کلمه جو
صفحه اصلی

haven


معنی : لنگر گاه، بندرگاه، پناهگاه، جای امن
معانی دیگر : پناه، گریزگاه، ایمنگاه، گریخت گاه، بندرگاه (دارای استحکامات و حفاظ)، ناوپناه

انگلیسی به فارسی

بندرگاه، لنگرگاه، (م.ج.) پناهگاه، جای امن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a ship's anchorage; harbor or port.
مشابه: anchorage, harbor, port

(2) تعریف: a place of safety; shelter or refuge.
مشابه: anchorage, cover, harbor, oasis, refuge, shelter
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: havens, havening, havened
• : تعریف: to provide shelter or refuge to.
مشابه: shelter

• sheltered place, refuge, harbor, sanctuary; anchorage
shelter, provide refuge, provide a safe haven
a haven is a place where people feel safe and secure.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] لنگرگاه، پناهگاه، بندرگاه، جای امنبندر خلیج یا ورودی دریایی کوچک که به عنوان لنگرگاه کشتی ها مورد استفاده قرار می گیرد.

مترادف و متضاد

لنگر گاه (اسم)
dock, harbor, anchorage, grappling, haven, levee, dockage, harborage, berth, pier, port, riding

بندرگاه (اسم)
harbor, harbour, haven, strand, port

پناهگاه (اسم)
haven

جای امن (اسم)
haven, perch

refuge, port


Synonyms: anchorage, asylum, cover, covert, harbor, harborage, retreat, roadstead, sanctuary, sanctum, shelter


جملات نمونه

1. he wanted to make the country a haven of peace and prosperity
او می خواست کشور را ایمن گاه صلح و رونق کند.

2. The garden was a haven from the noise and bustle of the city.
[ترجمه ترگمان]باغ هنوز از سرو صدا و جنب و جوشی شهر فاصله نداشت
[ترجمه گوگل]باغ یک پناهگاه از سر و صدا و شلوغی از شهر بود

3. The aim is to create a safe haven for the thousands of refugees.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک پناه گاه امن برای هزاران پناهنده است
[ترجمه گوگل]هدف این است که یک پناهگاه امن برای هزاران پناهنده ایجاد کنیم

4. The river banks are a haven for wildlife.
[ترجمه ترگمان]بانک های رودخانه پناه گاه حیات وحش هستند
[ترجمه گوگل]بانک های رودخانه یک پناهگاه برای حیات وحش هستند

5. The wood is a haven for wildlife.
[ترجمه ترگمان]این جنگل پناه گاه حیات وحش است
[ترجمه گوگل]چوب پناهگاه حیات وحش است

6. The island is a haven for tax exiles.
[ترجمه ترگمان]این جزیره پناهگاهی برای تبعید شدگان است
[ترجمه گوگل]این جزیره برای پناهندگان مالیاتی است

7. I had roomed with him in New Haven when we were both at Yale Law School.
[ترجمه ترگمان]وقتی هر دو در دانشکده حقوق دانشگاه یل بودیم، با او زندگی می کردم
[ترجمه گوگل]وقتی که ما هم در دانشکده حقوق ییل بودیم، با او در New Haven مشغول به کار بودم

8. The library is a haven of peace and quiet.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه بهشتی برای آرامش و سکوت است
[ترجمه گوگل]کتابخانه یک پناهگاه صلح و آرام است

9. The hotel is a haven of peace and tranquillity.
[ترجمه ترگمان]هتل مامن صلح و آرامش است
[ترجمه گوگل]هتل یک پناهگاه صلح و آرامش است

10. They were living in a safe haven away from the fighting.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک پناه گاه امن زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در حیاط امن از مبارزه زندگی می کردند

11. The party was a haven of quiet amid the noise and bustle of the streets outside.
[ترجمه ترگمان]در میان سرو صدا و جنب و جوشی خیابان های شهر ساکت و آرام بود
[ترجمه گوگل]این حزب در اطراف سر و صدا و سر و صدا از خیابان های بیرون از محله آرام بود

12. The island is a popular tax haven for the very rich.
[ترجمه ترگمان]این جزیره یک پناه گاه چوبی محبوب برای ثروتمندان است
[ترجمه گوگل]جزیره یک پناهگاه مالیاتی محبوب برای بسیار غنی است

13. The area has become a haven for people tired of the hectic pace of city life.
[ترجمه ترگمان]این منطقه بهشتی برای افرادی شده است که از سرعت سرسام آور زندگی شهری خسته شده اند
[ترجمه گوگل]این منطقه تبدیل به یک پناهگاه برای مردم خسته از سرعت حیرت انگیز از زندگی شهرستان است

14. Some Democrats support granting the Haitians temporary safe haven in the US.
[ترجمه ترگمان]برخی از دموکرات ها از اعطای یک پناه گاه امن موقت برای مردم هائیتی حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از دموکرات ها از تأمین امنیت پناهگاه هاییتی در ایالات متحده حمایت می کنند

15. The Prime Minister wanted to create a safe haven for the refugees.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر می خواست یک پناه گاه امن برای پناهندگان ایجاد کند
[ترجمه گوگل]نخست وزیر می خواست یک پناهگاه امن برای پناهندگان ایجاد کند

He wanted to make the country a haven of peace and prosperity.

او می‌خواست کشور را محل ایمن صلح و رونق کند.


پیشنهاد کاربران

مأمن

مأمن امن یا گریزگاه ( مالیاتی و غیره )

European banks storing €20bn a year in tax havens

The Guardian@

بهشت، کانون امن


کلمات دیگر: