد مواد مخدر در مدارس یک تیتر تبلیغاتی وجود دارد

5. The banner headline leaped out at me from the newspaper.
[ترجمه ترگمان]تی تر روزنامه ها از روزنامه بیرون پرید
[ترجمه گوگل]تیتر بنر از روزنامه به من خیره شد

6. The Sunday Observer had a headline saying, "Pop Star Arrested on Drugs Charges".
[ترجمه ترگمان]ناظر روز یکشنبه عنوانی را داشت که می گفت: \" ستاره پاپ با اتهامات مواد مخدر دستگیر شد \"
[ترجمه گوگل]یکشنبه ناظر یک سرصفحه داشت که 'ستاره پاپ دستگیر شده در مورد هزینه های مواد مخدر'

7. They ran the story under the headline 'Home at last!'.
[ترجمه ترگمان]سرانجام داستان را زیر تی تر روزنامه خواندند
[ترجمه گوگل]آنها داستان را تحت عنوان 'خانه در نهایت!' اجرا کردند

8. The engagement of the two tennis stars made headline news.
[ترجمه ترگمان]نامزدی دو ستاره تنیس در تی تر اخبار قرار گرفت
[ترجمه گوگل]درگیری دو ستاره تنیس اخبار جدیدی را منتشر کرد

9. The headline read 'Judge raps police'.
[ترجمه ترگمان]این تی تر، قاضی پرونده قاضی را قرائت کرد
[ترجمه گوگل]این عنوان به نام 'قاضی پلیس پلیس' خوانده می شود

10. The news was blazed in headline of the newspaper.
[ترجمه ترگمان]این خبر در تی تر روزنامه شعله ور شد
[ترجمه گوگل]این خبر در تیتر روزنامه منتشر شد

11. The Daily Gazette ran a story under the headline "Pope's Last Words".
[ترجمه ترگمان]روزنامه دیلی Gazette داستانی را تحت عنوان \"آخرین کلمات پاپ\" به چاپ رساند
[ترجمه گوگل]روزنامه 'روزنامه' یک داستان را تحت عنوان 'آخرین کلمات پاپ' اجرا کرد

12. 'President's marriage really over' ran the headline in a national newspaper.
[ترجمه ترگمان]ازدواج رئیس جمهور واقعا تی تر روزنامه ملی بود
[ترجمه گوگل]'ازدواج رئیس جمهور واقعا بیش از' عنوان در روزنامه ملی اجرا شد

13. A newspaper headline caught his attention.
[ترجمه دیانا] عنوان آن روزنامه نظرش را جلب کرد
[ترجمه ترگمان]تی تر روزنامه ای توجهش را جلب کرد
[ترجمه گوگل]عنوان روزنامه توجه خود را جلب کرد

14. 'Ten shot dead by gunmen,' ran the newspaper headline.
[ترجمه ترگمان]ده عکس که توسط افراد مسلح به ضرب گلوله کشته شد تی تر روزنامه بود
[ترجمه گوگل]'ده شلیک شده توسط مردان مسلح،' عنوان روزنامه را اجرا کرد

15. Thus, getting a well thought out head line is the best strategy of attracting the interest of the audience.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، گرفتن یک خط فکری به خوبی بهترین استراتژی برای جلب توجه مخاطب است
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، گرفتن یک خط به خوبی فکر شده بهترین استراتژی جذب علاقه مخاطبان است

16. The rigging consists of a ball head line cup, a clamping piece and an O ring.
[ترجمه ترگمان]طناب ها شامل یک فنجان سر توپ، یک گیره مهار و یک حلقه O است
[ترجمه گوگل]جعل شامل یک جعبه خط توپ توپ، یک قطعه گیره و یک حلقه O است

17. Meanwhile, the tube water head line drawn by the computer makes the graphic result clear.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، خط لوله آبی لوله ای که توسط کامپیوتر کشیده می شود باعث می شود که نتیجه گرافیکی واضح باشد
[ترجمه گوگل]در همین حال، خط لوله لوله آب کشیده شده توسط کامپیوتر باعث می شود نتیجه گرافیکی روشن شود

18. The slogan(head line and base line) is the "soul" of a written advertisement.
[ترجمه ترگمان]شعار (خط سر و خط پایه)\"روح\" یک تبلیغ کتبی است
[ترجمه گوگل]شعار (خط سر و خط پایه) 'روح' یک آگهی کتبی است

19. The head line represents intelligence - people with a long head line are said to have an excellent memory, while those with a short one are very intelligent.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که خط سر نمایانگر اطلاعاتی است - افرادی که خطوط سری بلندی دارند و حافظه بسیار خوبی دارند، در حالی که افراد دارای یک خط کوتاه بسیار باهوش هستند
[ترجمه گوگل]خط سر نشانده اطلاعات هوشمندانه است - افرادی که خط طولانی دارند، حافظه خوبی دارند، در حالی که کسانی که با یک کوتاه هستند بسیار هوشمند هستند

20. A leading New York newspaper published the story with the head line—Fire Buff Barred from Blaze.
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه نیویورکی، داستان را با خط سر، Fire Buff از Blaze منتشر کرد
[ترجمه گوگل]یک روزنامه برجسته نیویورک این داستان را با سر خط 'آتش بف' از 'بلاز' منتشر کرد

21. The program has a certain reference value for the value of the transition fillet of intersection of the structure of the pump head line.
[ترجمه ترگمان]این برنامه دارای یک مقدار مرجع خاص برای ارزش of گذر از تقاطع خطوط سر پمپ است
[ترجمه گوگل]این برنامه یک مقدار مرجع معین برای مقدار فیلد عبور از تقاطع ساختار خط پمپ دارد

22. Two Critical concepts involved in direct current ice-melting technique of high voltage over head line, the least ice-melting current and the max allowed current was presented.
[ترجمه ترگمان]دو مفهوم بحرانی که در جریان مستقیم جریان آب - ذوب بالای خط جریان دارند، حداقل جریان آب و حال ذوب و حداکثر جریان مجاز ارایه شده است
[ترجمه گوگل]دو مفهوم بحرانی در جریان مستقیم یخ ذوب با ولتاژ بالا در سر خط، حداقل جریان یخ ذوب و جریان حداکثر مجاز ارائه شده است

23. Rumors, scandals, talking about porn on the first page head line.
[ترجمه ترگمان]شایعات، رسوایی، صحبت درباره فیلم سکسی در صفحه اول
[ترجمه گوگل]شایعات، رسوایی، صحبت در مورد پورنو در خط اول صفحه اول

24. In this paper, the mechanism of producing grip- force between the press- connect- tubes in the over- head line has been analyzed based on the metal press-distortion theory.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مکانیزم تولید نیرو بین لوله های اتصال - اتصال در خط بالای سر براساس تیوری اغتشاش - تحریف فلزات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله مکانیسم تولید نیروی جاذبه بین لوله های اتصال مطبوعات در خط فوقانی بر اساس نظریه دیفرانسیل افشانه فلزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است

25. K - week chart shows that gold spot at this week's big bare head Line.
[ترجمه ترگمان]نمودار K - هفته ای نشان می دهد که نقطه طلایی در بالای خط سر برهنه این هفته است
[ترجمه گوگل]نمودار نمودار هفته K نشان می دهد که نقطه طلایی در این هفته سر خط برهنه بزرگ است

A newspaper headline caught his attention

تیتر روزنامه توجه او را جلب کرد


Today's gossip is tomorrow's headline

شایعه‌ی امروز تیتر فردا است


پیشنهاد کاربران

تیتر اول روزنامه

The most important new a magazine or tv

سر خط خبر

تایتل بالای روزنامه ، و . . .

headline: عنوان، سرخط
news headlines: سرخط خبرها

عنوان - نام


به عنوان فعل : نقش مهمی ایفا کردن

سر تیتر روزنامه ها و خبر ها

Main news _ top item in news


کلمات دیگر: