کلمه جو
صفحه اصلی

hairdo


معنی : ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
معانی دیگر : (زنانه) آرایش مو، سبک زدن مو، مدل مو، ارایشگر زنانه

انگلیسی به فارسی

آرایش موی زنان بفرم مخصوصی، آرایشگر زنانه


موی سرخ، ارایش موی زنان بفرم مخصوصی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hairdos
• : تعریف: the style or shape in which hair is arranged; coiffure.
مشابه: coiffure

• hairstyle, coiffure, style in which hair is cut
a hairdo is the style in which your hair has been cut and arranged; an informal word.
hairstyle, style in which a woman's hair is arranged

مترادف و متضاد

ارایش موی زنان بفرم مخصوصی (اسم)
hairdo

coiffure


Synonyms: hairdressing, do, haircut, hairstyle


جملات نمونه

1. i am going to change my hairdo
می خواهم مدل مویم را تغییر بدهم.

2. Her hairdo and make - up look positively ghastly!
[ترجمه ترگمان]آرایشگر و آرایش او خیلی ترسناک به نظر می رسند!
[ترجمه گوگل]آرایش و آرایش خود را به صورت منحصر به فرد ظاهر می شود!

3. That hairdo takes years off you.
[ترجمه ترگمان]اون آرایشگر خیلی طول میکشه
[ترجمه گوگل]این فریزر سالها را از شما میگیرد

4. Do you like my new hairdo?
[ترجمه ترگمان]مدل موی جدیدم رو دوست داری؟
[ترجمه گوگل]آیا موی جدید خود را دوست دارید؟

5. She had a most elaborate hairdo, all piled up on top of her head.
[ترجمه ترگمان]سرش را بالای سرش جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال آرایش پیچیده ترین است، همه در بالای سر او جمع شده است

6. Jinky was James Dean with a ginger hairdo, an Uddingston rebel without a cause.
[ترجمه ترگمان]سر جیمز دین دین توماس بود با یک آرایشگر زنجبیل، یک یاغی بدون دلیل
[ترجمه گوگل]Jinky جیمز دین با یک فریزر زنجبیل، یک شورشی در ادمینگتون بود بدون هیچ دلیلی

7. The hairdo displayed her ears, which were almost perfectly formed except for the one minor asymmetry that hardly anyone noticed.
[ترجمه ترگمان]مدل hairdo گوش های خود را نمایش داد که تقریبا به طور کامل شکل گرفتند، به جز یک عدم تقارن کوچک که به ندرت کسی متوجه آن می شد
[ترجمه گوگل]موهایشان گوش های خود را نشان داد که تقریبا کاملا به جز یک نامتقارن جزئی بود که تقریبا هیچ کس متوجه آن نبود

8. Her ambitious hairdo curved and swirled like a Henry Moore sculpture.
[ترجمه ترگمان]موهای بلند پروازانه او خمیده شده بود و مانند مجسمه هنری مور دور می زد
[ترجمه گوگل]موی بلندپروازانه او منحنی و پیچیده مانند مجسمه هنری مور

9. With her bouffant hairdo, elaborate plumage, gushing charm and bright smile she is a caricature of a countess.
[ترجمه ترگمان]با موهای ژولیده و آراسته با پره ای آراسته و لبخندی درخشان، caricature از کنتس است
[ترجمه گوگل]با فلفل دلمه ای او، پرتقال خالص، جذابیت و لبخند روشن، او کاریکاتور از یک کاراکاس است

10. Did she have a new hairdo?
[ترجمه ترگمان]مدل جدید هم داشت؟
[ترجمه گوگل]آیا او یک مدل موی جدید داشت؟

11. Tim's fancy hairdo was an affectation left over from his younger days.
[ترجمه ترگمان]آرایش رویایی تیم یک تظاهر بود که از روزه ای جوانی او به جا مانده بود
[ترجمه گوگل]آرایش فانتزی تیم، احساسات بیش از روزهای او بود

12. Are we here to surf or swap hairdo secrets?
[ترجمه ترگمان]اومدیم موج سواری کنیم یا یه سری رازهای خانوادگی رو عوض کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما در اینجا برای گشت و گذار یا مبادله اسرار مومیایی؟

13. I mean I'm so excited with my new hairdo.
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که من از مدل موی جدیدم خیلی هیجان دارم
[ترجمه گوگل]منظورم این است که من به آرایش جدید خودم هیجان زده هستم

14. That hairdo looks really good on you.
[ترجمه ترگمان]اون مدل موهات خیلی بهت میاد
[ترجمه گوگل]این مدل مو واقعا برای شما خوب است

15. A soft hairdo helped to subdue her heavy features.
[ترجمه ترگمان]یک آرایشگر نرم کمک کرد که چهره سنگین او را مهار کند
[ترجمه گوگل]یک موی نرم، به کاهش ویژگی های سنگین خود کمک کرد

I am going to change my hairdo.

می‌خواهم مدل مویم را تغییر بدهم.


پیشنهاد کاربران

آرایش مو، مدل مو
The style of cutting and arranging hair


کلمات دیگر: