1. he wanted to make the country a haven of peace and prosperity
او می خواست کشور را ایمن گاه صلح و رونق کند.
2. The garden was a haven from the noise and bustle of the city.
[ترجمه ترگمان]باغ هنوز از سرو صدا و جنب و جوشی شهر فاصله نداشت
[ترجمه گوگل]باغ یک پناهگاه از سر و صدا و شلوغی از شهر بود
3. The aim is to create a safe haven for the thousands of refugees.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک پناه گاه امن برای هزاران پناهنده است
[ترجمه گوگل]هدف این است که یک پناهگاه امن برای هزاران پناهنده ایجاد کنیم
4. The river banks are a haven for wildlife.
[ترجمه ترگمان]بانک های رودخانه پناه گاه حیات وحش هستند
[ترجمه گوگل]بانک های رودخانه یک پناهگاه برای حیات وحش هستند
5. The wood is a haven for wildlife.
[ترجمه ترگمان]این جنگل پناه گاه حیات وحش است
[ترجمه گوگل]چوب پناهگاه حیات وحش است
6. The island is a haven for tax exiles.
[ترجمه ترگمان]این جزیره پناهگاهی برای تبعید شدگان است
[ترجمه گوگل]این جزیره برای پناهندگان مالیاتی است
7. I had roomed with him in New Haven when we were both at Yale Law School.
[ترجمه ترگمان]وقتی هر دو در دانشکده حقوق دانشگاه یل بودیم، با او زندگی می کردم
[ترجمه گوگل]وقتی که ما هم در دانشکده حقوق ییل بودیم، با او در New Haven مشغول به کار بودم
8. The library is a haven of peace and quiet.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه بهشتی برای آرامش و سکوت است
[ترجمه گوگل]کتابخانه یک پناهگاه صلح و آرام است
9. The hotel is a haven of peace and tranquillity.
[ترجمه ترگمان]هتل مامن صلح و آرامش است
[ترجمه گوگل]هتل یک پناهگاه صلح و آرامش است
10. They were living in a safe haven away from the fighting.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک پناه گاه امن زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در حیاط امن از مبارزه زندگی می کردند
11. The party was a haven of quiet amid the noise and bustle of the streets outside.
[ترجمه ترگمان]در میان سرو صدا و جنب و جوشی خیابان های شهر ساکت و آرام بود
[ترجمه گوگل]این حزب در اطراف سر و صدا و سر و صدا از خیابان های بیرون از محله آرام بود
12. The island is a popular tax haven for the very rich.
[ترجمه ترگمان]این جزیره یک پناه گاه چوبی محبوب برای ثروتمندان است
[ترجمه گوگل]جزیره یک پناهگاه مالیاتی محبوب برای بسیار غنی است
13. The area has become a haven for people tired of the hectic pace of city life.
[ترجمه ترگمان]این منطقه بهشتی برای افرادی شده است که از سرعت سرسام آور زندگی شهری خسته شده اند
[ترجمه گوگل]این منطقه تبدیل به یک پناهگاه برای مردم خسته از سرعت حیرت انگیز از زندگی شهرستان است
14. Some Democrats support granting the Haitians temporary safe haven in the US.
[ترجمه ترگمان]برخی از دموکرات ها از اعطای یک پناه گاه امن موقت برای مردم هائیتی حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از دموکرات ها از تأمین امنیت پناهگاه هاییتی در ایالات متحده حمایت می کنند
15. The Prime Minister wanted to create a safe haven for the refugees.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر می خواست یک پناه گاه امن برای پناهندگان ایجاد کند
[ترجمه گوگل]نخست وزیر می خواست یک پناهگاه امن برای پناهندگان ایجاد کند