1. harrow hell
(قدیمی - در مورد عیسی) وارد شدن به دوزخ و نجات دادن پیامبران و نیکان پیش از مسیحیت
2. they first plough the land and then harrow it
اول زمین را شخم می زنند و سپس کلوخ شکنی و صاف می کنند.
3. Not quite Eton or Harrow with incense thrown in, but close to it.
[ترجمه ترگمان]خیلی از Eton یا Harrow که در آن ظاهر شده بودند، اما به آن نزدیک شده بودند
[ترجمه گوگل]نه کاملا Eton یا Harrow با بخور دادن به پرتاب در، اما نزدیک به آن است
4. The one-day Eton v Harrow match at Lord's on June 24 ended in a draw.
[ترجمه ترگمان]مسابقه یک روزه Eton در Harrow در روز ۲۴ ژوئن به تساوی پایان یافت
[ترجمه گوگل]یک روز اونتو هارو در روز 24 ژوئن در لردلی به گل رسید
5. Did I say "Harlow"? Sorry, I meant "Harrow". It was just a slip of the tongue.
[ترجمه ترگمان]من گفتم \"گ - - گ\"؟ ببخشید، منظورم \"Harrow\" بود فقط یک تکه از زبانش بود
[ترجمه گوگل]آیا من 'هارلو' را می گویم؟ با عرض پوزش، منظورم هارو بود این فقط یک لغزش زبان بود
6. The most incredible case involved a guy in Harrow who was advertising for men as a blonde woman called Susannah.
[ترجمه ترگمان]عجیب ترین مورد شامل مردی در هارو بود که برای مردان به عنوان یک زن بلوند به نام Susannah تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]مورد باور نکردنی یک مرد در هارو بود که برای مردان به عنوان یک خانم بلوند به نام سوزانا تبلیغ می کرد
7. I have challenged the prospective Labour candidate in Harrow, West to do so, but he has not bothered to reply.
[ترجمه ترگمان]من کاندیدای حزب کارگر در هارو، غرب را به چالش کشیده ام، اما او به خودش زحمت پاسخ دادن را نداده است
[ترجمه گوگل]من به نامزد کار آینده نگر در هاروور، غرب این کار را به چالش کشیده ام، اما او پاسخ نمی دهد
8. As a kind of disk harrow, the offset harrow has its own advantages and disadvantages.
[ترجمه ترگمان]به عنوان نوعی of دیسک، شاخک offset مزایا و معایب خودش را دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع دیسک حروس، مزرعه افست دارای مزایا و معایب خاص خود است
9. At Harrow, he failed the entrance examination.
[ترجمه ترگمان]در سال Harrow امتحانات ورودی را شکست داد
[ترجمه گوگل]در هارو، او امتحان ورودی را شکست
10. A heavy harrow for breaking clods of earth.
[ترجمه ترگمان]برای خرد شدن کلوخ ها برای خرد کردن خاک سخت است
[ترجمه گوگل]یک مزرعه سنگین برای شکستن لکه های زمین
11. I first went to Harrow in the summer term.
[ترجمه ترگمان]من برای اولین بار در دوره تابستان به Harrow رفتم
[ترجمه گوگل]برای اولین بار در تابستان به هارو رفتم
12. For example, Eton College and Harrow School.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، کالج ایتن و هارو به پایان رسید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کالج اونت و مدرسه هارو
13. Combining the working principle of plough and harrow in agriculture that can realize to mix and comminute all kinds of material.
[ترجمه ترگمان]ترکیب اصول کار of و چنگک در کشاورزی که می تواند انواع مواد را با هم مخلوط و مخلوط کند ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]ترکیب اصل کار از شخم و مزرعه در کشاورزی که می تواند تحقق بخشیدن به مخلوط کردن و خرد کردن انواع مواد
14. She was kept under the harrow.
[ترجمه ترگمان]با این زخم او را آزار می داد
[ترجمه گوگل]او تحت مزرعه نگهداری شد
15. He is removing weeds with a harrow in the rice field.
[ترجمه ترگمان]او در حال از بین بردن علف های هرز در مزرعه برنج است
[ترجمه گوگل]او علف های هرز را در مزرعه برنج از بین می برد