کلمه جو
صفحه اصلی

gigantism


معنی : غول پیکری، رشد غیر عادی
معانی دیگر : عظیم الجثه بودن، عظمت، (پزشکی) غول سانی، ژیگانتیسم

انگلیسی به فارسی

غول پیکری، رشد غیر عادی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: abnormal growth of the whole body or parts of the body, usu. due to dysfunction of the pituitary gland.

• disease characterized by abnormal enlargement of the limbs

مترادف و متضاد

غول پیکری (اسم)
gigantism

رشد غیر عادی (اسم)
gigantism

جملات نمونه

1. The gigantism the local plants amazed the tourists.
[ترجمه ترگمان]The گیاهان محلی گردشگران را شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]گیاهانتشی گیاهان محلی گردشگران را شگفت زده کرد

2. The strongest support for this theory of theropod gigantism comes from what is known about the rise of T. rex, however.
[ترجمه ترگمان]قوی ترین پشتیبان این نظریه of gigantism از چیزی است که در مورد ظهور تی شناخته شده است با این حال رکس
[ترجمه گوگل]قوی ترین حمایت از این تئوری گرگانیسم تروپود از آنچه در مورد ظهور T rex شناخته شده است، با این وجود است

3. It is often associated with pituitary gigantism.
[ترجمه ترگمان]اغلب با هیپوفیز gigantism مرتبط است
[ترجمه گوگل]این اغلب با هیپنوتیزم غول پیکر همراه است

4. We have become far too tolerant of media concentration and gigantism.
[ترجمه ترگمان]ما بیش از حد تحمل فشار رسانه ها و gigantism ها را داریم
[ترجمه گوگل]ما از غلبه رسانه ها و غول پیکرمان بسیار متاثر هستیم

5. On the other hand, many scientists are certain that gigantism must preclude elevated rates of metabolism.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، بسیاری از دانشمندان مطمئن هستند که gigantism باید از نرخ بالای متابولیسم جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، بسیاری از دانشمندان بر این باورند که گیگانتیسم باید میزان متابولیسم را افزایش دهد

6. With the expansion of the construction scale, Chinese colleges and universities have shown such " gigantism " as overstaffing in organizations and poor efficiency.
[ترجمه ترگمان]با گسترش مقیاس ساخت وساز، دانشگاه ها و دانشگاه ها چنین \"gigantism\" را به عنوان overstaffing در سازمان ها و کارآیی ضعیف نشان داده اند
[ترجمه گوگل]با گسترش مقیاس ساخت و ساز، کالج ها و دانشگاه های چینی چنین 'غایت گرایی' را به عنوان بیش از حد زیاد در سازمان ها و کارایی ضعیف نشان داده اند

7. Compared to its predecessors, the new car is characterized by its lightness gigantism in space.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با پیشینیان خود، خودروی جدید با سبک its در فضا مشخص می شود
[ترجمه گوگل]در مقایسه با پیشینیانش، خودروی جدید توسط فضای بینظمی سبک آن مشخص شده است

8. There is a phenomenon known as deep - sea gigantism.
[ترجمه ترگمان]پدیده ای شناخته شده به نام gigantism عمیق دریا وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک پدیده شناخته شده به عنوان عمیق دریا شناخته شده است

9. Gigantism life - span how long? Is Yao Ming Yao gigantism greatly mechanically?
[ترجمه ترگمان]طول عمر gigantism چقدر طول می کشد؟ آیا یائو مینگ یائو از نظر مکانیکی به شدت عمل می کند؟
[ترجمه گوگل]طول عمر گیگابایت - چه مدت طول می کشد؟ آیا یاهو مینگ یائو به شدت مکانیکی است؟

پیشنهاد کاربران

gigantism ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: غول‏پیکری
تعریف: رشد غیرعادی بدن براثر ترشح بیش ازاندازۀ هورمون رشد


کلمات دیگر: