1. He was hand-picked for this job by the Admiral.
[ترجمه ترگمان] اون دست \"آدمیرال\" رو گرفته بود
[ترجمه گوگل]او برای این کار توسط دریاسالار دستگیر شد
2. The grapes are hand-picked and pressed.
[ترجمه ترگمان]انگور به دست گرفته می شود و فشرده می شود
[ترجمه گوگل]انگور دست برداشت و فشرده شده است
3. These stories were handpicked in the book.
[ترجمه ترگمان]این داستان ها در کتاب انتخاب شده بودند
[ترجمه گوگل]این داستان ها در کتاب به دست آمده است
4. He had made it his business to surround himself with a hand-picked group of bright young officers.
[ترجمه ترگمان]او کار خود را انجام داده بود تا خود را با گروهی از افسران جوان و درخشان احاطه کند
[ترجمه گوگل]او این کار خود را انجام داده بود تا خود را با یک گروه دست و پاگیر از افسران جوان روشن آشنا کند
5. Sokagakkai was able to hand-pick his successor.
[ترجمه ترگمان]Sokagakkai توانست جانشین او را انتخاب کند
[ترجمه گوگل]Sokagakkai قادر به دست انتخاب جانشین او بود
6. You can handpick your assistants.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید assistants را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید دستیاران خود را دستکاری کنید
7. Those men were handpicked strong-arm thugs, hired for the occasion, known for their viciousness.
[ترجمه ترگمان]آن ها افراد خود را که برای این موقعیت شناخته شده بودند، استخدام کرده بودند، زیرا شرارت بار آن ها را شناخته بودند
[ترجمه گوگل]این مردان دستگیر شدگان وحشیانه ای بودند که به خاطر مناسبت به استخدام درآمدند
8. Oblivious, Mr Straw exchanged pleasantries with hand-picked prisoners.
[ترجمه ترگمان]در oblivious، آقای \"استراو\" با زندانیان دست چین شده معاوضه شد
[ترجمه گوگل]اجتناب ناپذیر، آقای استراو، با افراد دستگیر شده، سرگرم کننده است
9. The other judges, both charisma-free, were handpicked to make him shine.
[ترجمه ترگمان]دیگر قضات، هم charisma و هم free، برای درخشیدن انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]قاضی های دیگر، هر دو بدون فریز، به صورت دستی انتخاب شدند تا او را درخشش دهد
10. Nobody from her handpicked half-dozen is going to utter a mumbling word.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از او جدا نمی شود - ده دوازده نفر باید زیر لب چیزی بگویند
[ترجمه گوگل]هیچ کس از نیم دزده دست خود را نمی خواهد حرف بزند
11. Dawson was Mayor Kelly's handpicked successor.
[ترجمه ترگمان]داوسون جانشین منتخب شهردار کلی بود
[ترجمه گوگل]داوسون جانشین دستیار شهردار کلی بود
12. Some of his closest aides have been handpicked from the pharmaceutical sector.
[ترجمه ترگمان]برخی از نزدیک ترین دستیاران او از بخش داروسازی انتخاب شده اند
[ترجمه گوگل]برخی از نزدیکان او از بخش داروسازی انتخاب شده اند
13. The 000 delegates were handpicked for loyalty, and did not utter a word of criticism.
[ترجمه ترگمان]The نماینده برای وفاداری انتخاب شدند و حتی یک کلمه انتقاد هم بر زبان نیاوردند
[ترجمه گوگل]000 نماینده به خاطر وفاداری دست راستی گرفتند و یک کلمه انتقاد نکردند
14. He circumvented the seniority system, handpicking some of the most important chairmen.
[ترجمه ترگمان]او سیستم ارشدیت را دور زد، و برخی از مهم ترین روسا را از بین برد
[ترجمه گوگل]او نظام ارشد را نادیده گرفت و بعضی از مهمترین رئیسان را دستگیر کرد